بریدههای کتاب الهه چوپانیان🇵🇸 الهه چوپانیان🇵🇸 4 روز پیش حانیه حامد عسکری 4.2 65 صفحۀ 63 خورشید را که میتواند کتمان کند الّا قبیلهی خفاشان که از او گریزانند؟ 0 1 الهه چوپانیان🇵🇸 1404/3/8 معبد زیرزمینی معصومه میرابوطالبی 4.4 71 صفحۀ 137 کانال خود ظلمات بود. هیچوقت اینهمه کانال را تاریک ندیده بودم. اما من وجببهوجبش را حفظ بودم، مثل نابینایی که توی خانه خودش باشد. من توی خانه خودم بودم و اگر کسی باید میترسید، عراقیها بودند. 0 0 الهه چوپانیان🇵🇸 1404/3/6 آبنبات نارگیلی جلد 4 مهرداد صدقی 4.4 75 صفحۀ 233 میگویند دریای غم ساحل ندارد. اما من تنها غمم این است که دریا ندارم. 0 2 الهه چوپانیان🇵🇸 1404/1/15 بابا لنگ دراز(عاشقانه های کلاسیک) جین وبستر 4.3 21 صفحۀ 192 هنوز میشد تخته سنگی را که در اثر دود آتش ما سیاه شد، دید. خیلی جالب است که چطور بعضی جاها با بعضی افراد پیوند میخورند و آدم وقتی به آنجاها برمیگردد، نمیتواند به آن افراد فکرنکند. من برای دودقیقهای بدون او واقعا احساس تنهایی کردم. 0 0 الهه چوپانیان🇵🇸 1404/1/12 آبنبات دارچینی مهرداد صدقی 4.4 89 صفحۀ 251 محمد همان بالا مانده بود و داشت با نگرانی به ما نگاه میکرد. دلم خیلی سوخت. میدانستم دوست دارد کمک کند؛ اما با آن پایش نمیتوانست. "در نگاه هر دوی ما یک دنیا کلمه رد و بدل شد که هیچیک را بر زبان نیاوردیم." 0 1 الهه چوپانیان🇵🇸 1403/8/18 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 92 صفحۀ 20 عجب تمثیلی است این که علی مولود کعبه است... یعنی باطن قبله را در امام پیدا کن! اما ظاهرگرایان از کعبه نیز تنها سنگ هایش را میپرستند. 0 1
بریدههای کتاب الهه چوپانیان🇵🇸 الهه چوپانیان🇵🇸 4 روز پیش حانیه حامد عسکری 4.2 65 صفحۀ 63 خورشید را که میتواند کتمان کند الّا قبیلهی خفاشان که از او گریزانند؟ 0 1 الهه چوپانیان🇵🇸 1404/3/8 معبد زیرزمینی معصومه میرابوطالبی 4.4 71 صفحۀ 137 کانال خود ظلمات بود. هیچوقت اینهمه کانال را تاریک ندیده بودم. اما من وجببهوجبش را حفظ بودم، مثل نابینایی که توی خانه خودش باشد. من توی خانه خودم بودم و اگر کسی باید میترسید، عراقیها بودند. 0 0 الهه چوپانیان🇵🇸 1404/3/6 آبنبات نارگیلی جلد 4 مهرداد صدقی 4.4 75 صفحۀ 233 میگویند دریای غم ساحل ندارد. اما من تنها غمم این است که دریا ندارم. 0 2 الهه چوپانیان🇵🇸 1404/1/15 بابا لنگ دراز(عاشقانه های کلاسیک) جین وبستر 4.3 21 صفحۀ 192 هنوز میشد تخته سنگی را که در اثر دود آتش ما سیاه شد، دید. خیلی جالب است که چطور بعضی جاها با بعضی افراد پیوند میخورند و آدم وقتی به آنجاها برمیگردد، نمیتواند به آن افراد فکرنکند. من برای دودقیقهای بدون او واقعا احساس تنهایی کردم. 0 0 الهه چوپانیان🇵🇸 1404/1/12 آبنبات دارچینی مهرداد صدقی 4.4 89 صفحۀ 251 محمد همان بالا مانده بود و داشت با نگرانی به ما نگاه میکرد. دلم خیلی سوخت. میدانستم دوست دارد کمک کند؛ اما با آن پایش نمیتوانست. "در نگاه هر دوی ما یک دنیا کلمه رد و بدل شد که هیچیک را بر زبان نیاوردیم." 0 1 الهه چوپانیان🇵🇸 1403/8/18 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 92 صفحۀ 20 عجب تمثیلی است این که علی مولود کعبه است... یعنی باطن قبله را در امام پیدا کن! اما ظاهرگرایان از کعبه نیز تنها سنگ هایش را میپرستند. 0 1