بریدههای کتاب Sahar Dianati Sahar Dianati 1404/3/8 خودخوار روکه لاراکی 2.2 3 صفحۀ 26 این یه جهشِ کِیفیه کوئینتانا. شبا میشینیم کلی برنامه میچینیم، برنامههایی که میتونه توی واقعیت، زندگیمون رو از این رو به اون رو کنه؛ اما به محض اینکه نور خورشید بهمون میتابه همه این برنامهها دود میشه و میره هوا و بعد دوباره برمیگردیم به همون آدم میانهروی مسخرهای که قبلاً بودیم. نمیدونم چه صیغهای که دلمون میخواد مصرانه گند بزنیم به زندگی خودمون.... 0 0 Sahar Dianati 1404/3/2 تئاتر تجربی: از استانیسلاوسکی تا پیتر بروک جیمز روز-اونز 5.0 1 صفحۀ 8 جولین گرین، نویسنده امریکایی، در یادداشتهای روزانه.اش درباره یک رؤیا مینویسد: عمیقا واقعی بود، بسیار واقعیتر از زندگی روزانه... این رؤیا اعتقاد مرا را سختر کرد که انسانی که رؤیا میبیند، گاهی هنرمندی به مراتب با قریحهتر از کسی است که بیدار است. کلمات نمیتوانند در ازای زمان طی شده در يك ديد را که فقط چند ثانیه طول میکشد، بیان کنند. 0 0 Sahar Dianati 1404/2/30 تئاتر تجربی: از استانیسلاوسکی تا پیتر بروک جیمز روز-اونز 5.0 1 صفحۀ 7 تجربه کردن یورش بردن بر ناشناخته است _ چیزی است که فقط پس از وقوع میتوان چهارچوبش را مشخص کرد.... 0 1 Sahar Dianati 1404/2/29 6 درس اول بازیگری (شش درس اول بازیگری) ریچارد بولسلاوسکی 0.0 صفحۀ 49 به همه چیز اطرافت توجه کن. با خوشحالی خودت رو تماشا کن. همه ثروت زندگی و سرشار بودن اون رو در روح خودت جمع و ذخیره کن. اون خاطرهها رو مرتب نگهشون دار. هرگز نمیتونی بگی کِی بهشون نیاز داری، اما اونا تنها دوستان و معلمهای توی کارهات هستن. اونا تنها رنگ و قلم موهات هستم و برای نعمت به همراه میارن. اونا فقط مال خودت هستن. دارایی خودت هستن. بدلی نیستن و به تو تجربه، دقت، صرفهجویی و قدرت میبخشن. 0 1 Sahar Dianati 1404/2/29 6 درس اول بازیگری (شش درس اول بازیگری) ریچارد بولسلاوسکی 0.0 صفحۀ 43 ... اگه حس و درک هنریت بهت میگه که با اون مشکلت ارتباط داره و زندگی واقعی رو بهوحود میآره، ازش استفاده کن. تقلید کار اشتباهیه. خلق کردن کار درستیه. 0 0 Sahar Dianati 1404/2/28 6 درس اول بازیگری (شش درس اول بازیگری) ریچارد بولسلاوسکی 0.0 صفحۀ 29 ... برای من تئاتر یه راز بزرگه، رازی که توش دو پدیدهی ابدی یعنی رویای کمال و رویای جاودانگی به طرز شگفتانگیزی به هم پیوند خوردن.... 0 2 Sahar Dianati 1404/2/26 تابلوی نیگل جی. آر. آر. تالکین 3.5 6 صفحۀ 26 یک بار در تاریکی دراز کشیده و در استراحت کامل بود. نه چیزی حس میکرد و نه اصلاً به چیزی فکر میکرد؛ و تا جایی که خودش میتوانست بگوید شاید ساعتها یا حتی سالها بود که همانطور دراز کشیده بود.... 0 42 Sahar Dianati 1404/2/25 تابلوی نیگل جی. آر. آر. تالکین 3.5 6 صفحۀ 13 نیگل میکوشید تا دلش را سنگ کند، اما موفق نمیشد. خبلی چیزها بود که رویش را نداشت بهشان نه بگوید، چه آنها را وظیفه میدانست و چه نه.... 0 4 Sahar Dianati 1404/2/18 جمشیدخان عمویم، که باد همیشه او را با خود می برد بختیار علی 3.7 17 صفحۀ 136 ...او اصرار داشت که عقل چیزی است که نزد گروه بسیار بسیار اندکی از انسانها یافت میشود و در آیندهی نهچندان نزدیکی، بدن انسان تحلیل میرود... 