یادداشتهای سیدمحمدحسین شاهوازی (9) سیدمحمدحسین شاهوازی 1403/4/14 نخستین عشق ایوان سرگی یویچ تورگنیف 3.9 6 لطفا اگر تا حالا عاشق نشدید این کتاب رو نخونید! 0 11 سیدمحمدحسین شاهوازی 1402/12/16 داستان ملال انگیز (از یادداشت های یک مرد سالخورده) آنتون چخوف 3.7 32 تردید در آستانهیِ مرگ! چیزی که خیلی هراسانگیزه. وقتی به پایان عمرمون نزدیک میشیم آیا از زندگی و کارهایی که کردیم راضی خواهیم بود؟! 0 13 سیدمحمدحسین شاهوازی 1402/12/15 قلب سگی میخائیل آفاناسیویچ بولگاکوف 3.9 60 اگر ضدکمونیستی، نمادین بودن و اینهارو توی معرفی فاکتور بگیرم، باید بگم 《سابقه》 و تغییرناپذیریِ ذاتِ آدمها مهمترین کلیدواژهایه که بولگاکوف تو قلب سگی ازش حرف میزنه. 2 8 سیدمحمدحسین شاهوازی 1402/9/10 پییر و لوسی رومن رولان 3.9 22 یک عاشقانهیِ ضدِجنگ. و البته دوست داشتنی. 0 35 سیدمحمدحسین شاهوازی 1402/9/9 دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد شهرام رحیمیان 3.8 30 دکتر نون زنش را... داستانِ نمادینِ روانکاوانه از یک شخصیت خیالیست که از قضا یکی از سیاستمداران نزدیک به مصدقه. بعد از کودتای ۲۸ مرداد در یک دو راهی سخت، دست به انتخابی میزنه که زندگی شخصی (عاشقانه) و اجتماعی_سیاسیش تا پایان دچار بحران میشه. با رفت و برگشتهای زمانی سعی داره شرایط اون دوره رو با نگاهی انتقادی به نحوی بازخوانی کنه. گویی که نویسنده با تقابلی که ایحاد میکنه سعی داره بگه اگر در جایی بین امر شخصی مثل عشق/خانواده و تعهد به رسالت اجتماعی مجبور به انتخاب شدی، سرنوشت دکتر نون رو جلوی چشمت داشته باش. نثر روان، روایت غیرخطی، تصویرسازیها، پرداختن به اندازه به شخصیتهای فرعی به اقتضای قصه و عوض شدن زاویه دید (بین اول و سوم شخص) باعث میشه کتاب رو رها نکنید و حتی در یک مجلس بخونیدش. 0 26 سیدمحمدحسین شاهوازی 1402/9/5 رویای تبت فریبا وفی 3.3 11 رویای تبت، برشی از زندگی و عشق نافرجام چند زنه [عمدتا] که تقریبا هر کدومشون نماینده یک نسلن. اما به بیان دقیقتر روایتِ هزینههاییه که آدمها بابت عشقشون یا باورهاشون میپردازند. شعله راوی اصلیِ داستان، خودش هم درگیر این موضوعه و با روایتش، داستان رابطههای آدمهای اطرافش رو، هم کشف و هم روشن میکنه. تصویرسازیهای نویسنده گاهی انقدر خوبه که قابل لمسشون میکنه و شخصیتپردازیها هم به نحویه که رفتارهاشون باورپذیر میشه کاملا. 0 25 سیدمحمدحسین شاهوازی 1401/10/15 فیوژن بابک روشنی نژاد 4.0 1 فیوژن، داستانِ مقدراتِ رازآلودیست که فقط آخرش میفهمیم به نفعمان تمام شده یا نه. با عاشقانهای مواجهیم که درونش با روزمرگیهای یک آرتیستِ میانسال پر شده. از آن هنرمندهایی که وضع مالیِ نسبتا خوبشان اجازه میدهد بیشتر اوقات را با دوستانشان بگذرانند، دورهم شامی بخورند، کافه و گالری بروند و دست آخر هم توی کارگاهشان به ایدهپردازی مشغول شوند. اینها طوری با حس و جزییات بیان میشود که اگر از قبل روشنینژاد را هم نشناسید خواهید فهمید که نوشتههایش برخاسته از تجربه زیستهی مشابه در این فضاست. تا جایی که لحظاتی حس میکنیم با یک ناداستان طرفیم. شخصیت اصلی، مدام در رفت و آمدی درونیست که کدام تصمیم به صواب نزدیکتر است؟ ماندن یا رفتن؟ عمری گذشته و حالا برای وصالِ عشقیِ چموش باید چگونه تدبیر کرد؟ و به ما یاد میدهد خیلی زود نخواهیم بفهمیم دست تقدیر ما را به کدام سو میبرد. کاش آقای کتابفروش تفاخر نمیکرد که نویسنده دوست و همشهریمان است تا خودِ داستان لو بدهد بخشی از ماجرا توی همدان میگذرد. اگر نمیدانستم باید خیلی جلو میرفتم تا این نکته را بفهمم. و اصلا دستگیرم نشد داستان توی چه زمانی در حال وقوع است. دهه هشتاد است یا نود؟! از حق نگذریم روشنینژاد قصهگوی خوبی است. قلم روان و پاکیزهای دارد. انقدر که میتوان تخفیف داد اگر با فراز و فرود فوقالعادهای هم مواجه نشویم. در عوضش متن پُر است از ارجاع. به قصهها و موسیقیهایی که اگر نخوانده و نشنیده باشی، تمام لذت متن مالِ تو نمیشود. شخصیتهایِ فرعی هم کم نیستند. علیرغم زیاد بودنشان گُمشان نمیکنی. هرچند به نظرم، خوب پرداخت نشده بودند. اما باورپذیر بودند و واقعی. توی متن دنبال توصیفِ شمایلِ راوی میگشتم تا تصویری که توی ذهنم میساختم را واضحتر کنم که چیزی دستگیرم نشد. مقاومتی ناخواسته هم داشتم تا عکس نویسنده را نبینم. به نتیجه نرسیدنم باعث شد از آقای گوگل بپرسم و متعجب شدم که چقدر کاوه (شخصیت اصلی داستان) برایم شبیه خودِ بابک [روشنینژاد] تصور شده بود. در کل از خواندن کتاب پشیمان نیستم و سه ستارهای تقدیم کردم. 0 8 سیدمحمدحسین شاهوازی 1401/7/19 روزهای پیامبری روح الله شریفی 4.2 6 روایت پشتِ جبهههایِ جنگ. یک رانندهٔ پیکر شهدا و یک پیامرسان. نویسنده سعی کرده روایتها رو طوری پشت سر هم بچینه که خواننده خسته نشه و یک خط سیر با تسامح داستانی ایجاد کنه. گاهی هم بنظرم موفق نبوده و البته جاهایی فراتر رفته. اما نوعِ پرداخت، بنمایههای طنز و ناشناخته و گاهی بهتآور بودن جنس این پیامبری، حتما شما رو ترغیب میکنه تا کتاب رو به پایان برسونید. سوای فضای احساسی کتاب، که بارها توان این رو داره که اشکتون رو دربیاره ناخودآگاه به این سوال پاسخ میده که اساسا کارکرد بنیاد شهید چی بوده و شاید حتی الان چی هست. ماجرای رسوندن خبر رخت بربستن یک عزیز خانواده از این دنیا، توی این کتاب با روایت غالب توی ذهنها متفاوته. هر خانوادهای پذیرای گرم این سعادت نبوده اساسا و صادقانه انعکاس دادن این تکثر، اعتماد شما رو جلب میکنه که با متن ارتباط بهتری بگیرید و دنبالش کنید. «جایی که من میایستادم شروع یک درد عمیق بود، شروع بُهت، شروع کَندن، شروع طوفانی که همه چیز را از بنیان میکَند. شروع لحظاتی که انسانها از خود بیخود میشوند و تا چندین روز نمیتوانند خودشان را جمعوجور کنند...» از متن کتاب. 5 12 سیدمحمدحسین شاهوازی 1401/7/18 کافه ی پری دریایی (مجموعه داستان) میترا الیاتی 2.3 1 مجموعه داستان با تمِ اتفاقاتِ روزمره طبقه متوسط. برای آدمهای کم حوصلهی علاقهمند به داستان که شاید فرصت دنبال کردن قصههای بلند رو ندارن. برای یه تخیلِ کوتاه مدت. 0 12