یادداشت سید امیرحسین هاشمی
1403/9/10
3.5
1
نظرِ شما محترم است، وقتی میفهمیم وجودِ دیدگاهِ مخالف هم ممکن است! 0- مختصر خواهم نوشت. دکتر کریمزاده در مدرسۀ تابستانۀ «معرفتشناسی اجتماعی» که توسط پژوهشکدۀ فلسفۀ تحلیلیِ IPM برگزار شده بود، در حدود 75 دقیقه به صورت دقیق و تقریبا فراگیری، مباحث اصلیِ مرتبط با «اختلاف نظر/Disagreement» را شرح داده اند. با جستوجوی «معرفت شناسی اختلاف نظر، دکتر امید کریم زاده» به این ارائه خواهید رسید. چون آب هست و حاجت به تیمم نیست، من نمیخوام لزوما از این کتاب و مفاهیم فلسفیِ اختلاف نظر بگویم. 1- مسئله این است: وقتی میفهمیم کسی با ما مخالف است باید چه بکنیم؟ چه رویههای معرفتیایِ معقولی را باید پیش بگیریم تا دچار دگماتیسم نباشیم و در عین حال باور حاصل از این رویۀ معرفتی، خود معقول باشد. مسائلی مثلِ همتای معرفی/Epistemic Peerhood و... در این جا اهمیت دارد، اما من میخواهم روی 2 مورد تاکید کنم: اول، امکانِ تعلیق باور و عدم امکانِ تعلیق عمل و دوم، شرح زمین بازی و شفاف کردن موضوعِ اختلاف نظر. توضیح خواهم داد. 2- در ساحت باور، سه حالت داریم: یا باوری را تایید میکنیم (به p باور داریم) یا باوری را تعلیق میکنیم (در باور یا عدم باور به p علی السویه ایم) یا باوری را رد میکنیم (به نقیضِ p باور داریم.) اما در ساحت عمل، تنها دو حالت داریم: یا عملی را انجام میدهیم، یا آن عمل را انجام نمیدهیم. در ساحت عمل، تعلیق نداریم، تعلیق عمل همانا انجام ندادن آن است. برای نمونه، اختلاف نظری داریم که: «خوردنِ گوشت حیوانات چون باعث دردکشیدن آنها میشود (در فرایند تولید فراوردۀ گوشتی)، اساسا امری از لحاظ اخلاقی محل ایراد است». در ساحت باور سه موضع مفروض است: باور داریم که: 1) خوردن گوشت حیوانات غیراخلاقی است، 2) خوردن گوشت حیوانات غیراخلاقی نیست، 3) برایمان مشخص نیست که این امر اخلاقی است یا نیست. اما در ساحت عمل، 1) یا گوشت خواهیم خورد (به واسطۀ باور به غیراخلاقی بودن یا نبودنِ این عمل) 2) یا گوشت نخواهیم خورد. برای نمونه اگر فردی بین غیراخلاقی بودن یا نبودن مصرف گوشت علی السویه باشد و آنچنان این موضوع برایش اهمیت نداشته باشد و همچنان گوشت مصرف کند، با اینکه در ساحت باور در وضعیت تعلیق است، اما تصمیم به مصرف گوشت گرفته است. حال، این نکتۀ به ظاهر بدیهی چه اهمیتی دارد؟ بیاید به جامعه و زیست روزمرۀ خود توجه کنیم. بسیاری از مباحث حساس و مهم، از اخلاقی بودن گوشتخواری تا جنایات جنگی، از میزان مالیاتی که باید گرفته شود تا مسئلۀ رفتار با شبه علم. تمام این موارد بین گروههای مختلف افراد و حتی فرد فردِ افراد اختلاف نظرهای جدیای هست که در مرحلۀ عمل تنها یک نظر پیروز خواهد شد. اینجا نشان میدهد که این تمایز چقدر مهم است در بسیاری موارد تعلیق در باور، هم ارز با عمل یا عدم عمل است و به نوعی خنثی بودنِ در باور با عدم امکانِ خنثی بودن در عمل، از میان میرود و هر باوری لاجرم یک خروجیِ رفتاری و عملی خواهد داشت (در مورد اعمالی حرف میزنیم که رانۀ مشخصی از باور افراد دارد). 