بریده کتابهای تولستوی و مبل بنفش مهدیار 1402/7/29 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 50 ...؛ برنامه ریختم و بیخیال بحثوجدل بر سر معایب و مزایای آن شدم. زمانی را که میتوانستم برای بحثوجدل بر سر انتخابم بگذارم، برای انجام و ادامه آن صرف میکردم. 0 5 مهدیه 1403/4/28 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 22 آنماری با دیدنم لبخند زد و خندید. یک لحظه فراموش کرد دارد میمیرد. من برای آن یک لحظه فراموشی حاضر بودم هر کاری بکنم. 0 28 نرگس سادات فاضلی 1403/8/3 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 50 شاید قادر به ایجاد توازن میان زمان و مکان نباشیم اما خاطرات مانند موج سیل آسا می آیند و می روند و بدون آنکه نیاز به رویداد تحریک کننده ای داشته باشند بی هدف و بی هشدار و با تمام قوا حس می شوند. 0 3 S.M 1402/11/20 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 54 مردم اغلب از اهمیت زندگی در لحظه اکنون حرف میزنند و غبطه میخورند به اینکه کودکان بی اینکه به گذشته فکر کنند یا به فکر آینده باشند، از لحظات شاد اکنونشان لذت میبرند. 0 4 فاطمه مظهریصفات 1402/12/2 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 60 کلمات داستانها را خلق میکنند. داستانهایی دربارهی زندگیهای به یاد مانده، گذشته را به یادمان میآورند و در عین حال، کمک میکنند رو به جلو حرکت کنیم. 0 9 مصطفی زریگانی 1402/7/17 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 49 0 3 مهدیار 1402/8/5 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 83 تجربه من و کتابم، تنها و زیر نور یک چراغ، مانند نشستن روبروی نورافکن صحنه در یک سالن تاریکِ تئاتر بود. کل نمایش فقط برای من به اجرا در میآمد. 0 2 مرضیه امانی 5 روز پیش تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 114 0 0 نفیس 1403/7/17 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 16 او امیدوار است مثل انسان هایی که به موهبت هایی امید بسته اند که استحقاقش را ندارند ؛ به بخشش های بی دلیل و چیزهایی از این دست . 0 0 فاطمه 1403/3/5 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 27 من در تمام زندگیام از کتابها برای آگاهی، برای کمک به رهایی از پریشانی و برای گریز استفاده کردهام. 0 6 فاطمه عامری 1402/9/24 تولستوی و مبل بنفش: سال کتاب خوانی جادویی من نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 144 0 2 مهدیار 1402/8/6 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 136 کتابدوستانی هم هستند که از ترس اینکه گنجینه کتابشان را برای همیشه از دست بدهند هرگز کتاب امانت نمیدهند. ( یک ضربالمثل قدیمی عربی اندرز میدهد که «کسی که کتاب امانت میدهد احمق است، اما کسی که کتاب را پس میدهد احمقتر است.» ) 0 2 S.M 1402/11/18 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 32 من از داشتن زندگی ای که ارزش زندگی کردن نداشت می ترسیدم 0 9 سعید قاسمی 1403/7/8 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 233 پایانبندی مناسب به آنچه زندگی به ما میبخشد بستگی ندارد، پایان مناسب به این بستگی دارد که فرد آنچه زندگی به او میبخشد را چگونه میپذیرد. 0 0 مریم علویان 1403/4/13 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 269 هیچ علاج و مرهمی برای اندوه فقدان کسی که دوستش داریم وجود ندارد و وجود نخواهدداشت. اندوه، یک بیماری یا درد نیست. اندوه تنها واکنش ممکن نسبت به مرگ کسی است که دوستش داریم و تاییدی است بر اینکه ما چقدر برای خود زندگی ارزش قائلیم، برای همهی شگفتیها، هیجانها، زیباییها و خشنودیهایش. 0 5 sana.sv 3 روز پیش تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 125 چرا مردم اینقدر از فکر کردن میترسند؟ چرا هیچ وقتی برای اندیشیدن نمیگذارند؟ سکون اشکالی ندارد، پوچی، دور خود چرخیدن و حتی شاد نبودن اشکالی ندارد. فکر میکنم این چیز ها قدم های نخستین تولد یک فکر جدید است. برای همین است که دوست دارم کتاب بخوانم. 0 1 نفیس 1403/7/17 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 3 0 0 فاطمه عامری 1402/9/10 تولستوی و مبل بنفش: سال کتاب خوانی جادویی من نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 129 0 2 زینب سادات رضازاده 1402/11/8 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 122 0 12 مهدیار 1402/8/12 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 269 از کتابها یاد گرفتم که خاطراتم را حفظ کنم و به همه لحظههای زیبا و آدمها زندگیام برای زمانی که برای گذر از دوران سختیها به آن خاطرات نیاز دارم محکم بچسبم. یاد گرفتم به خودم اجازه بخشیدن بدهم، هم بخشیدنِ خودم و هم آدمهای اطرافم. همه در تلاشند تا با «بارِ سنگینشان» دوام بیاورند. حالا میدانم که عشق چنان قدرت عظیمی دارد که با آن میتوان از مرگ نجات پیدا کرد و محبت بزرگترین رابطه بین من و دنیاست. 0 1
