یادداشت‌های سید محمدهادی جلالی (11)

هرگز بزرگ نشو!: داستان زندگی جکی چان
          به خودم گفتم بابا این چه وضعشه. تو ناسلامتی تحصیل‌کرده ادبیاتی و بعد می‌خوای کتاب زندگینامه جکی چان رو بخونی؟ داشتم منصرف می‌شدم که به خودم گفتم چرا رشته تحصیلی من باید تعیین کنه من چی‌می‌خونم؟ چرا واقعا ؟ شاید من دوست داشته باشم چیزهای جدیدی رو تجربه کنم. چرا باید خودم رو به کتاب‌هایی محدود کنم که حتی تلفظ اسمش هم برای بقیه دشواره چه برسه به اصل مطالبش. 
ترجیح می‌دم گاهی اوقات رها باشم و برم سراغ اون کتابی که دلم میگه. 
جکی چان رو بیشتر از بروس لی دوست دارم. برای بروس لی خیلی احترام قائلم اما انگار به جکی چان احساس نزدیکی بیشتری می‌کنم و به نظرم دلیلش برمی‌گرده به اواسط دهه هشتاد که خیلی از فیلم‌های جکی توی سی‌دی‌های اجاره‌ای منتشر می‌شد و ما می‌دیدیم. 
اگر فیلم‌های جکی چان رو دنبال کرده باشید، او رو با شوخی‌هاش، دوبله بی‌نظیر استاد سعید مظفری و بدل‌کاری‌های دیوانه‌وارش می‌شناسید. مردی که همیشه لبخند روی لب‌هاشه و دوست داره یک انسان عادی باشه که هم ضربه می‌زنه و هم زخمی میشه. نه مثل اون مبارزی که با یک حرکت حریفش رو تبدیل به خاکستر می‌کنه. 
در کل اگر می‌خوای زندگی مردی رو که از فقر مطلق به ثروت می‌رسه، تبدیل به یک کارآفرین میشه، توی بیش از ۲۰۰ فیلم بازی می‌کنه، جایزه اسکار افتخاری می‌گیره، جاهایی به پسرش و خانواده‌اش بی‌توجهی می‌کنه، بدلکاری که از سر تا پاش پر از شکستگیه و پر از عقده دوران کودکیه که فقط و فقط می‌خواد پول خرج کنه و کلی مطلب دیگه رو بدونی، حتما این کتاب رو بخون. 
برای من یادآور تمام خاطرات دوران کودکی بود و خوشحالم که جکی در دنیای واقعی با وجود تمام نقص‌هایی که داره، هنوز یک انسان با احساسه که عاشقانه زندگی می‌کنه. 
        

2

جریان های فرهنگی ایران معاصر (1340 - 1357)
          کتاب جامعی هست در رابطه با جریان‌های فرهنگی و البته سیاسی ایران معاصر. البته بر روی جلد نوشته شده از سال ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷ ولی در فصل‌های ابتدایی به شکل ویژه به سال‌های قبل و بعد از تشکیل حکومت پهلوی اول هم می پردازد. 
در کل به نظر من اگر به ادبیات معاصر علاقه‌مندید، این کتاب تا حد زیادی می‌تواند شما را با جریان‌های فکری و فرهنگی و سیاسی قبل از انقلاب آشنا کند. نکته جالب این کتاب برای من آن بود که به موضوع ادبیات هم تا حدودی پرداخته بود و برخی از اتفاقات کشور را در کنار تغییراتی که در ادبیات رخ می‌داد، بررسی می‌کرد که به نظرم کار خوبیست. 
این کتاب شما رو به کتاب‌های بسیار دیگری در رابطه با تاریخ معاصر ایران متصل می‌کنه و موجب میشه که به سمت کتاب‌های مرجع خوبی جذب شوید. 
از سینمای قبل از انقلاب هم مطالب خوبی گفته شده. انگار در یک دوره خیلی کوتاه بررسی تحول سینما و فیلم‌های قبل از انقلاب شرکت کردی. 
به طور کلی این کتاب رو به دوستانی  که به تاریخ معاصر علاقه دارند پیشنهاد می‌کنم. 
        

