یادداشت‌های سید علی طباطبایی‌فر (15)

          شاید بیشتر از چیزی که باید خوبه،چون اونقد که باید  و شاید ازش تقدیر نشده.درحالی که این کتاب خیلی بهتر از چیزیه که نشون می ده.....

خوندن این کتاب را از دست ندهید
        

          من به این کتاب   "۵ " امتیاز می دهم،چون داستان این کتاب  حکایتی را بازگو می کند که خیلی وقت است دیگر کسی از آن حرف نمی زند .
حکایتی که حرف از اجهاف بزرگی  می زند که به مردم و زبان لیتوانیایی شده است.
خواندن این کتاب را از دست ندهید.

(بین خودمون باشه :خوندن این کتاب به شکلی سبب  نمره گرفتن در درس فارسی شد🤷‍♂️🤷‍♂️)
        

          تا اسمش را شنیدم فهمیدم که کتاب خوبیِ،اصلا پرتقال کتاب بد چاپ نمی کنه.
به درستی نامش "نبرد نوابغ " است.واقعا چه  نبردی بین تسلا و ادیسون  بوده.((البته بعد از خواندن این کتاب به شدت نگاهتان به ادیسون و همراهانش))عوض می شود.
خواندن این کتاب را ابداً از دست ندهید.
        

          نامیرایی،از اون نوع کتاب‌هایی که هر کسی  باید حد اقل یک کتاب ازش بخواند.
پسر هزارساله ، دقیقا همان کتابی بود که لازم داشتم.نویسنده‌ی خوب  داستان خوب و محتوای خوب.مگر یک کتابخوان خوب دیگر چه می خواهد. 
الفی  از سرِ عجله  آن شیشه‌ی کروی  را شکست و خودش را در ۱۴سالگی نامیرا کرد، بر سر اتفاق هم یک شیشه‌ی کروی دیگر هم شکست و او مجبور شد  سگش را هم نامیرا  کند و .......
        

          این کتابه خوبیه که درباره‌ی  جریان های فکری در حوزه‌ی قم نوشته شده است  و از طرف نشر  "نی"  به چاپ رسیده است.
برخی از این جریان ها بسیار خواندنی و شیرین هستند.خواندن این کتاب برای کسانی که علاقه‌مند به شناخت افکار و اندیشه‌های موجود در حوزه هستند می تواند مفید باشد.
        

          از قید هرچی گذشت ،از((هری پاتر)) نمی توان گذشت.اصلا انگار که این مجموعه کتاب و نویسنده‌اش میخ شده اند به تاریخ.
هری‌پاتر ‌،‌پسری که پدر و مادرش را در حادثه ای عجیب از دست داده و دارد با یکی از اقوام بد اخلاقش زندگی می کند . اما او خبر ندارد که در آینده چه چیز هایی در انتظارش هستند و .........
        

          آگوست   ، پسری است با  بیماری های مختلف که کلی عمل کرده.حالا اون قراره بره خونه‌ی  جدید و شهر جدید.پس قاعدتا دوست ها و همکلاسی‌های جدید هم دارد .اما فقط چند نفر از آن همه بچه او را می پذیرند .واقعا پذیرفتن او با آن چهره بسیار ساخت است.

آر.جی.پالاسیو  ،نویسنده‌ی مورد  علاقه‌ی منه که  داستان را بهتر از هر کس دیگری می تواند توصیف کند و ......
        

          اولین بار که اسم کتاب را شنیدم ،یه کمی جا خوردم.اما بعد که خواندن کتاب را شروع کردم ،بیشتر جا خوردم.اصلا انگار که این کتاب را نوشته بودن تا آدم جا بخورد .اولش که با اون بالا رفتنش از  اون برج تا آخرش با اون تصمیمش.
ولی من بیشترین جایی که جا خوردم و تعجب کردم،جا یی بود که  فهمیدم فصل دوم کتاب منتشر شده ،پس منتظر باشید تا برم اون را هم بخوانم و......
        

          اگر کتابی را بخرید ،چون در کتابی که دوستش داشتید به آن اشاره شده.حتما انتظار دارید آن کتاب ،خیلی کتاب خوبی باشد. همین اتفاق برای من هم افتاد ،من با خواندن کتاب دیگری با این کتاب آشنا شدم،و این کتاب دقیقا همان چیزی بود که انتظار داشتم.......

بعضی روز ها  آدم دوست دارد برود توی خیالاتش، روز هایی که از خواندن یک داستان و کتاب طولانی خسته شده ای  یا روزهایی که منتظری کارهایت تمام بشود
 تا بری سراغ کتاب مورد علاقه ات. این کتاب ،اون روز ها می تواند به  تفکرات و خیالات شما وارد بشود ،و تصورات خوبی را برای شما رقم بزند.
        

          چه در اسپانیا چه در ترکیه و چه در هرجای دیگری که باشید، مطمئن باشید که منصور ضابطیان کشور شما را پیدا می کند و از آن سفرنامه می نویسد.

چند وقتی می شد که با نویسنده‌ی این کتاب آشنا بودم و دنبال کتاب هایش می گشتم،ولی جرقه‌ی آخر ، زمانی خورد که یکی از کتاب فروشی های شهرم آقای منصور ضابطیان را دعوت کرد.از آن موقع بود که خواندن  کتاب های ایشون را آغاز کردم.
        

          بیگ‌نیت  اولین کتاب  رمانی بود که من خواندم  و واقعا بعد از خواندن این کتاب بود که من انرژی  گرفتم برای خواندن  کتاب های دیگر.
شخصیت اصلی داستان،((نیت رایت))ِه که  همراه پدر و خواهرش زندگی می کند و برای همه‌ی  شخصیت های داستان لقب های باحال و کمیک های زیبا کشیده،خواندنش را از دست ندهید.
        

          دنیایی بدون مرگ ،که فقط(( داس ها ))حق گرفتن جان ها را دارند.  سیترا و روئن به طور اتفاقی با یک داس برخورد می کنند ،و همان برخورد زندگی آن هارا تغییر می دهد.

این کتاب اثر نیل شوسترمن است و سه جلده که بسیار هم جایزه گرفته است.
        

          مگی و پدرش  داستان درازی با هم دارند.در فصل اول این کتاب با گردانگشت ،کاپریکون، باستا و عمه‌ی مادر مگی آشنا می شویم.اما زمانی شگفت انگیز می شوید که به صفحات آخر کتاب برسید،پس معطل نکنید و خواندن این کتاب را شروع کنید.