یادداشت‌های بهـار❀ (10)

          مسئله رایجی رو مطرح کرده، با داستانی کاملا ساده و روتین میان آدم ها... 
مثلث دوستی! 
        

          المور خیلی لطیف بود، با اون چهره کوچولو بامزه!
و ایده دوست یابی  که با پذیرش تیغ‌های تنش، پیدا کرد
        

          تصویرگری کتاب طوری آدم رو میخکوب می‌کنه که تا آخر داستان رو بخونی...
از اون تصویر سازی هاس که بچه‌ها از داستان بیشتر دوستش دارند، با ترفند ها و ماجراجویی های تصویری همه پسند!
        

          داستان دارگوشِ شریف و شاکر!
شاکر بودن دارگوش در طول داستان برایم خیلی تو چشم و خاص بود.
همچون یک فیلم کره‌ای چوسانی( مثل یانگوم😄) آرام آرام با تک تک لحظه‌های پرتلاش دارگوش همراه می‌شویم و قطعا نتیجه آن زحمات بی‌دریغ را در انتها داستان خواهیم دید...
کاش کتابی هم با چنین مباهاتی در رابطه با فرش ایرانی بود...
شاید هم هست؟!
        

          اینکه توی یک کتاب کار تشکیلاتی،  مقدمه ای بر خودشناسی و خودسازی باشد را تحسین میکنم.
گاهی اوقات یک کار تشکیلاتی، تنها بهانه ای  است برای توسعه ابعاد شخصی! 
پس چرا باید یک کار تشکیلاتی درست و حسابی را از بچه مدرسه ای ها دریغ کرد؟!
        

          بازنوشته کتلین المستد را خواندم. 
در این نوشته دیگر حرفی از درون مایه مذهبی کتاب اصلی نیست و شما بخش های دلچسب زیادی را از دست می دهید...
توصیه ام خواندن اصل کتاب یا حداقل خلاصه افق است.
        

          داستان «یک پژوهش خشن» رو هیچ وقت فراموش نمی کنم. این چی بود آخه؟!
        

          با نارگیلی هم خندیدم، هم سرخ شدم...
میدانید که چه می گویم؟

کار های محسن و شوخی هایش در طول روز به یادم می افتاد و خیلی اوقات از شباهت اتفاقات زندگی با کتاب ناخوداگاه می خندیدم.
واقعا محسن هم به اندازه خواهر و برادرش زبر و زرنگ است، اما هوشش را برای حرافی! بکار میگیرد.
همچنان می گویم اگر خراسانی هستید این کتاب بیشتر به دلتان می نشیند، اگر به شمال هم رفت و آمد داشته باشید که چه بیشتر!!
        

          صادق کرمیار را بیشتر با «نامیرا» می
 شناسیم.
او حالا با «حریم» از آدم های کوچک و بزرگی که به حرم امن علی بن موسی الرضا (ع) پناه برده اند ، می گوید.
می گوید تا بفهمیم در این دنیا همه چیز به هم ربط دارد 
حتی اگر ما ربطش را نفهمیم یا نخواهیم بفهمیم !

حریم ، یک رمان اجتماعی واقع گراست که از زبان یک نویسنده در برهه های زمانی مختلف طی میشود.

ما با شمس همراه می شویم 
او که نویسنده اصرار دارد ، خودش و داستانش واقعی است !
اما 
زود قضاوت نکنید ، شخصیت اصلی کس دیگری است ...

کرمیار در رابطه با محتوای کتاب حریم می گوید :
موضوعی که در این رمان به آن اشاره شده در جامعه کنونی ما بسیار فراوان دیده می شود و آن آسیب دیدن انسانیت انسان هاست . امروزه لازم است بشر نظر تازه ای به خود بیندازد و تلاش خود را برای بازبینی در رفتار و کردار و روابط خود انجام دهد .