بعد از خوندن این کتاب ، یجور بدی حالم گرفته شد. تاآخر حدس نزدم قاتلو ، 
حس میکنم تو این کتاب سعی شد هرطوری شده کسی رو قاتل معرفی کنن که مخاطب شوکه بشه 
منطق نویسنده  برای  انتخاب قاتلو درک نکردم
        

          خب اول اسم خانه ی وارونه به نظرم اسم خوبی برای کتاب نیست. crooked که در عنوان انگلیسی آمده به معنای نا صاف و خمیده   است .
دوم خود داستان در زمره ی اثار درجه یک کریستی نیست  ،البته به نظر من ،اما چرخش های زیرکانه و ظریفی تا انتها برای رسیدن به قاتل طراحی شده که خیلی دوستش داشتم.
داستان یک خانواده ی غیر معمول که پدربزرگ قصه به قتل میرسه و نوه ی او سوفیا اصرار به  کشف راز این جنایت داره بنا به دلایلی.
        

          این کتاب داستان یه خانواده سرمایه‌دار رو روایت می‌کنه. پدربزرگ خانواده و مالک اصلی سرمایه خانواده جون خودشو از دست میده.
نوه او، سوفیا، معتقده این قتله و جست‌و‌جو‌ی قاتل آغاز میشه.
.
به نظرم این کتاب معمای نسبتا متفاوتی با سایر کتاب‌های کریستی داشت. جالب بود.🧐
.
داستان فاش نمیشه.❗
«و اما تو سوفیا، با من ازدواج می‌کنی. اخیرا حکم ماموریتی در ایران به من ابلاغ شده است. ما با هم به آنجا می‌رویم و تو خانه وارونه را فراموش خواهی کرد.»
اگر سوفیا یه کم کوتاه میومد، شاید ادامه داستانو از ایران دنبال می‌کردیم.😁😅
ولی خب توی کتاب «خانه‌ای در شیراز» در یکی از فصل‌ها داستان در شیرازِ عزیزم روایت میشه.
.
📒_متن کتاب:
«به نظر من، آدم‌ها بیشتر کسانی را می‌کشند که دوست دارند، نه کسانی که از آنها متنفرند. چون احتمالا فقط کسانی که محبوب انسان هستند در حقیقت زندگی را برایش غیرقابل تحمل می‌سازند.»
.
عکس:
مربوط به فیلم crooked house است که از همین کتاب اقتباس شده و کاملا بر کتاب منطبقه. 
بعد از خوندن کتاب میتونید سراغش برید وگرنه داستان براتون اسپویل میشه.
.
۲۸ بهمن ۱۴۰۲
        

          شخصیت پردازی، گفتگوها و لحن جذاب و بی‌نظیری داشت. (با وجود اینکه ترجمه‌ی مینو بامداد، ترجمه‌ی نارسایی بود.)