16

فانتزی داستان: روایت هایی طنازانه از داستان های عامه پسند و زندگی مشاهیر
          مرثیه‌ای برای یک رویا 
روزی رو به یاد می‌آرم که مادرم برام یکی از مجلات دانستنیها رو خریده بود. 
مامان؟ این چیه؟ وااای چه باحالهههه!! چه عکسایی داره خدا!!!! 
هنوز که هنوزه شماره مجله رو یادمه. شماره ۲۹ بود. چه حس نابی بود وقتی اون مجله حدودا ۱۰۰ صفحه‌ای رو ورق زدم و شروع کردم به خوندن. از جدیدترین دست آوردهای علمی بگیر تا گنج‌های گمشده. طنز و سرگرمی تا محیط زیست و تاریخ و علم و تخیل و سینما و فانتزی. 
همه و همه توی همین مجله لاغر و ظریف قرار می‌گرفت. 
دیگه معتاد این مجله شدم. هر دو هفته یک بار منتشر می‌شد. از جایی که زندگی می‌کردم تا اونجایی که این مجله رو می‌فروختن با پای پیاده حدودا نیم ساعتی طول می‌کشید. وسیله‌ای هم نداشتم و با عشق می‌رفتم سمت مجله‌فروشی. قبل از اینکه نسخه جدید بیاد به خودم هزار و یک قول می‌دادم که کم‌کم بخونمش تا زود تموم نشه. اما چه کنم که توی همون دو سه روز اول مجله رو تموم می‌کردم.
سال‌ها به همین منوال گذشت. شفق‌های قطبی رو توی این مجله شناختم. نادر شاه و ناپلئون و ژولیوس سزار رو با همین مجله شناختم. با جدیدترین دستاوردهای علمی و حتی علوم غریبه آشنا شدم. هر شماره یک دنیا بود. با صنعت هوا فضا آشنا شدم با دایناسور ها و جانورشناسی پرواز می‌کردم. چه دنیای زیبایی بود. 
اما چه میشه کرد. مجله دانستنیها هم بالاخره به غروب خودش نزدیک و نزدیک‌تر می‌شد. یادمه آخرین ویژه‌نامه عیدش رو اختصاص داده بود به تشخیص علم و شبه علم. یه جور معیار برای اینکه به این راحتیا گول خرافات رو نخوریم. کم‌کم داشت صدای پایان این مجله به گوش می‌رسید. نمی‌دونم چه جوری ولی توی تابستون ۹۷ بود که به دلم افتاد دیگه این مجله، مجله سابق نیست.درست هم حدس زدم. سردبیر و هیئت تحریریه عوض شده بود و در آخر هم  حدود دو یا سه سال  بعد دانستنیها منتشر نشد. 
هنوز که هنوزه گاهی اوقات به یاد روزگار شیرین دانستنیها می‌افتم. چه حالی بود. چه عشقی بود. 
چند روز پیش هم این کتاب_مجله فانتزی داستان رو خریدم به یاد اون روزهای خوش دانستنیها. این کتاب_ مجله بخشی از نوشته‌های احسان عمادی در شماره‌های مختلف مجله دانستنیها ست. 
این مجله کودکی من رو زیبا کرد. ممنونم از همه اون رفقایی که به نشر این مجله توی اون دوران کمک کردن و بچگیمون رو زیبا و زیباتر کردن. 
        

2

تاریخ بیهقی با معنی واژه ها و شرح جمله های دشوار و برخی نکته های دستوری و ادبی
          وارد اینترنت که می‌شی و می‌خوای یک گزیده خوب از تاریخ بیهقی رو جست ‌و جو کنی، بر می‌خوری به ده‌ها کتاب مختلف. کتاب‌هایی که همگی تاریخ بیهقی هستند اما به شرح یک استاد یا چند استاد دیگر. 
هر کدام نظری داره و از دیدگاهی به موضوع نگاه می‌کنه. از دکتر فیاض تا خطیب رهبر و یاحقی و دیگران. کدوم رو انتخاب کنیم؟ صادقانه بگم که نمی‌دونم. چون باید برای دونستن حداقل چندین و چند صفحه از شرح‌های مختلف تاریخ بیهقی رو بخونم. 
کاری هم به باقی کتاب‌ها ندارم بگذارید از همین گزیده دکتر خطیب رهبر برایتان بنویسم. 
به نظر من معنی بسیاری از عبارات و کلمات تاریخ بیهقی بدون شرح هم قابل فهمه اما برخی کلمات و اصطلاحات وجود داره که مجبور می‌شی یا از یک نفر بپرسی یا بری سراغ فرهنگ لغت. 
این کتاب رو هم نه به خاطر شرحش بلکه به خاطر خود تاریخ بیهقی دوست داشتم. نوع تایپ نسخه‌ای که من دارم به شدت قدیمی است با اینکه چاپ سال ۹۳ است. بیشتر یادآور چاپ‌های اوایل دهه هفتاد است. 
در کل برای مبتدیان می‌تونه راهگشا باشه و بعضی کلمات قدیمی و احیانا نامانوس می‌تونن آشنا بشن.البته شرح خیلی خیلی گسترده و مفصلی نیست ولی باز هم برای شروع خوبه. 

