بریدههای کتاب مهران داودی مهران داودی 12 ساعت پیش ویولون زن روی پل خسرو باباخانی 4.3 145 صفحۀ 169 اعتیاد تنها بیماری است که در آن، عزیزان راضی به مرگ معتاد می شوند....سرطان داشته باشد یا هزار بیماری لاعلاج دیگر، خانواده راضی به مرگش نیستند. اما درباره فرد معتاد فرق می کند. 0 0 مهران داودی 12 ساعت پیش ویولون زن روی پل خسرو باباخانی 4.3 145 صفحۀ 163 0 0 مهران داودی 12 ساعت پیش ویولون زن روی پل خسرو باباخانی 4.3 145 صفحۀ 162 0 0 مهران داودی 1404/5/6 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 97 صفحۀ 87 سرانجام روزهای شلوغ و پر هیاهوی این کوچه ها و بازارها، چنین شب های تار و ساکتی است. انگار همه مرده اند. انگار آن لحظه های شاد و پر از آواز و موسیقی که گذراندیم، خوابی کوتاه بیش نبود. ما پس از شب نشینی و آکندن توبره مان از گناه، می رویم تا چون سگان ولگرد بکپیم و این زمانی است که مردان خدا برای راز و نیاز با معبودشان بر می خیزند. 0 1 مهران داودی 1404/5/5 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 97 صفحۀ 35 یادتان نرود که خود را به آزادگی و راستی عادت دهید. به مذاق حق و حقیقت بسرائید، نه به طمع صله و درهم و دینار. از این پلیدتر نیست که مکارمی را به خبیثی ببندید که نسبتی با آن ندارد. بد ترین نوع کذب است. این همان خود فروشی است ،اما با کلمات موزون و خیال انگیز. 0 2 مهران داودی 1404/4/27 ویولون زن روی پل خسرو باباخانی 4.3 145 صفحۀ 38 0 1 مهران داودی 1404/4/24 عزرائیل : روزهای تاریک نیما اکبرخانی 3.9 34 صفحۀ 128 خدا برای چلوندن آدمها اهرم های فشار زیادی داره که تصورش رو هم نمی تونی بکنی ، حتی اگر بتونی تصور کنی باورت نمیشه. فقط خدا باید بخواد بنده اش رو یه فشاری بده ، اون وقت هرکس با هر توان و ظرفیتی می رسه به اونجایی که بگه؛ ای کاش مادرم منو نزائیده بود. 0 1 مهران داودی 1404/4/24 عزرائیل : روزهای تاریک نیما اکبرخانی 3.9 34 صفحۀ 128 همون موقع صدای پرواز گلوله های توپ و راکتهای کاتیوشا رو شنیدم. دمر خوابیدم و دستام رو گذاشته بودم پشت سرم و در حالی که دعا می کردم شهید بشم نه قطع نخاع یاد ارکستر سمفونی ارتش سرخ شوروی هم افتادم که اسم این هیولای آدمخوار بی پدر و مادر رو به یاد اون آهنگ معرو ف اونها گذاشته بودن کاتیوشا، به یاد و احترام دختری که به یاد شوهرش که در جبهه های دور دست حضور داره و از فراق آقاشون ناله می کنه. 0 1 مهران داودی 1404/4/24 عزرائیل : روزهای تاریک نیما اکبرخانی 3.9 34 صفحۀ 106 سختی مثل فشار و حرارت می مونه رو ذغال، وقتی خیلی زیاد باشه از دو حال خارج نیست یا آدمو میشکنه یا گوهر وجودی آدم رو نمایان می کنه. 0 1 مهران داودی 1404/4/24 عزرائیل : روزهای تاریک نیما اکبرخانی 3.9 34 صفحۀ 99 تا اون روز فکر می کردم درجه فقط مال آبگرمکنه ، اما بعدا نظرم عوض شد ریشه بیشتر مشکلات هم همین بود 0 1 مهران داودی 1404/4/23 عزرائیل : روزهای تاریک نیما اکبرخانی 3.9 34 صفحۀ 59 اون بسته ای که طرف در آورد برای خراب کردن یه ویلای نو ساز و ضد زلزله هم کافی بود ...... پسره بسته رو پرت کرد از اتاق بیرون و دوید سمت ما ، ماهم بدون کوچکترین فکری وقتی دیدیم اون داره با این شدت از کرده خودش فرار می کنه از پنجره پریدیم پایین. هر سه تامون انقدر بلند پریدیم که دیوار خونه رو هم رد کردیم و پرت شدیم توی کوچه. 0 1 مهران داودی 1404/1/24 مردی در تبعید ابدی: بر اساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی صدرالمتالهین نادر ابراهیمی 4.6 206 صفحۀ 112 بانو!