0 4 Sahar Dianati 1404/1/1 شاعری (بوطیقا) به انضمام فرهنگ اساطیر و اسامی یونانی ارسطو 4.3 3 صفحۀ 15 از دیدگاه ارسطو تراژدی یا تراقُذیا (Τραγωδία) ریشه در تلاش شاعران برای ارائهی بازتابی شرافتمندانهتر و نیکتر از انسان روزمره دارد، در حالی که کمدی از منظر او در پی بازنمایی انسانِ فرودست و نازل است و نواقص بشر را تصویر میکند.... 0 0 Sahar Dianati 1403/12/20 مرگ یزدگرد [مجلس شاه کشی] بهرام بیضایی 4.4 30 صفحۀ 16 زن: ...چون هشت گونه بادی که از کوه و دامنه و از جنگل و دشت و از دریا و رود و از ریگزار و بیابان میرسد، در میان این توفان ایستاده منم. [فریاد میزند] کشنده پادشاه را نه اینجا، بیرون از اینجا بیابید! پادشاه پیش از این بهدست پادشاه کشته شده بود. آنکه اینجا آمد، مردکی بود ناتوان ! 0 1 Sahar Dianati 1403/12/13 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 16 +...خطاکاران و نادانان! این است تنها نام شایسته برای آن گذشتگانی که آوازهایی سرودند که شادیِ زندگی را به جشنها و بساط شادخواری آوَرَد، اما هیچگاه نغمه یا چنگی خوش نوا نیافتند تا غمهای ملالآور آدمی را از دل ببرد؛ غمهایی که مرگ آورند و کاشانهها را ویراندمیسازند؛ و چه موهبتی از آنِ آدمیان میشد اگر برخی از این نعمهها، ناخوشان را درمان میکرد؟... 0 1 Sahar Dianati 1403/12/13 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 12 +عشقهای کهنه سستتر از عشقهای نواَند، و آن مرد دیگر یار این خانه نیست. 0 2
بریدههای کتاب Sahar Dianati Sahar Dianati 1404/3/8 خودخوار روکه لاراکی 2.2 3 صفحۀ 26 این یه جهشِ کِیفیه کوئینتانا. شبا میشینیم کلی برنامه میچینیم، برنامههایی که میتونه توی واقعیت، زندگیمون رو از این رو به اون رو کنه؛ اما به محض اینکه نور خورشید بهمون میتابه همه این برنامهها دود میشه و میره هوا و بعد دوباره برمیگردیم به همون آدم میانهروی مسخرهای که قبلاً بودیم. نمیدونم چه صیغهای که دلمون میخواد مصرانه گند بزنیم به زندگی خودمون.... 0 0 Sahar Dianati 1404/3/2 تئاتر تجربی: از استانیسلاوسکی تا پیتر بروک جیمز روز-اونز 5.0 1 صفحۀ 8 جولین گرین، نویسنده امریکایی، در یادداشتهای روزانه.اش درباره یک رؤیا مینویسد: عمیقا واقعی بود، بسیار واقعیتر از زندگی روزانه... این رؤیا اعتقاد مرا را سختر کرد که انسانی که رؤیا میبیند، گاهی هنرمندی به مراتب با قریحهتر از کسی است که بیدار است. کلمات نمیتوانند در ازای زمان طی شده در يك ديد را که فقط چند ثانیه طول میکشد، بیان کنند. 0 0 Sahar Dianati 1404/2/30 تئاتر تجربی: از استانیسلاوسکی تا پیتر بروک جیمز روز-اونز 5.0 1 صفحۀ 7 تجربه کردن یورش بردن بر ناشناخته است _ چیزی است که فقط پس از وقوع میتوان چهارچوبش را مشخص کرد.... 0 1 Sahar Dianati 1404/2/29 6 درس اول بازیگری (شش درس اول بازیگری) ریچارد بولسلاوسکی 0.0 صفحۀ 49 به همه چیز اطرافت توجه کن. با خوشحالی خودت رو تماشا کن. همه ثروت زندگی و سرشار بودن اون رو در روح خودت جمع و ذخیره کن. اون خاطرهها رو مرتب نگهشون دار. هرگز نمیتونی بگی کِی بهشون نیاز داری، اما اونا تنها دوستان و معلمهای توی کارهات هستن. اونا تنها رنگ و قلم موهات هستم و برای نعمت به همراه میارن. اونا فقط مال خودت هستن. دارایی خودت هستن. بدلی نیستن و به تو تجربه، دقت، صرفهجویی و قدرت میبخشن. 