بریدههای کتاب فاطمـــه* فاطمـــه* 1404/6/7 یادداشت های زیرزمینی فیودور داستایفسکی 4.0 88 صفحۀ 58 چگونه ارادهی آدمی میتواند از آنِ او باشد وقتی جدول و حساب ریاضی در کار است و حساب دو دوتا چهارتا حاکم؟ دو دوتا حتی بدون ارادهی من هم میشود چهارتا. گویی ارادهی آدمی همین بوده است. 0 3 فاطمـــه* 1404/6/7 یادداشت های زیرزمینی فیودور داستایفسکی 4.0 88 صفحۀ 49 0 2 فاطمـــه* 1404/6/6 یادداشت های زیرزمینی فیودور داستایفسکی 4.0 88 صفحۀ 41 آدم انتقام میگیرد چون در آن عدالت میجوید. 0 10 فاطمـــه* 1404/6/5 یادداشت های زیرزمینی فیودور داستایفسکی 4.0 88 صفحۀ 34 آگاهیِ بیش ازحد نوعی بیماری است؛ بیماریای واقعی و تمامعیار. 0 4 فاطمـــه* 1404/6/4 یادداشت های زیرزمینی فیودور داستایفسکی 4.0 88 صفحۀ 41 پروردگارا، مرا با قوانین طبیعت و حساب چه کار اگر به دلیلی این قوانین و دو دوتا چهارتا باب میل من نباشند؟ خیالتان راحت، اگر زورش را نداشته باشم پیشانیام را به چنین دیواری نخواهم کوفت، اما فقط به خاطر آنکه روبهرویم دیواری است و زورم به آن نمیرسد هم با آن کنار نخواهم آمد. 0 7 فاطمـــه* 1404/5/24 دوست بازیافته فرد اولمن 4.1 69 صفحۀ 55 0 7 فاطمـــه* 1404/5/5 گلستان سعدی سعدی 4.8 33 صفحۀ 23 توانم آنکه نیازارم اندرونِ کسی حسود را چه کنم کو ز خود به رنج دَرست؟ بمیر تا برهی، ای حسود، کین رنجیست که از مشقّتِ آن جز بمرگ نتوان رست 0 6 فاطمـــه* 1404/5/5 گلستان سعدی سعدی 4.8 33 صفحۀ 23 زمینِ شوره سنبل برنیارد درو تخم و عمل ضایع مگردان نکویی با بدان کردن چنانست که بد کردن بجای نیکمردان 0 6 فاطمـــه* 1404/5/5 گلستان سعدی سعدی 4.8 33 صفحۀ 20 نیم نانی گر خورد مردِ خدا بذلِ درویشان کند نیمی دگر مُلکِ اقلیمی بگیرد پادشاه همچنان در بندِ اقلیمی دگر 0 4 فاطمـــه* 1404/3/6 داستان ملال انگیز (از یادداشت های یک مرد سالخورده) آنتون چخوف 3.7 35 صفحۀ 96 در چنین وضعی، بیماری، هراس از مرگ، شرایط سخت و انسانها، تمام چیزی را که پیش از این جهانبینی میدانستهام به راحتی از بین میبرد. پس تعجبی ندارد که در ماههای آخر تیرگی و سیاهی وجودم را پر کرده؛ تعجبی ندارد که اهمیتی برای چیزی قائل نیستم. وقتی انسان چنین خلاء بزرگی در وجودش داشته باشد سرماخوردگی سادهای هم نظام زندگیاش را بر هم میزند. هر پرندهای را جغد شوم میپندارد و هر صدایی را پارس سگ. فکرهای ریز و درشت، بختآوریها و بدبیاریهایش نشان از مرضش دارند و لا غیر. 0 10 فاطمـــه* 1404/3/6 داستان ملال انگیز (از یادداشت های یک مرد سالخورده) آنتون چخوف 3.7 35 صفحۀ 95 دیگر چیزی نمیخواهم. هرچه