بریدههای کتاب تارا تارا 1403/1/25 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.4 90 صفحۀ 69 ... عشق با عمل در قیاس با عشق خیالی، چیز خشن و ترسناکی است. عشق خیالی، تشنه ی عمل فوری است که به سرعت انجام می شود و همه تماشایش می کنند. در واقع حتی تا ایثار جان هم پیش می رود، به شرط آن که مدتی دراز نپاید بلکه زود به سر آید ، مثل صحنه ی نمایش، که همه نگاه می کنند و ستایش می کنند. حال آنکه عشق با عمل یعنی زحمت و پایداری ، و برای بعضی مردم شاید یک علم کامل! 0 10 تارا 1403/1/25 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.4 90 صفحۀ 54 ... به خودت دروغ نگو. کسی که به خودش دروغ بگوید و به دروغش گوش بسپارد به جایی می رسد که حقیقت درون یا پیرامونش را تشخیص نمی دهد و بنابراین به خودش و به دیگران بی حرمتی میکند.چون به هیچ کس احترام نمی گذارد دیگر عشقی به کسی ندارد و چون عشقی ندارد خود را به دست شهوات و لذتهای پست می سپارد تا خود را دل مشغول و سرگرم نماید، و با رذالت هایش به حیوانیت کامل می رسد، و این همه نتیجه ی دروغ گفتن مداوم به دیگران و به خودش است.آنکه به خود دروغ می گوید معمولا نخستین کسی است که اهانت می بیند. 2 19 تارا 1402/11/4 متن کامل نبرد من 0.0 صفحۀ 33 2 6 تارا 1402/10/29 راز نوشتن استیون کینگ 3.6 10 صفحۀ 116 زندگی سیستم حمایت از هنرمند نیست، بلکه عکس آن درست است. 0 5 تارا 1402/10/28 راز نوشتن استیون کینگ 3.6 10 صفحۀ 62 او گفت: وقتی داستان می نویسی ، در حقیقت آن را برای خودت تعریف میکنی.وقتی مرور میکنی، کار اصلی تو حذف تمام چیزهایی است که ربطی به داستان ندارند. 0 7 تارا 1402/10/26 گتسبی بزرگ اف. اسکات فیتزجرالد 3.5 96 صفحۀ 7 《 هرگاه احساس کردی می خواهی کسی را سرزنش کنی، فقط به خاطر داشته باش، همه مردم این کره خاکی از همان امکاناتی بهره مند نبوده اند که تو در زندگی برخوردار شده ای. 》 0 9 تارا 1402/10/21 تلماسه فرانک هربرت 4.2 26 صفحۀ 15 فرانک هربرت به طور کلی یکی از بزرگترین مروجان ایده ها و نظرات علمی بود و بسیاری از دوستدارانش او را عامل اصلی اشنایی خود با مباحثی چون فلسفه و روانشناسی می دانند.هربرت در تلماسه کوشید تا خوانندگانش را تا حد توان با بوم شناسی و بسیاری از جوانب این علم آشنا کند و به نوعی آن ها را متوجه سیاره ای سازد که در آن زندگی می کنند. 0 1 تارا 1402/10/21 تلماسه فرانک هربرت 4.2 26 صفحۀ 14 تلماسه را می توان طلایه دار رمان های علمی-تخیلی غیر تخصصی به حساب اورد. هربرت به عمد تکنولوژی را در جهان تلماسه محدود کرد تا بتواند به جای پرداختن به آینده ی تکنولوژی بشری، بر اینده ی نوع بشر و نحوه ی تغییر و تحول بشر و تشکیلات بشری در طول زمان تمرکز کند. 0 1 تارا 1402/10/20 تلماسه فرانک هربرت 4.2 26 صفحۀ 781 اما این سیاره برای پاردو کاینز تجلی گاه بی حد و مرز انرژی بود؛ .... فکر کاینز بلافاصله متوجه جمعیتی از انسانها شد که آزادانه بر سطح این سیاره به این سو و آن سو می رفتند: حره مردان.چه چالش هیجان انگیزی! چه ابزار قدرتمندی می توانست از آنها بسازد! حره مردان : نیرویی بوم شناختی و زمین شناختی با توان بالقوه ای بی حد و حصر. پاردو کاینز از بسیاری جهات مردی ساده و عملگرا بود. محدودیت هایی که هارکونن ها بر همه چیز اعمال کرده اند دست تان را بسته؟ چاره اش ساده است : با زنی حره مرد ( اقوام بیابان نشین و خودمختار آراکیس که بازماندگان کوچ نشینشان ذِن اَباضی هستند (طبق لغت نامه ی سلطنتی: 《راهزنان بیابان》)) ازدواج کنید و وقتی برایتان پسری حره مرد آورد، کارتان با او، با لیت-کاینز و با تمام بچه های دیگر شروع کنید : به آنها سواد بوم شناسی بیاموزید، زبان جدیدی خلق کنید که هدف کلمات و علائمش تجهیز ذهن برای مهار و دستکاریِ کلِ یک سرزمین، اقلیمش و محدودیت های فصلی اش باشد. سواد و زبانی که ... 2 5 تارا 1402/10/20 تلماسه فرانک هربرت 4.2 26 صفحۀ 782 پیوست ۱: ص ۷۸۲ به گفته لیت کانز《 فعل و انفعالات هر سیاره ایی که از نظر انسانی سالم باشد نوعی توازن و زیبایی باطنی دارد. در این زیبایی می توان عامل پایدارکننده ی پویایی را یافت که از ضروری ترین ملزومات بقای هر شکلی از حیات است. هدف این عامل بسیار ساده است: حفظ و تولیدالگوهای هماهنگ برای گسترش هرچه بیشتر تنوع زیستی.وجود حیات در هر سیستم بسته ایی خود سبب افزایش ظرفیت آن سیستم برای پذیرش و حفظ حیات می شود. حیات_ در تمام اشکال خود_ در خدمت خود حیات است. با گسترش تنوع گونه های زیستی ، حیات می تواند مواد غذایی ضروری را با وفور بیشتری در اختیار خودش قرار دهد. به این ترتیب، سرزمین به یکباره جان می گیرد و پر می شود از روابط بیشمار بین گونه ها و روابط بیشمار دیگری در دل این روابط .》 این یکی از خطابه های پاردو کاینز برای شاگردان کلاسش در یکی از اجتماعگاه های سیچ بود. 1 1 تارا 1402/10/12 مغالطات علی اصغر خندان 4.5 10 صفحۀ 34 یکی از موانع کاربردی شدن بحث مغالطات در کتب منطق سنتی این است که این موضوع در پایان کتب منطقی و پس از مباحث الفاظ، تعریف، قضایا، استدلال ها، قیاس ها، و ... و در ذیل عنوان صناعات خمس و پس از صناعت برهان و جدل مطرح می شود. این امر موجب می شود که نوآموز منطق به ناچار راه سخت و پرنشیب و فرازی را طی نماید تا به مقصد و مقصود خود در مغالطات برسد، چه بسیار افرادی که در نیمه راه متوقف شده و هرگز از هدف اصلی آموزش منطق بهره مند نمی شوند. یکی از ابعاد آموزشی کردن بحث مغالطات با روی کرد هرچه کاربردی تر، آن است که در این کتاب اساسا مقدمه و پیش نیازی برای این امر در نظر گرفته نشده است.خواننده کتاب نیاز به دانستن علم منطق ندارد، زیرا در هر مغالطه با بیان ساده به طرح بحث پرداخته و سعی شده به دور از مغلق گویی و استفاده از اصطلاحات تخصصی، زمینه و بستر ارتکاب هر مغالطه توضیح داده شود. 0 12 تارا 1402/10/9 ضیافت افلاطون 4.2 12 صفحۀ 34 معلم خوب آن است که متعلم را به راهی بیندازد که او خود بتواند کشف حقایق کند، درباره ی آثار کتبی خوب نیز همین سخن را می توان گفت، یعنی بهترین عبارت آن نیست که مستقیما خواندنش چیزی به خواننده بیاموزد، بلکه آن است که فکر خواننده را بیدار و متنبه کند و چون فکر به کار افتاد بسا حقایق را خود کشف می نماید. نوشته هایی که این خاصیت را داشته باشد فراوان نیست. آثار افلاطون این خاصیت را به کمال دارد و مخصوصا از این جهت گرانبها است. 0 4 تارا 1402/10/9 ضیافت افلاطون 4.2 12 صفحۀ 6 اسم واقعی این حکیم بزرگ افلاطون نیست.آریستوکلس است و افلاطون (پلاتون) در زبان یونانی به معنی وسیع است.درست معلوم نیست که چرا این لقب را به او داده اند و تاویلات بسیار کرده اند. بعضی گفته اند: به واسطه اینکه چهارشانه و وسیع الصدر به معنای ظاهری بوده و قد بلند داشته است. بعضی دیگر نوشته اند پیشانی وسیع و بزرگ داشته است، گروهی گفتند مقصود معنی حقیقی پلاتون نیست. معنی مجازی آن است؛ یعنی افلاطون وسیع الصدر به معنای مجازی بوده است. به این تاویلات و اینکه کدام درست است کاری نداریم، همنقدر باید بدانیم اسمی که پدرش روی او گذاشت آریستوکلس بود و بعد ملقب و معروف به افلاطون شد. 0 22