راستشو بخوای بدونی اصل تاریخ بیهقیه و اینکه چه کسی اون رو شرح کرده در درجه چندم قرار میگیره. زیاد خودمون رو درگیر فرعیات نکنیم. 
        

2

محاکمات نورنبرگ
          در یک کلام باید بگویم این کتاب به شدت یک طرفه است. از خط نخست کتاب پیداست که نویسنده منتظر است هر چه زودتر به بخش اعدام محکومین برسد. نمی‌توان در رابطه با جنایات هیتلر و زیر دستانش به خود تردیدی راه داد اما اینکه جبهه متفقین را عاری از هرگونه خطایی بدانیم خالی از انصاف است. 
آمریکا که مدتی بعد از بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی بر صندلی قضاوت و عدالت نشسته است، یادآور همان جمله معروفی است که می‌گوید پیروز، تاریخ را می‌نویسد. 
بریتانیا و فرانسه هم که سال‌های سال مردم جهان را با استعمار خود به نابودی کشاندند و خونشان را مکیدند هم نیاز به تعریف و اضافه گویی ندارد. 
شوروی هم که با وجود دیکتاتوری مثل استالین و جنایاتی که قبل از جنگ علیه مردم خودش مرتکب شد برای همیشه در  تاریخ باقی خواهد ماند. 
هدفم از این یادداشت پاک کردن آلمان نازی از جنایاتش نیست. همه آن‌هایی که در کشتار فاجعه‌بار افراد بی‌گناه دست داشتند باید محاکمه شوند. اما چه کسی در این دادگاه می‌تواند ادعای بی‌گناهی کند و خود را لایق قضاوتی عادلانه بداند؟؟ 
و در آخر سخن احمد شاملو را در مقدمه کتاب مرگ کسب و کار من است به یاد می‌آورم :
آیا فاتح یا مغلوب بودن در نفس جنایت تغییری می‌دهد؟
نویسنده با طرح این سوال بی پاسخ می‌خواهد بگوید متاسفانه بلی چون اشکال عمده کار این است که در قاموس سیاست همیشه حق با حریف پیروز است. 
پایان 

        

13

ماورای طبیعی شدن
          باید در مسیری نو قدم گذاشت. باید جهانی نو را خلق کرد. اما این آفرینش از درون خود ما نشئت می‌گیرد. ما نجات دهندگان جهانیم البته اگر در اولین گام خود را نجات دهیم و به خود عشق بورزیم. فکر می‌کنم این عشق یک پل است. پلی برای رسیدن به منشا هستی برای رسیدن به خدایی که عاشقانه هوای ما را دارد. او را در قلب خود جای می‌دهیم جایگاه اصلی او. این جایگاه وجود ما را نورانی می‌کند و کل دنیا را روشن می‌گرداند. 
این کتاب بازگو کننده همین مسیر است. مسیری پرفراز و نشیب برای رسیدن به صلح درونی. مسیری ه می‌تواند بر اطرافیان ما نیز اثر بگذارد. 
من هر گاه که مراقبه‌های خاص دکتر دیسپنزا را انجام می‌دهم، انگار به وجودی عاشقانه متصل می‌شوم. به منشأ هستی. دوست دارم به همه کس و همه چیز عشق بورزم. محبت کنم. نفس بکشم. در لحظه زندگی کنم و تا پایان عمر در مسیری قدم بردارم که آن را دوست دارم. 
این کتاب بازگو کننده مسیر عاشقی است. راهی که اگر به آن عمل کنی و به آن عشق بورزی، مسلما زندگی متفاوتی خواهی داشت. 
زندگی‌ای پر از شور، مستی و وحدت و یکرنگی. 
        

1