خیر اندیش باش ، که خداوند، خیر اندیشان را دوست می دارد _ حتی اگر به صحت نیندیشند_ و اسباب وقوع خیر را برای ایشان مقرر می دارد. 0 2 مهران داودی 1404/1/24 مردی در تبعید ابدی: بر اساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی صدرالمتالهین نادر ابراهیمی 4.6 206 صفحۀ 111 تو ملک وقفی ای محمد! علم تو نیز ملک وقف است. تو حق نداری جان خویش و علم خویش را بی جهت به مخاطره بیندازی 0 1 مهران داودی 1404/1/24 مردی در تبعید ابدی: بر اساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی صدرالمتالهین نادر ابراهیمی 4.6 206 صفحۀ 110 به یاد داسته باش که تمام تکیه خداوند، در دفاع از دین حق، بر ملایان مقتدر است و مردان و زنان با ایمان و شهادت پذیر. 0 1 مهران داودی 1404/1/22 غریب قریب سعید تشکری 4.6 5 صفحۀ 255 0 2 مهران داودی 1404/1/22 غریب قریب سعید تشکری 4.6 5 صفحۀ 255 0 1 مهران داودی 1404/1/22 غریب قریب سعید تشکری 4.6 5 صفحۀ 239 0 1 مهران داودی 1404/1/22 غریب قریب سعید تشکری 4.6 5 صفحۀ 239 حتما شنیده ای که سرنوشت برگ دارد آدمی. وقتی که از شاخه جدا شد ، پایمال عابران هرکوچه و بازار می شود. نخواه که هویتت، شخصیتت، ایمان و اعتقادت پامال شود. 0 1 مهران داودی 1404/1/22 غریب قریب سعید تشکری 4.6 5 صفحۀ 238 عطا ملک ! من هم مثل شما در ابن دربار جایگاهی دارم ....... چشم هایت را باز کن، اینجا و در این سرزمین خودت، انان میهمان تواند و تو میزبان . حکومتها می آیند و می روند ، اما سرزمین من ، همین جا می ماند . تو می خواهی خودت را آواره ی کدام سرزمین کنی و میهمان باشی نه میزبان.۲۳۸ 0 1 مهران داودی 1404/1/14 مردی در تبعید ابدی: بر اساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی صدرالمتالهین نادر ابراهیمی 4.6 206 صفحۀ 79 فرزندان، حق است که اولیاء خود را ، تا دم واپسین، رو ی دیدگان خود نگه دارند و آنچه می کنند جز در جهت رضای ایشان نباشد؛ اما ، این بدان معنا نیست که هر فرزندی وقف کامل اولیا ء خود است ، و حق برداشتن هیچ سهمی برای خویش ندارد. خداوند، آن کس را که در راه هدفی معتبر کشته می شود شهید می نامد؛ اما آنکس را که در راه نگهداری اولیا ءخود ، تمام زندگی اش را تباه می سازد، شهید نمی نامد. 0 1
بریدههای کتاب مهران داودی مهران داودی 12 ساعت پیش ویولون زن روی پل خسرو باباخانی 4.3 145 صفحۀ 169 اعتیاد تنها بیماری است که در آن، عزیزان راضی به مرگ معتاد می شوند....سرطان داشته باشد یا هزار بیماری لاعلاج دیگر، خانواده راضی به مرگش نیستند. اما درباره فرد معتاد فرق می کند. 0 0 مهران داودی 12 ساعت پیش ویولون زن روی پل خسرو باباخانی 4.3 145 صفحۀ 163 0 0 مهران داودی 12 ساعت پیش ویولون زن روی پل خسرو باباخانی 4.3 145 صفحۀ 162 0 0 مهران داودی 1404/5/6 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 97 صفحۀ 87 سرانجام روزهای شلوغ و پر هیاهوی این کوچه ها و بازارها، چنین شب های تار و ساکتی است. انگار همه مرده اند. انگار آن لحظه های شاد و پر از آواز و موسیقی که گذراندیم، خوابی کوتاه بیش نبود. ما پس از شب نشینی و آکندن توبره مان از گناه، می رویم تا چون سگان ولگرد بکپیم و این زمانی است که مردان خدا برای راز و نیاز با معبودشان بر می خیزند. 0 1 مهران داودی 1404/5/5 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 97 صفحۀ 35 یادتان نرود که خود را به آزادگی و راستی عادت دهید. به مذاق حق و حقیقت بسرائید، نه به طمع صله و درهم و دینار. از این پلیدتر نیست که مکارمی را به خبیثی ببندید که نسبتی با آن ندارد. بد ترین نوع کذب است. این همان خود فروشی است ،اما با کلمات موزون و خیال انگیز. 