بریده کتابهای تولستوی و مبل بنفش مهدیار 1402/7/29 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 50 ...؛ برنامه ریختم و بیخیال بحثوجدل بر سر معایب و مزایای آن شدم. زمانی را که میتوانستم برای بحثوجدل بر سر انتخابم بگذارم، برای انجام و ادامه آن صرف میکردم. 0 5 مهدیه 1403/4/28 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 22 آنماری با دیدنم لبخند زد و خندید. یک لحظه فراموش کرد دارد میمیرد. من برای آن یک لحظه فراموشی حاضر بودم هر کاری بکنم. 0 28 نرگس سادات فاضلی 1403/8/3 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 50 شاید قادر به ایجاد توازن میان زمان و مکان نباشیم اما خاطرات مانند موج سیل آسا می آیند و می روند و بدون آنکه نیاز به رویداد تحریک کننده ای داشته باشند بی هدف و بی هشدار و با تمام قوا حس می شوند. 0 3 S.M 1402/11/20 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 54 مردم اغلب از اهمیت زندگی در لحظه اکنون حرف میزنند و غبطه میخورند به اینکه کودکان بی اینکه به گذشته فکر کنند یا به فکر آینده باشند، از لحظات شاد اکنونشان لذت میبرند. 0 4 فاطمه مظهریصفات 1402/12/2 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 60 کلمات داستانها را خلق میکنند. داستانهایی دربارهی زندگیهای به یاد مانده، گذشته را به یادمان میآورند و در عین حال، کمک میکنند رو به جلو حرکت کنیم. 0 9 مصطفی زریگانی 1402/7/17 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 49 0 3 مهدیار 1402/8/5 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 83 تجربه من و کتابم، تنها و زیر نور یک چراغ، مانند نشستن روبروی نورافکن صحنه در یک سالن تاریکِ تئاتر بود. کل نمایش فقط برای من به اجرا در میآمد. 0 2 مرضیه امانی 5 روز پیش تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 114 0 0 نفیس 1403/7/17 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 16 او امیدوار است مثل انسان هایی که به موهبت هایی امید بسته اند که استحقاقش را ندارند ؛ به بخشش های بی دلیل و چیزهایی از این دست . 0 0 فاطمه 1403/3/5 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 27 من در تمام زندگیام از کتابها برای آگاهی، برای کمک به رهایی از پریشانی و برای گریز استفاده کردهام. 0 6 فاطمه عامری 1402/9/24 تولستوی و مبل بنفش: سال کتاب خوانی جادویی من نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 144 0 2 مهدیار 1402/8/6 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 136 کتابدوستانی هم هستند که از ترس اینکه گنجینه کتابشان را برای همیشه از دست بدهند هرگز کتاب امانت نمیدهند. ( یک ضربالمثل قدیمی عربی اندرز میدهد که «کسی که کتاب امانت میدهد احمق است، اما کسی که کتاب را پس میدهد احمقتر است.» ) 0 2 S.M 1402/11/18 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 32 من از داشتن زندگی ای که ارزش زندگی کردن نداشت می ترسیدم 0 9 سعید قاسمی 1403/7/8 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 233 پایانبندی مناسب به آنچه زندگی به ما میبخشد بستگی ندارد، پایان مناسب به این بستگی دارد که فرد آنچه زندگی به او میبخشد را چگونه میپذیرد. 0 0 مریم علویان 1403/4/13 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 269 هیچ علاج و مرهمی برای اندوه فقدان کسی که دوستش داریم وجود ندارد و وجود نخواهدداشت. اندوه، یک بیماری یا درد نیست. اندوه تنها واکنش ممکن نسبت به مرگ کسی است که دوستش داریم و تاییدی است بر اینکه ما چقدر برای خود زندگی ارزش قائلیم، برای همهی شگفتیها، هیجانها، زیباییها و خشنودیهایش. 0 5 sana.sv 3 روز پیش تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 125 چرا مردم اینقدر از فکر کردن میترسند؟ چرا هیچ وقتی برای اندیشیدن نمیگذارند؟ سکون اشکالی ندارد، پوچی، دور خود چرخیدن و حتی شاد نبودن اشکالی ندارد. فکر میکنم این چیز ها قدم های نخستین تولد یک فکر جدید است. برای همین است که دوست دارم کتاب بخوانم. 0 1 نفیس 1403/7/17 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 3 0 0 فاطمه عامری 1402/9/10 تولستوی و مبل بنفش: سال کتاب خوانی جادویی من نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 129 0 2 زینب سادات رضازاده 1402/11/8 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 122 0 12 مهدیار 1402/8/12 تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ 3.4 97 صفحۀ 269 از کتابها یاد گرفتم که خاطراتم را حفظ کنم و به همه لحظههای زیبا و آدمها زندگیام برای زمانی که برای گذر از دوران سختیها به آن خاطرات نیاز دارم محکم بچسبم. یاد گرفتم به خودم اجازه بخشیدن بدهم، هم بخشیدنِ خودم و هم آدمهای اطرافم. همه در تلاشند تا با «بارِ سنگینشان» دوام بیاورند. حالا میدانم که عشق چنان قدرت عظیمی دارد که با آن میتوان از مرگ نجات پیدا کرد و محبت بزرگترین رابطه بین من و دنیاست. 0 1