امتیاز من به این کتاب ۳ است. به جای اینکه بر محتوای کتاب مروری بنویسم دلایل خودم برای این امتیاز را برمیشمارم به این امید که مفید و روشنکننده باشند:
۱-نخست اینکه انتظار قدرت و قوت تحلیلی بیشتری داشتم؛ با اینکه این کتاب از نظر تحلیلی ضعیف نبود اما به نظر میرسد سنگ بزرگی بود به نشانهی نزدن. این موضوع از موضوعاتی است که بعید است کسی بتواند بدون تمرکز طولانی مدت و تعریف یک پروژهی فکری عمیق و دقیق حرف جدیای بزند و به نظرم نگارنده با توجه به اشتغالات دیگرش فرصت چنین پژوهشی را نداشته است. البته به خاطر فقدان نوشتارگان قوی، جاافتاده و مرجع در این حوزهی خاص میتوان با نویسنده همدردی کرد و همین امر باعث میشود تا تیغ تیز انتقادات ما نیز کمی کندتر شود.
۲-دوم اینکه این کتاب ملغمهای از تاریخ علم، فلسفه، فلسفه علم و تاریخاندیشههاست؛ در حالی که هیچ کدام از آنها در بهترین وجه خود نمایندگی نمیکند و در عین حال از آنها فراروی هم نمیکند. اگر بخواهید در تاریخ علم اسلامی مطالعاتی داشته باشید منابع بسیار خوبی موجودند. اگر مسئلهتان مواجههی سنت و مدرنیته است قطعا یک سیر مطالعاتی مفصل برایش هست. اگر سنتگرایی را یک راهحل مناسب برای سازگار کردن علم مدرن و اسلام بدانید، منابع و پژوهشگران زیادی پیشروی شما هستند. اگر رابطهی علم و دین برای شما مسئله است احتمالا کتابهای بسیار مهمتری برای مطالعه خواهید یافت. اگر نقطهی تلاقی اسلام و علم را در سطح جهانبینی ببینیم، بحثهای مفصلی راجع به طبیعتگرایی انتولوژیک و روشی موجودند که احتمالا بسیار فنیتر اند و نیز نوشتارگان قابل توجهی هم در سنت هرمنوتیکی به انتظار شما نشستهاند.
۳-سوم اینکه، راهحل نهاییاش برای ایجاد علم اسلامی فقط در حد یک پیشنهاد نهادی خام برای تأسیس مراکزیست که با برنامهی درسی و تربیتی ویژه اقدام به تربیت نسل جدید دانشمندان در جهان اسلام میکند، کسانی که پیروان برحق ابنسینا و بیرونی و کاشانی و ... باشند و بتوانند فاصلهی زمانی نسبتا زیاد خود با آنها را پر کنند و به انقطاع سنت علمی اسلامی پایان ببخشند.
اما چنین هدف بزرگی جزئیات بسیار زیادی دارد، از تهیهی برنامههای درسی بینرشتهای تا تأمین مالی این مراکز، تا بررسی جدی و عمیق «بازدهی» برنامهی پیشنهادی تا یافتن یا تدوین منابع مناسب آموزشی و پژوهشی و تا تدوین دستورالعملهای عملی و عرفانی برای رشد معنوی دانشجویان این مراکز ویژه، همگی از مواردی اند که در این کتاب مغفول ماندهاند و در عین حال که اهمیت بسیار زیادی دارند کمتر به آنها پرداخته شده.
ارزیابی سختگیرانهی من نمرهای بهتر از ۳ را شایستهی آن نمیداند ولی ممکن است برخی خوانندگان آن را الهامبخش و اطلاعبخش بیابند و حتی ۵ را نیز برای آن کم بدانند! این کتاب فقط همه موضوعات ذکر شده در مورد ۲ را را به هم میدوزد و شاید سرنخهایی از هر کدام به دستمان بدهند که کافی نیست اما این تلاش به هر روی جای تقدیر و تشکر دارد و برای برخی مخاطبان حتما آموزنده است و افقهایی را پیشرویشان میگشاید.