بریدههای کتاب مریم شفیق مریم شفیق 7 روز پیش آنا کارنینا جلد 1 لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.3 68 صفحۀ 186 تظاهر و ریا ممکن است هوشمند ترین مرد را بفریبد لکن محال است در کودن ترین کودک، اثری داشته باشد. 2 47 مریم شفیق 1404/5/24 تفسیر المیزان (المیزان فی تفسیر القرآن): سوره ی مبارکه ی بقره ( آیات 26 تا 34) جلد 3 سیدمحمدحسین طباطبائی 0.0 صفحۀ 11 چه فرهاد ها، مرده در کوه ها/ چه حلاج ها، رفته بر دارها. چه دارد جهان جز دل و مهر یار/ مگر توده هایی ز پندار ها. 2 12 مریم شفیق 1404/5/21 همه چیز، همه چیز نیکلا یون 3.6 36 صفحۀ 229 دوست داشتن کسی؛ به همان شدت که مامانم مرا دوست دارد، باید شبیه جان کندن قلب آدم بیرون از بدنش - بدون پوست، بدون استخوان و بدون هیچ محافظی - باشد. عشق چیز وحشتناکیست! 0 13 مریم شفیق 1404/5/7 خانه وارونه آگاتا کریستی 4.0 10 صفحۀ 128 آیا هیچ وجه مشترکی (میان قاتل ها) وجود دارد؟ راستش نمی دانم! اگر باشد، مایلم آن را غرور بخوانم. هرگز قاتلی ندیدهام که مغرور نباشد. در نود درصد مواقع، این غرور آن هاست که به سمت خرابکاری منحرفشان می کند. ممکن است وحشت از دستگیر شدن داشته باشند اما نمی توانند جلوی رجز خوانی و قلدر بازی خود را بگیرند و معمولاً خاطر جمع هستند که خیلی هوشیار تر از آنند که دستگیر شوند. 0 20 مریم شفیق 1404/4/25 قتل در خانه کشیش آگاتا کریستی 4.1 26 صفحۀ 297 جوان ها، پیر ها را احمق می دانند و پیر ها، جوان ها را! 0 23 مریم شفیق 1404/4/13 انسان در جستجوی معنا ویکتورامیل فرانکل 4.0 9 صفحۀ 90 یک دیوانهی غیر قابل درمان، ممکن است مفید بودن خود را برای جامعه از دست داده باشد اما هنوز وقار و بزرگی خود را از دست نداده است. 0 21 مریم شفیق 1404/4/13 انسان در جستجو معنا ویکتور امیل فرانکل 3.4 4 صفحۀ 88 به نظر من غلط ترین و خطرناکترین مسئله آن چیزیست که من جبر کلی نامیدهام. منظور من اشاره به فرضیه هاییست که منکر قدرت و استعداد انسان برای رو برو شدن با حوادث زندگیست و او را محصول عوامل گذشتهای می داند که در آن اختیاری نداشته است. زندگی انسان کاملاً و کلاً مشروط و مقدر نیست. وی مختار است که در برابر موقعیتی معین، خود را ببازد و جا بزند یا ایستادگی کند. 0 5
بریدههای کتاب مریم شفیق مریم شفیق 7 روز پیش آنا کارنینا جلد 1 لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.3 68 صفحۀ 186 تظاهر و ریا ممکن است هوشمند ترین مرد را بفریبد لکن محال است در کودن ترین کودک، اثری داشته باشد. 2 47 مریم شفیق 1404/5/24 تفسیر المیزان (المیزان فی تفسیر القرآن): سوره ی مبارکه ی بقره ( آیات 26 تا 34) جلد 3 سیدمحمدحسین طباطبائی 0.0 صفحۀ 11 چه فرهاد ها، مرده در کوه ها/ چه حلاج ها، رفته بر دارها. چه دارد جهان جز دل و مهر یار/ مگر توده هایی ز پندار ها. 2 12 مریم شفیق 1404/5/21 همه چیز، همه چیز نیکلا یون 3.6 36 صفحۀ 229 دوست داشتن کسی؛ به همان شدت که مامانم مرا دوست دارد، باید شبیه جان کندن قلب آدم بیرون از بدنش - بدون پوست، بدون استخوان و بدون هیچ محافظی - باشد. عشق چیز وحشتناکیست! 0 13 مریم شفیق 1404/5/7 خانه وارونه آگاتا کریستی 4.0 10 صفحۀ 128 آیا هیچ وجه مشترکی (میان قاتل ها) وجود دارد؟ راستش نمی دانم! اگر باشد، مایلم آن را غرور بخوانم. هرگز قاتلی ندیدهام که مغرور نباشد. در نود درصد مواقع، این غرور آن هاست که به سمت خرابکاری منحرفشان می کند. ممکن است وحشت از دستگیر شدن داشته باشند اما نمی توانند جلوی رجز خوانی و قلدر بازی خود را بگیرند و معمولاً خاطر جمع هستند که خیلی هوشیار تر از آنند که دستگیر شوند. 0 20 مریم شفیق 1404/4/25 قتل در خانه کشیش آگاتا کریستی 4.1 26 صفحۀ 297 جوان ها، پیر ها را احمق می دانند و پیر ها، جوان ها را! 0 23 مریم شفیق 1404/4/13 انسان در جستجوی معنا ویکتورامیل فرانکل 4.0 9 صفحۀ 90 یک دیوانهی غیر قابل درمان، ممکن است مفید بودن خود را برای جامعه از دست داده باشد اما هنوز وقار و بزرگی خود را از دست نداده است. 0 21 مریم شفیق 1404/4/13 انسان در جستجو معنا ویکتور امیل فرانکل 3.4 4 صفحۀ 88 به نظر من غلط ترین و خطرناکترین مسئله آن چیزیست که من جبر کلی نامیدهام. منظور من اشاره به فرضیه هاییست که منکر قدرت و استعداد انسان برای رو برو شدن با حوادث زندگیست و او را محصول عوامل گذشتهای می داند که در آن اختیاری نداشته است. زندگی انسان کاملاً و کلاً مشروط و مقدر نیست. وی مختار است که در برابر موقعیتی معین، خود را ببازد و جا بزند یا ایستادگی کند. 0 5