بریدههای کتاب تارا تارا 1403/1/25 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.4 90 صفحۀ 69 ... عشق با عمل در قیاس با عشق خیالی، چیز خشن و ترسناکی است. عشق خیالی، تشنه ی عمل فوری است که به سرعت انجام می شود و همه تماشایش می کنند. در واقع حتی تا ایثار جان هم پیش می رود، به شرط آن که مدتی دراز نپاید بلکه زود به سر آید ، مثل صحنه ی نمایش، که همه نگاه می کنند و ستایش می کنند. حال آنکه عشق با عمل یعنی زحمت و پایداری ، و برای بعضی مردم شاید یک علم کامل! 0 10 تارا 1403/1/25 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.4 90 صفحۀ 54 ... به خودت دروغ نگو. کسی که به خودش دروغ بگوید و به دروغش گوش بسپارد به جایی می رسد که حقیقت درون یا پیرامونش را تشخیص نمی دهد و بنابراین به خودش و به دیگران بی حرمتی میکند.چون به هیچ کس احترام نمی گذارد دیگر عشقی به کسی ندارد و چون عشقی ندارد خود را به دست شهوات و لذتهای پست می سپارد تا خود را دل مشغول و سرگرم نماید، و با رذالت هایش به حیوانیت کامل می رسد، و این همه نتیجه ی دروغ گفتن مداوم به دیگران و به خودش است.آنکه به خود دروغ می گوید معمولا نخستین کسی است که اهانت می بیند. 2 19 تارا 1402/11/4 متن کامل نبرد من 0.0 صفحۀ 33 2 6 تارا 1402/10/29 راز نوشتن استیون کینگ 3.6 10 صفحۀ 116 زندگی سیستم حمایت از هنرمند نیست، بلکه عکس آن درست است. 0 5 تارا 1402/10/28 راز نوشتن استیون کینگ 3.6 10 صفحۀ 62 او گفت: وقتی داستان می نویسی ، در حقیقت آن را برای خودت تعریف میکنی.وقتی مرور میکنی، کار اصلی تو حذف تمام چیزهایی است که ربطی به داستان ندارند. 0 7 تارا 1402/10/26 گتسبی بزرگ اف. اسکات فیتزجرالد 3.5 96 صفحۀ 7 《 هرگاه احساس کردی می خواهی کسی را سرزنش کنی، فقط به خاطر داشته باش، همه مردم این کره خاکی از همان امکاناتی بهره مند نبوده اند که تو در زندگی برخوردار شده ای. 》 0 9 تارا 1402/10/21 تلماسه فرانک هربرت 4.2 26 صفحۀ 15 فرانک هربرت به طور کلی یکی از بزرگترین مروجان ایده ها و نظرات علمی بود و بسیاری از دوستدارانش او را عامل اصلی اشنایی خود با مباحثی چون فلسفه و روانشناسی می دانند.هربرت در تلماسه کوشید تا خوانندگانش را تا حد توان با بوم شناسی و بسیاری از جوانب این علم آشنا کند و به نوعی آن ها را متوجه سیاره ای سازد که در آن زندگی می کنند. 0 1 تارا 1402/10/21 تلماسه فرانک هربرت 4.2 26 صفحۀ 14 تلماسه را می توان طلایه دار رمان های علمی-تخیلی غیر تخصصی به حساب اورد. هربرت به عمد تکنولوژی را در جهان تلماسه محدود کرد تا بتواند به جای پرداختن به آینده ی تکنولوژی بشری، بر اینده ی نوع بشر و نحوه ی تغییر و تحول بشر و تشکیلات بشری در طول زمان تمرکز کند. 0 1 تارا 1402/10/20 تلماسه فرانک هربرت 4.2 26 صفحۀ 781 اما این سیاره برای پاردو کاینز تجلی گاه بی حد و مرز انرژی بود؛ .... فکر کاینز بلافاصله متوجه جمعیتی از انسانها شد که آزادانه بر سطح این سیاره به این سو و آن سو می رفتند: حره مردان.چه چالش هیجان انگیزی! چه ابزار قدرتمندی می توانست از آنها بسازد! حره مردان : نیرویی بوم شناختی و زمین شناختی با توان بالقوه ای بی حد و حصر. پاردو کاینز از بسیاری جهات مردی ساده و عملگرا بود. محدودیت هایی که هارکونن ها بر همه چیز اعمال کرده اند دست تان را بسته؟ چاره اش ساده است : با زنی حره مرد ( اقوام بیابان نشین و خودمختار آراکیس که بازماندگان کوچ نشینشان ذِن اَباضی هستند (طبق لغت نامه ی سلطنتی: 《راهزنان بیابان》)) ازدواج کنید و وقتی برایتان پسری حره مرد آورد، کارتان با او، با لیت-کاینز و با تمام بچه های دیگر شروع کنید : به آنها سواد بوم شناسی بیاموزید، زبان جدیدی خلق کنید که هدف کلمات و علائمش تجهیز ذهن برای مهار و دستکاریِ کلِ یک سرزمین، اقلیمش و محدودیت های فصلی اش باشد. سواد و زبانی که ... 2 5 تارا 1402/10/20 تلماسه فرانک هربرت 4.2 26 صفحۀ 782 پیوست ۱: ص ۷۸۲ به گفته لیت کانز《 فعل و انفعالات هر سیاره ایی که از نظر انسانی سالم باشد نوعی توازن و زیبایی باطنی دارد. در این زیبایی می توان عامل پایدارکننده ی پویایی را یافت که از ضروری ترین ملزومات بقای هر شکلی از حیات است. هدف این عامل بسیار ساده است: حفظ و تولیدالگوهای هماهنگ برای گسترش هرچه بیشتر تنوع زیستی.وجود حیات در هر سیستم بسته ایی خود سبب افزایش ظرفیت آن سیستم برای پذیرش و حفظ حیات می شود. حیات_ در تمام اشکال خود_ در خدمت خود حیات است. با گسترش تنوع گونه های زیستی ، حیات می تواند مواد غذایی ضروری را با وفور بیشتری در اختیار خودش قرار دهد. به این ترتیب، سرزمین به یکباره جان می گیرد و پر می شود از روابط بیشمار بین گونه ها و روابط بیشمار دیگری در دل این روابط .》 این یکی از خطابه های پاردو کاینز برای شاگردان کلاسش در یکی از اجتماعگاه های سیچ بود. 1 1 تارا 1402/10/12 مغالطات علی اصغر خندان 4.5 10 صفحۀ 34 یکی از موانع کاربردی شدن بحث مغالطات در کتب منطق سنتی این است که این موضوع در پایان کتب منطقی و پس از مباحث الفاظ، تعریف، قضایا، استدلال ها، قیاس ها، و ... و در ذیل عنوان صناعات خمس و پس از صناعت برهان و جدل مطرح می شود. این امر موجب می شود که نوآموز منطق به ناچار راه سخت و پرنشیب و فرازی را طی نماید تا به مقصد و مقصود خود در مغالطات برسد، چه بسیار افرادی که در نیمه راه متوقف شده و هرگز از هدف اصلی آموزش منطق بهره مند نمی شوند. یکی از ابعاد آموزشی کردن بحث مغالطات با روی کرد هرچه کاربردی تر، آن است که در این کتاب اساسا مقدمه و پیش نیازی برای این امر در نظر گرفته نشده است.خواننده کتاب نیاز به دانستن علم منطق ندارد، زیرا در هر مغالطه با بیان ساده به طرح بحث پرداخته و سعی شده به دور از مغلق گویی و استفاده از اصطلاحات تخصصی، زمینه و بستر ارتکاب هر مغالطه توضیح داده شود. 0 12 تارا 1402/10/9 ضیافت افلاطون 4.2 12 صفحۀ 34 معلم خوب آن است که متعلم را به راهی بیندازد که او خود بتواند کشف حقایق کند، درباره ی آثار کتبی خوب نیز همین سخن را می توان گفت، یعنی بهترین عبارت آن نیست که مستقیما خواندنش چیزی به خواننده بیاموزد، بلکه آن است که فکر خواننده را بیدار و متنبه کند و چون فکر به کار افتاد بسا حقایق را خود کشف می نماید. نوشته هایی که این خاصیت را داشته باشد فراوان نیست. آثار افلاطون این خاصیت را به کمال دارد و مخصوصا از این جهت گرانبها است. 0 4 تارا 1402/10/9 ضیافت افلاطون 4.2 12 صفحۀ 6 اسم واقعی این حکیم بزرگ افلاطون نیست.آریستوکلس است و افلاطون (پلاتون) در زبان یونانی به معنی وسیع است.درست معلوم نیست که چرا این لقب را به او داده اند و تاویلات بسیار کرده اند. بعضی گفته اند: به واسطه اینکه چهارشانه و وسیع الصدر به معنای ظاهری بوده و قد بلند داشته است. بعضی دیگر نوشته اند پیشانی وسیع و بزرگ داشته است، گروهی گفتند مقصود معنی حقیقی پلاتون نیست. معنی مجازی آن است؛ یعنی افلاطون وسیع الصدر به معنای مجازی بوده است. به این تاویلات و اینکه کدام درست است کاری نداریم، همنقدر باید بدانیم اسمی که پدرش روی او گذاشت آریستوکلس بود و بعد ملقب و معروف به افلاطون شد. 0 22