0 1 Sahar Dianati 1404/2/29 6 درس اول بازیگری (شش درس اول بازیگری) ریچارد بولسلاوسکی 0.0 صفحۀ 43 ... اگه حس و درک هنریت بهت میگه که با اون مشکلت ارتباط داره و زندگی واقعی رو بهوحود میآره، ازش استفاده کن. تقلید کار اشتباهیه. خلق کردن کار درستیه. 0 0 Sahar Dianati 1404/2/28 6 درس اول بازیگری (شش درس اول بازیگری) ریچارد بولسلاوسکی 0.0 صفحۀ 29 ... برای من تئاتر یه راز بزرگه، رازی که توش دو پدیدهی ابدی یعنی رویای کمال و رویای جاودانگی به طرز شگفتانگیزی به هم پیوند خوردن.... 0 2 Sahar Dianati 1404/2/26 تابلوی نیگل جی. آر. آر. تالکین 3.5 6 صفحۀ 26 یک بار در تاریکی دراز کشیده و در استراحت کامل بود. نه چیزی حس میکرد و نه اصلاً به چیزی فکر میکرد؛ و تا جایی که خودش میتوانست بگوید شاید ساعتها یا حتی سالها بود که همانطور دراز کشیده بود.... 0 42 Sahar Dianati 1404/2/25 تابلوی نیگل جی. آر. آر. تالکین 3.5 6 صفحۀ 13 نیگل میکوشید تا دلش را سنگ کند، اما موفق نمیشد. خبلی چیزها بود که رویش را نداشت بهشان نه بگوید، چه آنها را وظیفه میدانست و چه نه.... 0 4 Sahar Dianati 1404/2/18 جمشیدخان عمویم، که باد همیشه او را با خود می برد بختیار علی 3.7 17 صفحۀ 136 ...او اصرار داشت که عقل چیزی است که نزد گروه بسیار بسیار اندکی از انسانها یافت میشود و در آیندهی نهچندان نزدیکی، بدن انسان تحلیل میرود... 0 4 Sahar Dianati 1404/1/1 شاعری (بوطیقا) به انضمام فرهنگ اساطیر و اسامی یونانی ارسطو 4.3 3 صفحۀ 15 از دیدگاه ارسطو تراژدی یا تراقُذیا (Τραγωδία) ریشه در تلاش شاعران برای ارائهی بازتابی شرافتمندانهتر و نیکتر از انسان روزمره دارد، در حالی که کمدی از منظر او در پی بازنمایی انسانِ فرودست و نازل است و نواقص بشر را تصویر میکند.... 0 0 Sahar Dianati 1403/12/20 مرگ یزدگرد [مجلس شاه کشی] بهرام بیضایی 4.4 30 صفحۀ 16 زن: ...چون هشت گونه بادی که از کوه و دامنه و از جنگل و دشت و از دریا و رود و از ریگزار و بیابان میرسد، در میان این توفان ایستاده منم. [فریاد میزند] کشنده پادشاه را نه اینجا، بیرون از اینجا بیابید! پادشاه پیش از این بهدست پادشاه کشته شده بود. آنکه اینجا آمد، مردکی بود ناتوان ! 0 1 Sahar Dianati 1403/12/13 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 16 +...خطاکاران و نادانان! این است تنها نام شایسته برای آن گذشتگانی که آوازهایی سرودند که شادیِ زندگی را به جشنها و بساط شادخواری آوَرَد، اما هیچگاه نغمه یا چنگی خوش نوا نیافتند تا غمهای ملالآور آدمی را از دل ببرد؛ غمهایی که مرگ آورند و کاشانهها را ویراندمیسازند؛ و چه موهبتی از آنِ آدمیان میشد اگر برخی از این نعمهها، ناخوشان را درمان میکرد؟... 0 1 Sahar Dianati 1403/12/13 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 12 +عشقهای کهنه سستتر از عشقهای نواَند، و آن مرد دیگر یار این خانه نیست. 0 2