یادداشت‌های Infinity (18)

Infinity

Infinity

6 روز پیش

تیمور گورک
          تیمور گورکانی ، اگر در یک جمله وصف بشه اینه "مردی جنگجو و بی رحم و بسیار با اراده که دائم به فکر توسعه سلطه خودش بود ، حتی در آخرین دقایق عمرش"
این مرد عقیده داشت مرد آفریده شده که بجنگد و معنای مرد در جنگیدن است ، برای او لذتی بزرگتر از جنگ کردن وجود نداشت از اون دست آدم هایی که از قرآن به نفع خودشون تعبیر میکنن ، یه کم رحم تو وجود این آدم نبود البته به استثنای تبریز که از ویران و قتل عام مردمش به شفاعت پسر شیخ محمود شبستری در گذشت اونم به خاطر گلشن راز شیخ محمود شبستری بود...
تیمور بسیار خون ریخت که اگر یکی از مقتول ها به ناحق کشته شده باشه براش کافیه که تا ابد در نابودی به سر ببره و اینکه هیچ چیز نمیتونه کشتن مظلوم رو توجیه کنه ، چی شد آخرش؟ تیمور که همش حرص اینو داشت که "سلطان شرق و غرب " بگن بهش چیشد؟ همش دنبال این بود که نامش به یادگار بمونه ولی چگونه ازش یاد بشه؟ چرا ازش بد یاد کنن؟ هر ملتی که مقاومت می‌کرد قتل عام می‌کرد ، هر کسی از یک طایفه ای به کاری علیه تیمور مرتکب میشد ، تمام طایفه رو میکشت ، چرا؟
انسان به این دنیا نیومده تا از لگد مال شدن انسان دیگه زیر سم اسب قهقه بخنده ، کاش عوض این کارها یکم برای انسانیت کار می‌کرد، برای گسترش اسلام این همهم خون و خونریزی لزومی نداره ، هرکسی بخواد میتونه مسلمان بشه ، همه اختیار انتخاب دین خودشونو دارن
تیمور به سه زبان ترکی فارسی عربی مسلط بود و بسیار با استعداد بود و در کودکی به زودی بیشترِ علوم رو فرا گرفت 
یکم در دوره کودکی دچار ناهنجار روانی شد و به نظرم این از مهمترین عامل ها شد که وقتی به قدرت رسید بیشتر بی رحم بشه چون بسیار روی ناسزا و تهمت و خیانت حساس بود...
در این کتاب ایرانگردی داشتیم تا دهلی رفتیم و از اون به بعد به شام رفتیم و بعد عازم بیزان تیوم شدیم بالاخره از کودکی تا عزم حمله به چین از طرف تیمور لنگ گورگین نوشته شد ...
در کل به خاطر ترجمه فوق العاده آقای منصوری وصف بی نظیر موقعیت ها در جنگ ها و آب و هوا ی مناطق این کتاب ، حس حضور در صحنه ها رو تداعی کرد و این مهارت ترجمه و البته نویسنده رو نشون میده و به همین خاطر سه و نیم ستاره حق این کتاب هست.
عکس : مقبره تیمور گورکانی ، ازبکستان 
        

