بریده‌های کتاب سِـتی؛

خب، او نمیدانست که چه میخواهد. روحیه اش خوب نبود و جشن و چرندیاتش اورا دلسرد و کسل کرده بود. لیوان را بالا برد و تمام نوشیدنی را بلعید، سعی کرد به یاد بیاورد که اخرین بار چه زمانی شاد بود.

چرا عمر همه چی انقدر کوتاهه؟ چرا برای هرچیزی تو دنیا مرگ وجود داره؟ حتی برای احساسات ما آدما هم پایانی هست برای خوشبختی و سعادت هم انتهایی هست، همه چی تموم می شه گاهی اونقدر راحت و کوتاه که نمی تونیم باور کنیم.

حالا می فهمیدم احساس یک طرفه بلاخره روزی به پایان می رسه به خصوص اگه با حماقت از جانب طرف مقابل نادیده انگاشته بشه. بعد از کلی درد و رنج تموم می شه. صبوریم به پایان می رسید.

_قرار نیست هرچیزی به آدم بیاد، خیلی چیزا تو دل آدم بمونه بهتره!

-گاهی اوقات شاد کردن دلی کوچولو به قیمت ناراحت کردن فکری کهنه تموم میشه.

بعضی ادم ها هیچ وقت عوض نمی شن.

با این حال از دید دنیای بیرون همه چیز خوب به نظر می اومده!

می گویند پول خوشبختی نمی اورد، این را هم می گویند که ثروتمندان با بقیه فرق دارند.

به من می گوید گریه نکنم، می گوید همه چی رو به راه است، قرار است بهتر هم بشود. می دانم حقیقت ندارد اما شنیدنش حس خوبی به من می دهد.

از سر و صدا، شلوغی و کثیفی شهر متنفر است. از مردم لیورپول هم همین طور، البته به جز جنیفر! :)

این روی زندگی همیشه مملو از نور خورشید و گل های رز نیست و گاهی تاریکی آن بیش از حد سیاه می شود، اما مملو از کسانی است که درد شمارا می فهمند و آنقدری شادی به وجودتان تزریق می کنند که لبه های تیز زندگی را نرم کنند و کمکتان کنند یک روز دیگر هم دوام بیاورید.

اسیب رساندن به خود برای جلب توجه نیست. به این معنا نیست که شما قصد خودکشی دارید. به این معناست که سعی دارید از هچل خطرناکی که ذهن و قلبتان در ان افتاده است، خارج شوید و این راهکاری برای مقابله است.