0 2 مهران داودی 1404/4/27 ویولون زن روی پل خسرو باباخانی 4.3 145 صفحۀ 38 0 1 مهران داودی 1404/4/24 عزرائیل : روزهای تاریک نیما اکبرخانی 3.9 34 صفحۀ 128 خدا برای چلوندن آدمها اهرم های فشار زیادی داره که تصورش رو هم نمی تونی بکنی ، حتی اگر بتونی تصور کنی باورت نمیشه. فقط خدا باید بخواد بنده اش رو یه فشاری بده ، اون وقت هرکس با هر توان و ظرفیتی می رسه به اونجایی که بگه؛ ای کاش مادرم منو نزائیده بود. 0 1 مهران داودی 1404/4/24 عزرائیل : روزهای تاریک نیما اکبرخانی 3.9 34 صفحۀ 128 همون موقع صدای پرواز گلوله های توپ و راکتهای کاتیوشا رو شنیدم. دمر خوابیدم و دستام رو گذاشته بودم پشت سرم و در حالی که دعا می کردم شهید بشم نه قطع نخاع یاد ارکستر سمفونی ارتش سرخ شوروی هم افتادم که اسم این هیولای آدمخوار بی پدر و مادر رو به یاد اون آهنگ معرو ف اونها گذاشته بودن کاتیوشا، به یاد و احترام دختری که به یاد شوهرش که در جبهه های دور دست حضور داره و از فراق آقاشون ناله می کنه. 0 1 مهران داودی 1404/4/24 عزرائیل : روزهای تاریک نیما اکبرخانی 3.9 34 صفحۀ 106 سختی مثل فشار و حرارت می مونه رو ذغال، وقتی خیلی زیاد باشه از دو حال خارج نیست یا آدمو میشکنه یا گوهر وجودی آدم رو نمایان می کنه. 0 1 مهران داودی 1404/4/24 عزرائیل : روزهای تاریک نیما اکبرخانی 3.9 34 صفحۀ 99 تا اون روز فکر می کردم درجه فقط مال آبگرمکنه ، اما بعدا نظرم عوض شد ریشه بیشتر مشکلات هم همین بود 0 1 مهران داودی 1404/4/23 عزرائیل : روزهای تاریک نیما اکبرخانی 3.9 34 صفحۀ 59 اون بسته ای که طرف در آورد برای خراب کردن یه ویلای نو ساز و ضد زلزله هم کافی بود ...... پسره بسته رو پرت کرد از اتاق بیرون و دوید سمت ما ، ماهم بدون کوچکترین فکری وقتی دیدیم اون داره با این شدت از کرده خودش فرار می کنه از پنجره پریدیم پایین. هر سه تامون انقدر بلند پریدیم که دیوار خونه رو هم رد کردیم و پرت شدیم توی کوچه. 0 1 مهران داودی 1404/1/24 مردی در تبعید ابدی: بر اساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی صدرالمتالهین نادر ابراهیمی 4.6 206 صفحۀ 112 بانو!خیر اندیش باش ، که خداوند، خیر اندیشان را دوست می دارد _ حتی اگر به صحت نیندیشند_ و اسباب وقوع خیر را برای ایشان مقرر می دارد. 0 2 مهران داودی 1404/1/24 مردی در تبعید ابدی: بر اساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی صدرالمتالهین نادر ابراهیمی 4.6 206 صفحۀ 111 تو ملک وقفی ای محمد! علم تو نیز ملک وقف است. تو حق نداری جان خویش و علم خویش را بی جهت به مخاطره بیندازی 0 1 مهران داودی 1404/1/24 مردی در تبعید ابدی: بر اساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی صدرالمتالهین نادر ابراهیمی 4.6 206 صفحۀ 110 به یاد داسته باش که تمام تکیه خداوند، در دفاع از دین حق، بر ملایان مقتدر است و مردان و زنان با ایمان و شهادت پذیر. 0 1 مهران داودی 1404/1/22 غریب قریب سعید تشکری 4.6 5 صفحۀ 255 0 2 مهران داودی 1404/1/22 غریب قریب سعید تشکری 4.6 5 صفحۀ 255 0 1 مهران داودی 1404/1/22 غریب قریب سعید تشکری 4.6 5 صفحۀ 239 0 1 مهران داودی 1404/1/22 غریب قریب سعید تشکری 4.6 5 صفحۀ 239 حتما شنیده ای که سرنوشت برگ دارد آدمی. وقتی که از شاخه جدا شد ، پایمال عابران هرکوچه و بازار می شود. نخواه که هویتت، شخصیتت، ایمان و اعتقادت پامال شود. 0 1 مهران داودی 1404/1/22 غریب قریب سعید تشکری 4.6 5 صفحۀ 238 عطا ملک ! من هم مثل شما در ابن دربار جایگاهی دارم ....... چشم هایت را باز کن، اینجا و در این سرزمین خودت، انان میهمان تواند و تو میزبان . حکومتها می آیند و می روند ، اما سرزمین من ، همین جا می ماند . تو می خواهی خودت را آواره ی کدام سرزمین کنی و میهمان باشی نه میزبان.۲۳۸ 0 1 مهران داودی 1404/1/14 مردی در تبعید ابدی: بر اساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی صدرالمتالهین نادر ابراهیمی 4.6 206 صفحۀ 79 فرزندان، حق است که اولیاء خود را ، تا دم واپسین، رو ی دیدگان خود نگه دارند و آنچه می کنند جز در جهت رضای ایشان نباشد؛ اما ، این بدان معنا نیست که هر فرزندی وقف کامل اولیا ء خود است ، و حق برداشتن هیچ سهمی برای خویش ندارد. خداوند، آن کس را که در راه هدفی معتبر کشته می شود شهید می نامد؛ اما آنکس را که در راه نگهداری اولیا ءخود ، تمام زندگی اش را تباه می سازد، شهید نمی نامد. 0 1