بریده کتابهای davoud pourfathi davoud pourfathi دیروز کسی نظرکرده آسمان نیست اریش ماریا رمارک 0.0 صفحۀ 140 شما هیچوقت خوشبخت نبودین؟ چرا، زیاد. بیشتر کِیها؟ نمیدونم، هر بار یه جور بوده. بیشتر کِیها؟ وقتی تنها بودم. 0 0 davoud pourfathi 1403/12/13 کوکورو ناتسومه سوسه کی 3.9 11 صفحۀ 215 در تدبیر پیروز شدم، اما در انسانیت شکست خوردم. 0 1 davoud pourfathi 1403/12/6 1979 کریستیان کراخت 2.8 1 صفحۀ 133 گفت حالا که رئیس مائو مرده است، حتی او را هم باید نقد کنند. اشتباهات زیادی رخ داده، اما حالا عصر جدیدی است. عصر بازاندیشی، دیگر هیچ چیز قطعی نیست، روی هیچ چیز نمیشود حساب کرد، حتی روی افکار خودت. 0 2 davoud pourfathi 1403/12/1 کافکا در کرانه هاروکی موراکامی 3.9 73 صفحۀ 606 زمان چون رویایی مبهم و کهن بر دوشت سنگینی میکند. همچنان پیش میروی و میکوشی از میان آن بلغزی. اما حتی اگر به دو انتهای زمین بروی، نمیتوانی از آن بگریزی. با اینحال ناچاری به آنجا بروی_ به کرانه دنیا. کاری هست که نمیتوان کرد، مگر با رسیدن به آنجا. 0 0 davoud pourfathi 1403/11/27 کافکا در کرانه هاروکی موراکامی 3.9 73 صفحۀ 465 صحبت کردن خیلی مهم است. چه با آدمها صحبت کنی، چه با اشیا یا هر چی، همیشه بهتر است آدم صحبت کند. 0 2 davoud pourfathi 1403/11/25 کافکا در کرانه هاروکی موراکامی 3.9 73 صفحۀ 404 میدانی یکسره خالی بودن یعنی چه؟ خالی بودن مثل خانهای که کسی تویش نیست. مثل خانه درباز که کسی تویش زندگی نکرده. هر کس هر وقت که بخواهد میتواند واردش شود. همین بیش از همه مرا میترساند. 0 21 davoud pourfathi 1403/11/15 کافکا در کرانه هاروکی موراکامی 3.9 73 صفحۀ 1 گربه گفت: اسمم یادم رفته. یکی داشتم، میدانم، اما یک جایی وسط راه گفتم دیگر لازمش ندارم. بنابراین یادم رفته. پیرمرد که سر میخاراند، گفت: میدانم، فراموش کردن چیزهایی که دیگر نمیخواهی راحت است. 0 3
بریده کتابهای davoud pourfathi davoud pourfathi دیروز کسی نظرکرده آسمان نیست اریش ماریا رمارک 0.0 صفحۀ 140 شما هیچوقت خوشبخت نبودین؟ چرا، زیاد. بیشتر کِیها؟ نمیدونم، هر بار یه جور بوده. بیشتر کِیها؟ وقتی تنها بودم. 0 0 davoud pourfathi 1403/12/13 کوکورو ناتسومه سوسه کی 3.9 11 صفحۀ 215 در تدبیر پیروز شدم، اما در انسانیت شکست خوردم. 0 1 davoud pourfathi 1403/12/6 1979 کریستیان کراخت 2.8 1 صفحۀ 133 گفت حالا که رئیس مائو مرده است، حتی او را هم باید نقد کنند. اشتباهات زیادی رخ داده، اما حالا عصر جدیدی است. عصر بازاندیشی، دیگر هیچ چیز قطعی نیست، روی هیچ چیز نمیشود حساب کرد، حتی روی افکار خودت. 0 2 davoud pourfathi 1403/12/1 کافکا در کرانه هاروکی موراکامی 3.9 73 صفحۀ 606 زمان چون رویایی مبهم و کهن بر دوشت سنگینی میکند. همچنان پیش میروی و میکوشی از میان آن بلغزی. اما حتی اگر به دو انتهای زمین بروی، نمیتوانی از آن بگریزی. با اینحال ناچاری به آنجا بروی_ به کرانه دنیا. کاری هست که نمیتوان کرد، مگر با رسیدن به آنجا. 0 0 davoud pourfathi 1403/11/27 کافکا در کرانه هاروکی موراکامی 3.9 73 صفحۀ 465 صحبت کردن خیلی مهم است. چه با آدمها صحبت کنی، چه با اشیا یا هر چی، همیشه بهتر است آدم صحبت کند. 0 2 davoud pourfathi 1403/11/25 کافکا در کرانه هاروکی موراکامی 3.9 73 صفحۀ 404 میدانی یکسره خالی بودن یعنی چه؟ خالی بودن مثل خانهای که کسی تویش نیست. مثل خانه درباز که کسی تویش زندگی نکرده. هر کس هر وقت که بخواهد میتواند واردش شود. همین بیش از همه مرا میترساند. 0 21 davoud pourfathi 1403/11/15 کافکا در کرانه هاروکی موراکامی 3.9 73 صفحۀ 1 گربه گفت: اسمم یادم رفته. یکی داشتم، میدانم، اما یک جایی وسط راه گفتم دیگر لازمش ندارم. بنابراین یادم رفته. پیرمرد که سر میخاراند، گفت: میدانم، فراموش کردن چیزهایی که دیگر نمیخواهی راحت است. 0 3