بریده‌های کتاب ♡شَهِیدِه♡

«اونم دوستت داشت؟!» مکث میکنه:«هیچ وقت نفهمیدم.» من نیز مبتلا ترینم به ندانستن، و اما حسرت...🥀🥲

گفت:«فرزانه این سینه به خاطر همین سینه زدن هیچ وقت نمی سوزه، چه این دنیا چه اون دنیا» 🙃🥀

«قوی ترین آدم ها هم به دوست داشته شدن نیاز داشتند.» 🥲💔

"امنیت چیزی است که تا آن از دست ندهی، قدرش را نمی دانی"🇵🇸✌🏻

«مردن خیلی تنهایی داره💔🥀»

گاهی درد دیر رسیدن در باقی عمر، استخوان ادم را ذوب می کند. 💔🥀

وقتی علی به میدان رفت، پیامبر فرمودند:«' تمام ایمان در برابر تمام شرک قرار گرفت'» 🕊🌱

گفت:«یکباره بگو عاشق است وخلاص. می داند که حساب عاشق با عشق است، نه با معشوق.» 🌱🕊

در همه سلول ها، انگار کسی قلم و چکش دست گرفته بود و با درد، دیواره هایشان را می تراشید، می کَند. خدایا رحم کن! 🕊🥀

می‌دانید؟ بعد از مسمومیت، معده آدم غذاهای سالم را پس می‌زند. آدم‌ها هم همین طورند. وقتی آدم‌های عوضی زیاد ببینند، خود به خود به آدم‌های جدید اعتماد نمی‌کنند، پسشان می‌زنند💔🥀

توی حرم امام رضا علیه سلام یادگاری خوبی از او برایم باقی مانده. میگفت:«تا بهت اشک ندادن نرو داخل!» می گفتم:«خب چیکار کنم؟» میگفت:«توی صحن قدم بزن»:)))🕊🥀

«یٰا نَعیْمیْ وَ جَنَّتیْ وَ یٰا دُنْیٰایَ وَ آخِرَتِیْ» ای نعمت من، ای بهشت من و ای دنیای من و ای اخرت من 🌱✨

از مولا علی شنیدم که گفتن وقتی از چیزی می ترسی، باهاش رو به رو شو؛ چون سختی فراراز اون چیز، خیلی بیشتر از رو به رو شدن با خود اونه.