3- معمولا زیاد بحث میکنیم، اما روی یک موضوع واحد بحث نمیکنیم. خیلی ساده یک نفر داره در مورد «سیاه بودن یا نبودنِ کلاغ روی دیوار» حرف میزنه و مسئلۀ دیگری «پیامدهای اخلاقیِ تولید و انتشار گازهای گلخانهای» است. چه در اختلاف نظرهای روزمره چه در اختلاف نظرهای عمیقِ علمی، اندیشهای، باوری و دینی، همین مورد که «آیا داریم در مورد یک چیز واحد بحث میکنیم» خود میتواند بسیاری از بحثها را از حیزِ توجه (درسته این ترکیب؟) خارج کنه یا بسیاری مسائل را از قضی ایجاد کنه. این مسئله که باید در مورد یک موضوع واحد بحث کنیم گویا بسیار واضح و بدیهی است، اما از زمانی که ارائه دکتر کریم زاده را دیدم و این کتاب را خواندم، ذهنم روی این موضوع بسیار حساس شده است و مواجههام با بسیاری از بحثها تغییر کرده است و روی این مورد که باید روی یک موضوع واحد و مشخص برای طرفین بحث شکل بگیرد، خیلی حساس شده ام. 4- در فلسفۀ تحلیلی، مثال و شرح موقعیت بسیار اساسی است. برای خودم جالب بود که این کتاب «فهرستِ مثال» داشت و حدود 66 مثال در این کتاب موجود است که علاوه بر شفاف کردن بحثها، در بسیاری از مواقع باعث پیش رفتنِ بحث میشود این مثالها. اصلا برخی از مساعدت و مساهمتهایی که در جریان فلسفه تحلیلی (چه در ادبیاتِ معرفتشناسی چه در همین «اختلاف نظر») توسط فلاسفه و پژوهشگران انجام میشود، همین بیان و ارائه مثال و مثال نقضهای جدی است (اصلا مسئلۀ گتیه در معرفتشناسی از نمونههای مشهور این چنین مثال نقضهای بنیان برافکن است). 5- کتاب فضل تقدم دارد و از این حیث نقصهایی دارد. همانطور که نویسنده در مقدمۀ کتاب گفته است این کتاب جزو اولین تلاشهایی است که سعی کرده است بحثهایی که در فلسفه در حوالیِ اختلاف نظر شکل گرفته است، را به صورت یک کتاب منسجم در آورد (کتاب در 2014 منتشر شده است و این مباحث تازه در اوایل قرن 21 متولد شده اند). همین فضل تقدم باعث برخی اضافهگوییها و نارساییها در متن شده است. البته اگر تصویرِ کلیِ بحث از اختلاف نظر را از ارائۀ دکتر کریمزاده دریافت کرده باشی، بهتر میتوان با این کتاب مواجه شد. 6- مترجم، غزاله حجتی، هم کاملا از پس کار برآمده است و ترجمۀ خوبی از کتاب به دست داده است. تا جایی که میتوان از دغدغهها و کارهای غراله حجتی فهمید، مسئلۀ اختلاف نظر برای او جدی است و بدین جهت است که این کتاب را ترجمه کرده است. انتظار داشتم کوتاهتر بشه که نشد :))
(0/1000)
نظرات
1403/9/10
آهان، نه. آخه "حیز انتفاع" داریم و مترادفهای حیز: جا، محل، مکان، کرانه و ایناست. برای همین گفتم شاید ترکیبِ حیز توجه به معنای محلِ توجه بتونه درست باشه😂 @roshana.
1
1403/9/10
همون مختصر نویسی، ولی حالا نمیدونم واقعا مختصر نوشتید یا به چشم من خیلی خوب و ساده نوشتید که زود تموم شد و دلم خواست مثالهایی که گفتید رو هم میآوردید توی یادداشت. @SAH.Hashemi04
1
1403/9/10
آره، جا داشت مثالها رو بیارم. ولی واقعا میخواستم یادداشت کوتاه باشه و الا خیلی جا داشت که باشن. @FereshtehSAJJADIFAR
0
1403/9/10
عههه چه جالب. واقعا خوشحال شدم. چون خیلی میترسیدم نتونم خوب شرح بدم موضوعات رو. لطف کردید که خواندید🙏
0
1403/9/10
یادداشتتون برای من قابل استفاده بود 🙏 با پژوهشکده هم آشنا شدم که خیلی مفید بود برام.
1
1
4 روز پیش
من رفتم این کتاب رو به زبان اصلی پیدا کنم ولی فایل pdf تر و تمیزی ازش موجود نبود(ازینهایی بود که epub رو به pdf تبدیل میکنن). اینطور شد که از خواندنش پشیمان گشتم :) این نکتهای که در مورد تعلیق باور و عمل گفتی هم خیلی خوب و دقیقه. قبل از اینکه فلسفه دین بخوانید از التزام خود به مناسک و دستورالعملهای دینی اطمینان حاصل فرمایید تا دست آخر یک پرکتیکال آتئیست به جامعه اضافه نشود :)
1
2
4 روز پیش
مرسی که خوندی واقعا. آره اون نکتهٔ تعلیقِ باور و عمل رو میخواستم از کریمزاده بپرسم زمان ارائهای که داشت، ولی نشد؛ یعنی نتونستم منظورم رو بهش برسونم. اون بخش توصیه آخر هم خیلی جدی و مهم بود، حتما🙏😂
1
سید امیرحسین هاشمی
1403/9/10
1