بریده‌های کتاب امیر حسینی کلورزی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 29

هنگامی که زایش او نزدیک شد اهریمن دیو تب و دیو درد و دیو باد، هر یک را با صد و پنجاه دیو برای کشتن زردشت فرستاد. و آنان به صورت مینویی (نامرئی) پیش مادر زرتشت رفتند، و او از تب و درد و باد آزرده شد. در یک فرسنگی آنجا جادوگری بود به نام سترگ که از همه جادوپزشکان برتر بود. مادر زرتشت به امید اینکه آن جادوگر کاری برای او انجام دهد، از جای برخاست و به راه افتاد. فرستاده اورمزد بانک برآورد که: «به پیش جادوگر مرو، چه جادوگران درمان کننده تو نیستند، بلکه به خانه بازگرد و دست بشوی و آن را به روغن گاوی که بر آتش برده شده بمال و هیزم و بوی بر بچه‌ای که در شکم داری بسوزان». دوغدو (مادر زردشت) همانگونه کرد و تندرست شد. اهریمن بار دیگر همه همکاران و همزوران خویش را فرستاد. آنان راهی نیافتند و بازگشتند و گفتند که: «از آنجا که از هر سوی آتش بود راهی نیافتیم زیرا هرکه را یار بسیار باشد او را دشمن نباشد». در همان شبی که زردشت زاده شد اهرمن سپاه بدانی برگزید و لشکر آراست؛ برخی گویند با هزار و برخی گویند با دوهزار دیو، تازان و زد و خوردکنان به نبرد پرداختند. عمل مقابله از سوی ایزدان اساساً بر عهده فره بود که در هنگام زایش او به صورت آتش آشکار شد؛ و چون پرتو و فروغ آن تا جاهای دور می‌تافت، دیوان راهی نیافتند. سرانجام اهرمن اکومن را فرستاد و گفت که: «تو مینوترین هستی، تو از همه به من نزدیک‌تری، به اندیشه زردشت داخل شو تا او را بفریبی. اندیشه او را به سوی ما دیوان برگردان». اورمزد بهمن را به مقابله او فرستاد. اکومن پیش از آن آنجا بود و به در خانه آمده بود و می‌خواست داخل شود. بهمن چاره جویانه بازگشت و به اکومن گفت که: «داخل شو». اکومن اندیشید که چیزی را که بهمن به من گفت، نباید بکنم و بازگشت. بهمن داخل شد و خود را با اندیشه زردشت درآمیخت. زردشت بخندید، زیرا بهمن مینوی شادی آفرین است.

0

بریدۀ کتاب

صفحۀ 83

مرا ببخش تو ای طعه خاک خونبار، که با قصابان نرمی و تواضع می‌کنم. تویی ویرانه وجود شریف‌ترین مردی که در دوران روزگار زندگی کرده است. لعنت بر آن دستی که این خون گرانبها را ریخت! در مقابل زخم‌های تو که مثل دهان‌های لال، لب‌های یاقوت رنگ خود را گشوده‌اند و آهنگ و الفاظ زبان مرا با التماس می‌خواهند، اکنون پیشگویی می‌کنم که بلایی بر اعضای بدن مردم نازل خواهد شد، خشم و کین خانوادگی و جنگ شدید داخلی همه نواحی ایتالیا را آشفته و پریشان خواهد کرد. خونریزی و هلاک چندان رایج و امور هول انگیز چندان عادی خواهد شد که مادران چون مشاهده کنند که اطفالشان به دست جنگ کشته شده‌اند فقط تبسم نمایند. روح اعمال هول انگیز، ترحم را به کلی خفه خواهد کرد و روح قیصر بی‌قرار در طلب انتقام با آته (الهه شرارت) که در کنار اوست و سوزان از جهنم آمده، به آهنگی شاهوار در این حدود فریاد خواهد کرد: «امان ندهید»، و سگان جنگ را رها خواهد کرد تا بوی این عمل شنیع با بوی اجساد فاسد مردگان، که به ناله دفن خود را می‌خواهند، بر فراز زمین شنیده شود.

0

بریدۀ کتاب

صفحۀ 116

معنای حرکت امام حسین و گرامیداشت یاد امام حسین این است که ما همچون امام حسین(ع) زندگی با ستمگران را ننگ بدانیم: «وَ إِنِّي لا أَرَى المَوتَ إِلَّا سَعَادَةً وَ الحَياهُ مَعَ الظَّالِمِينَ إِلَّا بَرَماً.»(به خدا سوگند که مرگ را جز سعادت و زندگی با ستم پیشگان را جز ملالت نمی دانم). امام حسین(ع) زندگی کردن با ستمگران را برنمی تابد. او تحمل نمیکند که در کنار ستمگر بایستد؛ با ستمگر میجنگد حتی اگر کشته شود. منظور از ستمگر کیست؟ هر ستمگری که باشد چه اسرائیل، چه ستمگر داخلی. هرکس که حقوق تو را پایمال کند، ستمگر است؛ هرچند دولت باشد. کسی که تو را از حقوق خود محروم میکند ستمگر است، هرچند حاکم باشد. کسی که فرصت زندگی را از تو میگیرد، ستمگر است؛ در هر منصبی که میخواهد باشد. امام حسین(ع) نمیپذیرد که تو با او سازش کنی. معنای برگزاری مراسم سوگواری برای امام حسین این است. سوگواری امام حسین افراد خوار و ذلیل پرورش نمی دهد. گریه کننده پرورش نمیدهد. عزای امام حسین انسانهایی حسینی پرورش میدهد. انسانهایی که همانند امام حسین سکوت کردن در برابر ستمگر را رد میکنند. زنانی پرورش میدهد همچون زینب که پیکر برادرش را بلند میکند و میگوید : «خدایا این قربانی را از ما بپذیر»؛ آیا این گریه است؟

1

بریدۀ کتاب

صفحۀ 27

موفقیت یک جامعه مردمسالار به میزان زیادی به درک و توانایی شهروندان آن جامعه بستگی دارد؛ لذا شهروندان یک جامعه آزاد باید اطمینان حاصل کنند که برمبنای ملاحظات سیاسی یا سایر انواع ملاحظات، در کار متولیان جستجوی دانش و انتقال آن به دیگران اخلال صورت نگیرد. این نوع صیانت از اساتید دانشگاه با عنوان آزادی آکادمیک شناخته شده است که ناظر بر حق افراد واجد صلاحیت‌های حرفه‌ای جهت کشف، تعلیم و نشر حقیقت از دیدگاه خودشان در حوزه تخصصی‌شان هست. ... هر زمان که فرد یا گروهی تلاش کند به اعمال کنترل بر مجموعه‌ای از اساتید، مانع از جستجوی حقیقت توسط آنها میشود و آزادی آکادمیک به مخاطره می‌افتد. مهمترین تعهد هر عضو هیئت علمی مقاومت در برابری تهدیداتی از این دست و عدم عقب‌نشینی در برابر کسانی است که در جهت ارعاب یا اعمال سلطه می‌کوشند. دانشگاه بدون آزادی علمی درخور نام دانشگاه نیست. ... هیچ کس در محیط دانشگاه، اعم از استاد، دانشجو با مهمان مدعو، مادامی که پا از دایره ادب و نزاکت بیرون نگذاشته باشد نباید از بیان عقاید خود منع شود. هرچند ممکن است برخی عقاید به شدت مسموم باشند، اما سرکوب کردن آنها خطر بزرگتری را به همراه خواهد داشت. زمانی که عقاید یک شخص سرکوب شوند، امنیت برای بیان عقیده هیچ فرد دیگری وجود نخواهد داشت.

2