فکر میکنم آرزوی دیگری ندارم. اما خلاء بزرگی در خواستههایم هست. علایق، احساسات و ذهنیاتم عصارهی واحدی ندارد. به کل واحدی نمیرسد. هیچ تحلیلگر حاذقی قادر به یافتن نخ تسبیح آمالم نیست. و این که نباشد یعنی هیچ چیز نیست. 0 6 فاطمـــه* 1404/3/6 داستان ملال انگیز (از یادداشت های یک مرد سالخورده) آنتون چخوف 3.7 35 صفحۀ 91 از قدیم گفتهاند خودت را بشناس. اما یک نفر به خودش زحمت نداده بگوید چطور. 0 6 فاطمـــه* 1404/3/6 داستان ملال انگیز (از یادداشت های یک مرد سالخورده) آنتون چخوف 3.7 35 صفحۀ 68 «وقتی بمیری نه آسمان، نه زمین، نه درخت و نه جنگل نبودت را نخواهند فهمید.» 0 9 فاطمـــه* 1404/1/6 گلستان سعدی سعدی 4.8 33 صفحۀ 12 0 16 فاطمـــه* 1404/1/6 طاعون آلبر کامو 4.1 104 صفحۀ 284 یگانه نکتهای که هنگام مصایب میآموزیم: در وجود انسانها خصوصیتهای سزاوار ستایش فراوانترند از آنچه مایهی خفت است. 0 11 فاطمـــه* 1404/1/6 طاعون آلبر کامو 4.1 104 صفحۀ 268 5 12 فاطمـــه* 1404/1/2 طاعون آلبر کامو 4.1 104 صفحۀ 74 0 3 فاطمـــه* 1403/12/16 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 209 صفحۀ 7 0 12 فاطمـــه* 1403/10/20 اقلیت فاضل نظری 4.0 56 صفحۀ 57 0 8 فاطمـــه* 1403/10/20 اقلیت فاضل نظری 4.0 56 صفحۀ 61 0 9
بریدههای کتاب فاطمـــه* فاطمـــه* 1404/6/7 یادداشت های زیرزمینی فیودور داستایفسکی 4.0 88 صفحۀ 58 چگونه ارادهی آدمی میتواند از آنِ او باشد وقتی جدول و حساب ریاضی در کار است و حساب دو دوتا چهارتا حاکم؟ دو دوتا حتی بدون ارادهی من هم میشود چهارتا. گویی ارادهی آدمی همین بوده است. 0 3 فاطمـــه* 1404/6/7 یادداشت های زیرزمینی فیودور داستایفسکی 4.0 88 صفحۀ 49 0 2 فاطمـــه* 1404/6/6 یادداشت های زیرزمینی فیودور داستایفسکی 4.0 88 صفحۀ 41 آدم انتقام میگیرد چون در آن عدالت میجوید. 0 10 فاطمـــه* 1404/6/5 یادداشت های زیرزمینی فیودور داستایفسکی 4.0 88 صفحۀ 34 آگاهیِ بیش ازحد نوعی بیماری است؛ بیماریای واقعی و تمامعیار. 0 4 فاطمـــه* 1404/6/4 یادداشت های زیرزمینی فیودور داستایفسکی 4.0 88 صفحۀ 41 پروردگارا، مرا با قوانین طبیعت و حساب چه کار اگر به دلیلی این قوانین و دو دوتا چهارتا باب میل من نباشند؟ خیالتان راحت، اگر زورش را نداشته باشم پیشانیام را به چنین دیواری نخواهم کوفت، اما فقط به خاطر آنکه روبهرویم دیواری است و زورم به آن نمیرسد هم با آن کنار نخواهم آمد. 0 7 فاطمـــه* 1404/5/24 دوست بازیافته فرد اولمن 4.1 69 صفحۀ 55 0 7 فاطمـــه* 1404/5/5 گلستان سعدی سعدی 4.8 33 صفحۀ 23 توانم آنکه نیازارم اندرونِ کسی حسود را چه کنم کو ز خود به رنج دَرست؟ بمیر تا برهی، ای حسود، کین رنجیست که از مشقّتِ آن جز بمرگ نتوان رست 0 6 فاطمـــه* 1404/5/5 گلستان سعدی سعدی 4.8 33 صفحۀ 23 زمینِ شوره سنبل برنیارد درو تخم و عمل ضایع مگردان نکویی با بدان کردن چنانست که بد کردن بجای نیکمردان 0 6 فاطمـــه* 1404/5/5 گلستان سعدی سعدی 4.8 33 صفحۀ 20 نیم نانی گر خورد مردِ خدا بذلِ درویشان کند نیمی دگر مُلکِ اقلیمی بگیرد پادشاه همچنان در بندِ اقلیمی دگر 0 4 فاطمـــه* 1404/3/6 داستان ملال انگیز (از یادداشت های یک مرد سالخورده) آنتون چخوف 3.7 35 صفحۀ 96 در چنین وضعی، بیماری، هراس از مرگ، شرایط سخت و انسانها، تمام چیزی را که پیش از این جهانبینی میدانستهام به راحتی از بین میبرد. پس تعجبی ندارد که در ماههای آخر تیرگی و سیاهی وجودم را پر کرده؛ تعجبی ندارد که اهمیتی برای چیزی قائل نیستم. وقتی انسان چنین خلاء بزرگی در وجودش داشته باشد سرماخوردگی سادهای هم نظام زندگیاش را بر هم میزند. هر پرندهای را جغد شوم میپندارد و هر صدایی را پارس سگ. فکرهای ریز و درشت، بختآوریها و بدبیاریهایش نشان از مرضش دارند و لا غیر. 0 10 فاطمـــه* 1404/3/6 داستان ملال انگیز (از یادداشت های یک مرد سالخورده) آنتون چخوف 3.7 35 صفحۀ 95 دیگر چیزی نمیخواهم. هرچه فکر میکنم آرزوی دیگری ندارم. اما خلاء بزرگی در خواستههایم هست. علایق، احساسات و ذهنیاتم عصارهی واحدی ندارد. به کل واحدی نمیرسد. هیچ تحلیلگر حاذقی قادر به یافتن نخ تسبیح آمالم نیست. و این که نباشد یعنی هیچ چیز نیست. 0 6 فاطمـــه* 1404/3/6 داستان ملال انگیز (از یادداشت های یک مرد سالخورده) آنتون چخوف 3.7 35 صفحۀ 91 از قدیم گفتهاند خودت را بشناس. اما یک نفر به خودش زحمت نداده بگوید چطور. 0 6 فاطمـــه* 1404/3/6 داستان ملال انگیز (از یادداشت های یک مرد سالخورده) آنتون چخوف 3.7 35 صفحۀ 68 «وقتی بمیری نه آسمان، نه زمین، نه درخت و نه جنگل نبودت را نخواهند فهمید.» 0 9 فاطمـــه* 1404/1/6 گلستان سعدی سعدی 4.8 33 صفحۀ 12 0 16 فاطمـــه* 1404/1/6 طاعون آلبر کامو 4.1 104 صفحۀ 284 یگانه نکتهای که هنگام مصایب میآموزیم: در وجود انسانها خصوصیتهای سزاوار ستایش فراوانترند از آنچه مایهی خفت است. 0 11 فاطمـــه* 1404/1/6 طاعون آلبر کامو 4.1 104 صفحۀ 268 5 12 فاطمـــه* 1404/1/2 طاعون آلبر کامو 4.1 104 صفحۀ 74 0 3 فاطمـــه* 1403/12/16 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 209 صفحۀ 7 0 12 فاطمـــه* 1403/10/20 اقلیت فاضل نظری 4.0 56 صفحۀ 57 0 8 فاطمـــه* 1403/10/20 اقلیت فاضل نظری 4.0 56 صفحۀ 61 0 9