یادداشتهای سیده زهرا موسوی (7) سیده زهرا موسوی 1402/4/24 تنها گریه کن: روایت زندگی اشرف سادات منتظری مادر شهید محمد معماریان اکرم اسلامی 4.7 214 سطر به سطر کتاب را باید مشق کرد؛ که عملا درس توحید میدهد. و آنجا که امام(ره)، فخرنامهای را در وصیتشان آوردهاند که بندی از آن اشاره دارد به:《ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و کلان در صحنههای فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر، و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند》 0 12 سیده زهرا موسوی 1402/4/8 رفیق مثل رسول: نگاهی به زندگی و خاطرات مدافع حرم شهید محمدحسن (رسول) خلیلی شهلا پناهی 4.2 12 این خصلت آقا محمدحسن است: در ابتدا سخت است. حتی توی ذوقت میخورد! اما از یک جایی به بعد نمیدانی چطور جذب شدهای! میبینی که در فصل رفاقت، بلند بلند قهقهه میزنی؛ میبینی که در فصل شهادت، دستمال دستت میدهد تا اشکهایت را پاک کنی.. میبینی که با او حرف میزنی! داشرسول دَمَتگرم، مَشتی هستی... 0 10 سیده زهرا موسوی 1402/2/26 آغازی بر یک پایان سید مرتضی آوینی 4.4 6 یادداشتی متناسب از سهسال پیش، آنروزها که نوجوانیمن بود: (خیابان نعل اسبی) بیایید بازی کنیم! آن هم با این سوال: پیشرفتن یعنی به جلو حرکت کردن؟ سوال مسخرهای به نظر میآید اما شروعش کردهایم! خیالی نیست! یک بار هم مسخره، بازی میکنیم و ادامه میدهیم: اگر جواب سوال بله است، پس چرا به گذشتگان میگوییم پیشینیان؟ دبستان پیشتر است یا پیش دبستان؟! عید ها را هم که پیشاپیش تبریک میگوییم! حتی از پیش برای آینده تصمیم میگیریم تا شاید 'پیشرفت' کنیم! (چطور است که برای پیشرفتن باید از پیش رفت؟!) نگو که پیش رفتن یعنی به عقب رفتن :/ بیایید خیلی بیربططور، ربطش دهیم به بازی زمان، به فیلمهای علمی_تخیلی آقای کریستوفر نولان! (خدا خیرش دهد با فیلم هایش راه در رویی پیش پایمان گذاشت بس شیک و باکلاس!! به 'پیش' جملهی قبل هم یک گیری بدهید این وسط؛ امتیاز ویژه دارد!) بله عرض میکردم! همین داستان خمیدگی فضا - زمان ؛ البته آنقدر ها هم پیچیده نیست! کافیست یک بار در یک خیابان نعلی شکل گیر بیوفتید ؛ آنگاه میتوانید کریستفر نولان را در جیب راستتان و برادرش جاناتان را در جیب چپتان گذاشته و با زمان جلو رفته ولی برگردید به نقطهی آغاز. این بازی کثیف را میتوانیم با 'پس' ، 'پسرفت' و ...ادامه دهیم! اما من اینجا انصراف میدهم! شما اگر صفحه کلاچ مغزتان با این همه دنده عقب جلو کردن نسوخته است ادامه دهید ((: بگذریم ؛ مگر رفتن چقدر مهم است که آدمی بخواهد هی در ذهنش پس و پیشش کند ؟ اصلا کجا برویم؟ (یک چای دیگر میخوردیم حالا!!!) بامزه بازی بس است. باید بگویم کجایش را زیاد شنیدهایم؛ جناب مولانا هم زیاد گفته اند؛ مثلا در نینامه(هر کسی کو دور ماند از اصل خویش...) ولی یک غزل دارند خفن، بسیار متناسب با بازی ما! از دو بیت اولش رونمایی میکنم ، بقیهاش باشد بخشی از بازی که خودتان بروید و پیدایش کنید. تا چند تو پس روی به پیش آ در کفر مرو به سوی کیش آ در نیش تو نوش بین به نیش آ آخر تو به اصل اصل خویش آ باز هم بگذریم همهاش شد بازی کلمات، نمکش رفت! راستش یکم هم لجم گرفته است ؛ میخواهم بزنم بازی را خراب کنم!(آنجا که جازدم و وسط بازی انصراف دادم باید متوجه میشدید این بازیکن بد جر میزند و...) بیخیال بازی الفاظ... حالا تو بگو نه به من؛ به خودت! حواست هست مبدا کجاست؟ به هر حال در مسیری! (همان جادهی خمیده) اما بگو . حواست هست؟ (انا لله و انا الیه راجعون) 1 4 سیده زهرا موسوی 1402/2/7 پدر سرگی لی یف نیکالایویچ تولستوی 3.8 38 و بعد: ای که مهجوری عشاق روا میداری عاشقان را ز بر خویش جدا میداری تشنه بادیه را هم به زلالی دریاب به امیدی که در این ره به خدا میداری تو به تقصیر خود افتادی از این در محروم از که مینالی و فریاد چرا میداری حافظ از پادشهان پایه به خدمت طلبند سعی نابرده چه امید عطا میداری 1 11 سیده زهرا موسوی 1402/1/15 بشنو از نی: مروری بر دعای ابوحمزه ثمالی علی صفایی حائری 4.3 7 《بشنو از نِی》شرحیست بر چونیِ مناجات. شرحیست بر نِیبودن ما و همه بودن او. حکایتِ هرچه میخواهد دل تنگ بگو..با آداب و ترتیبِ دعای ابوحمزهثمالی، ویژه در رمضانالکریم. 0 12 سیده زهرا موسوی 1401/10/13 از چیزی نمی ترسیدم: زندگی نامه خودنوشت قاسم سلیمانی 1335 تا 1357 قاسم سلیمانی 4.5 144 «از چیزی نمیترسیدم» را امشب برای بار دوم یا شاید هم سوم خواندم؛ روایتی بیواسطه و کوتاه از « آنی» که گمان میکنی میشناسیاش و نگاهت متن را دنبال میکند ولی این صدای حاجقاسم است که روایت میکند و آری درست میشنوی... رانندهی حاج قاسم نقل میکردند که گاهی حاجی برای خودشان روضه میخواندند و اشک میریختند که خداوند چگونه به روستازادهای این چنین عزت بخشیدند... و من یاد کلام چند روز پیش رهبری افتادم که: مراقب باشند همه آنهایی که درباره ایشان صحبت میکنند، خصوصیات آقای شهید سلیمانی را خصوصیات ماورایی نکنند. یک انسان زندهای است که جلوی ما دارد حرکت میکند یأکل الطعام و یمشی فی الاسواق. یعنی اینجور نباشد که تصور بشود این یک جایگاه دست نیافتنی است. 0 36 سیده زهرا موسوی 1401/8/29 کرگدن ها هم عاشق می شوند عرفان نظرآهاری 4.3 7 پشمینه پوشِ تندخو، از عشق نشنیدهاست بو از مَستیَش رمزی بگو، تا تَرکِ هشیاری کند... 0 15