11

Infinity

Infinity

1404/5/19

چقدر کم دا
          چقدر کم داریم از امثال شاه اسماعیل اول...
این اولین کتابیه که بهش پنج ستاره میدم ، شاه اسماعیل از وقتی هدفش وحدت ایران شد ، بعد از اون تمام لحظات عمرش صرف دستیابی به اون هدف شد ، این مرد از عصر خودش قرن ها جلوتر بود و جانشینان ، هیچ کدوم ، نتونستن بسیاری از حسنات که در او بود رو به ارث ببرن ، حتی بعضی از ایده های مثبت که در ایران راه اندازی کرد چون متکی به قوانین ثابت نبود و اخلاف هم دارای اراده او نبود نتونست اون موسسه ها و قوانین رو حفظ کنه...
دو رمز موفقیت شاه اسماعیل یکی ایمان سربازانش بهش بود ( چون او مرشد خانقاه بود و فرمان او برای سربازان واجب الطاعه بود و سرباز مرگ در راه او را شهادت میدونست برای همین با تمام وجود می‌جنگیدند) دوم تمرین های جنگی دائمی سربازان بود که به قول شاه اسماعیل خام نشن و آماده جنگ باشن خودش هم با سربازا تمرین می کرد به جز جمعه ها که روز استراحت بود...
نمیخوام با سینوهه مقایسه کنم چون اصلا قابل مقایسه نیست ، با اینکه قبل از این محبوب‌ترین کتابم سینوهه بود چون جهانگردی کامل کرد و وصفیات جالبی داشت و شاه اسماعیل فقط ایرانگردی کرد ولی شاه اسماعیل با اینکه خیلی جوان بود وقتی به سلطنت رسید کمتر از بیست سال داشت با این حال استعداد و لیاقتش هم در زمینه مرشد خانقاه اردبیل نشون داده شد هم در زمینه فرمانده جنگی ، طوری که در میدان جنگ انگار یه فرمانده سالخورده با تجربه دستور صادر می کرد ، در حالی که سینوهه در دوران جوانی خام و بی تجربه بود و مرتکب کارهایی شد که بعدا خیلی پشیمون شد ، اینکه شخصیت اول کتاب دانا و پخته عمل کنه خیلی سطح کتاب رو بالا میبره ، شاه اسماعیل تقریبا همه کارهایی که میکرد از روی علم و دانش بود ، جدیت و سرعت عمل بجای او در کارهای لشکری و کشوری پختگی رو به خوبی نشون میده ، این خواننده رو خیلی آگاه تر میکنه  در هر سرزمین که قدم میذاشت یه ماجرا و قضیه جدید در کتاب باز می‌شد و از اون موضوع اطلاعات جالبی میداد و بیشتر از اون چه که فکر میکردم جذب کننده بود ، این کتاب با اینکه پرحجم بود ولی چون ترجمه روان و بی نظیری داشت باعث شد که تا آخر ادامه بدم و در کل نویسنده و ترجمه خوب خواننده رو تا آخر کتاب ( هرچه قدر طولانی باشه) نگه میداره چون بلده چطور و کجا هیجان رو به خواننده منتقل کنه که خواننده دست از کتاب برنداره ...
این یه کتاب نبود ، یه مجموعه ای از طیف های چیزایی که باید بدونیم بود از هر موضوعی که فکرشو بکنید این کتاب چند صفحه یا حداقل چند خط توضیح داده بود از نحوه کشاورزی و زنبورداری و دامپروری گرفته تا مسائل پزشکی و ورزشی و عرفانی و شاهنامه خوانی (که شاه اسماعیل پایه ریزی کرد) و روانشناسی و...
از شخصیت های مشهور تاریخ هم حداقل چند خط توضیح میده مثل ناپلئون اول ، بیسمارک ، هیتلر و موسولینی و ملاصدرا و شیبک خان و چنگیزخان و تیمور لنگ و بقراط و لقمان و سلطان سلیم و...
از یونان باستان تا هخامنشیان...
نمیتونستم صفحه آخر کتاب رو تموم کنم چون میخواستم تا آخرين لحظه زندگی شاه اسماعیل رو بخونم ولی خب در آخر کتاب چهار کتاب دیگه رو معرفی میکنه که دو جنگ مهم شاه اسماعیل رو روایت میکنه که بهتره پشت سر این کتاب خونده بشه
این کتاب رو هر ایرانی بهتره بخونه ، بدونه کشورش رو کی بعد از ساسانیان یکپارچه کرد و مقاوم ...
این کتاب ترکیب  گریه و لبخند و تحیر و هیجانه...
بهترین فصل های کتاب در تاریخچه مطالعه ذکر شده...
با این که بیشترین وقت مطالعه رو (نسبت به کتابای اخیر)گذاشتم ولی باید بگم ارزششو داشت...
واقعا چیزای زیادی یاد گرفتم ... لیاقتش بیشتر از پنج ستاره‌ست
مخصوصا بحث عرفانی و مقایسه عقل و عشق از بهترین فصل ها بود...
از این به بعد هر وقت اسم شاه اسماعیل اول رو بشنوم ، نام ایران در ذهنم نقش میبنده...
عکس : مقبره شاه اسماعیل اول ، اردبیل
        

16