یادداشت‌های تامیلا (11)

تامیلا

تامیلا

1403/3/11

        خط به خط این کتاب برام پر بود از حس خوب و لبخند...

و قطعا تک تک لحظات مشترک لیلی و اتلس برام مایه ارامش و ذوق بود..
خوشحالم که تونستم بعد مدت ها بایه کتاب ارامش بگیرم و بخندم و گریه کنم..
قطعا منطقی ترین تصمیمی که لیلی میتونست برای این وضعیت زندگیش بگیره همین بود و جایی برای گله کردن باقی نمیمونه
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

5

        حتی فکر اینکه شمس قراره بمیره هم عذابم میداد از همون اول و حالا که تموم شده به شدت ناراحتم

به طرز عجیبی موقع خوندنش ارامش زیادی داشتم
و همچنین فکر میکنم دلیل اینکه بعضی دوستش نداشتن این بود که ترجمه ی خوبی رو نخوندن 
پیشنهاد می کنم ترجمه ارسلان فصیحی رو بخونید.. خیلی روون تر هست نسبت به بقیه ترجمه ها
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1