معرفی کتاب روز و شب اثر یون فوسه مترجم اردشیر اسفندیاری کتابعمومیداستاناروپای غربی روز و شب یون فوسه و 1 نفر دیگر 3.9 5 نفر | 2 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 1 خواندهام 5 خواهم خواند 4 خرید از کتابفروشیها ناشر وال شابک 9786229015292 تعداد صفحات 140 تاریخ انتشار 1403/1/1 توضیحات کتاب روز و شب، نویسنده یون فوسه. داستانی لیستهای مرتبط به روز و شب مسیح ریحانی 1403/12/25 کتابهایی که از سال ۰۳ با خودم میبرم... 22 کتاب در این لیست سعی کردهام بهترین کتابهایی که در سال ۰۳ خواندهام، را بیاورم. 0 7 زینب 1403/12/23 عیدی کتابی 9 کتاب چی شیرینتر از عیدی؟📚😅🎀 8 24 یادداشتها محبوبترین جدیدترین مسیح ریحانی 1403/12/23 این کتاب برای من جور دیگری شیرین بود! پیشتر از «یون فوسه» این غولِ نروژی کتاب «آلیس پای آتش» را خوانده بودم و از مواجههام با نثر عجیب و غریب و بینقطهاش لذت برده بودم. از طرف دیگری این نکتهی بسیار مهم که «اردشیر اسفندیاری» مترجم اثر، این اثر را مستقیما از زبان نروژی ترجمه کرده است؛ هیجانم را برای خواندن اثر دوچندان کرد. 📚 از متن کتاب: «زندگی همینه، از ارادهی ما خارجه.» کتاب با سبکی مینیمالیستی و شاعرانه، روایتی دوپاره از روز نخست و آخرین روز زندگی «یوهانس» ارائه میدهد. پارهی اول که مربوط به روز تولد «یوهانس» است با توصیفهایی ساده اما لطیف و شاعرانه، لحظهی پا گذاشتن «یوهانس» به جهان هستی را در فضای روستایی نروژ به نمایش میگذارد.آنجا که آنا، قابلهی پیر به پدر «یوهانس» که از قضا او هم ماهیگیر است میگوید که اتاق زایمان را ترک کند چرا که همانطور که «سکان کشتی رو نباید دست زنها داد» [چون ظاهرا در گذشته در اسکاندیناوی حضور زنها در کشتی بدیُمن شمرده میشده و آنها را به کشتی راه نمیدادند.] به همین نسبت اتاق زایمان هم باید بدون حضور مردها باشد چون «ممکنه بدشانسی بیاره.» یکی از همان توصیفات سادهای است که به خواننده کمک میکند تا تصویر ذهنی مناسبی از حالوهوای آنروزهای نروژ داشته باشد. پارهی دوم اما در فضایی وهمآلود و سرشار از احساساتی همچون تنهایی، انتظار و ترس؛ به روز مرگِ «یوهانس» میپردازد. پیرمرد روزی ظاهرا عادی را آغاز میکند و صرفا شاید از روی تنهاییِ پس از مرگ همسرش، به اندیشیدن دربارهی گذشتهی خود مشغول میشود، اما چیزی ناآشنا و وهمآلود در اطرافش در حال وقوع است؛ گویی مرز باریک میان مرگ و زندگی بهآرامی در حال محو شدن است. روایت بهنحوی ارائه میشود که خواننده هم مانند «یوهانس» متوجه نمیشود که او دقیقا چه زمانی از دنیای زندگان عبور میکند! فقط آنجایی مطمئن میشود که پیتر (دوستِ یوهانس) به او میگوید: «تو مُردی یوهانس، بله، تو هم از امروز جزو امواتی!» 📚 از متن کتاب: «ترسناک یه کلمه است، اونجا که میریم کلمه وجود نداره» نثر «فوسه» آهنگین و ساحرانه است. «روز و شب» هم به نقل از مترجم اثر «سرشار از موسیقی، آهنگ و سکوت است.» او با استفاده از سکوتها، تکرارها و جملات کوتاه، حس تعلیق و عمق احساسی را به خواننده منتقل میکند.در باب شخصیتپردازی به ذکر این نکته بسنده میکنم که؛ اگر چه شخصیت «یوهانسِ ماهیگیر» ساده و معمولی است، اما خواننده در «یوهانس» خود را مییابد، شادیهای زودگذرش، ترس از پایانش و تلاش برای یافتن معنای زندگیاش. در تجربهی قبلی که از خواندن آثار «یون فوسه» داشتم، بعد از به پایان رساندن کتاب حسی گُنگ داشتم. نمیدانستم که کتاب را دوست داشتهام یا نه! این حس تعلیق را پس از خواندن «روز و شب» هم داشتم. این حس عجیب و متفاوت مجابم میکند که به «فوسه» علاقمند باشم و دیگر آثارش را هم بخوانم. 0 0 آتن 1403/11/17 لطیف، اروم، و پر از حس آرامش کتابی که زندگی و تولد رو به مرگ وصل میکنه. مرگی که نه تنها در ذات و کالبدش تیره و ترسناک نیست، که پر از آرامش و نور و سکوته. گذار از دنیایی مه گرفته و سرد به جهانی زیبا، آرام و پر نور که حتی کلمات قار به بیان زیبایی این جهان نیستند. 1 8