بریده کتابهای کتابخانه پاریس نرگس🐚 1403/7/9 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 81 "تنها چیزی که میتونیم روش حساب کنیم تغییره." 0 1 زهرا عامریان 1403/1/10 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 425 عشق میاد و میره و دوباره میاد، ولی اگه این قدر خوش شانسی که یه دوست واقعی داشته باشی، قدرش رو بدون. از دستش نده. 0 4 علیرضا شایق 1403/1/3 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 1 0 4 maryam torabi 1403/7/5 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 102 بعضی وقتها کتابها را بیشتر از آدمها دوست دارم. 0 0 نرگس🐚 1403/7/18 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 276 "... همیشه برای مشکلات راهحل وجود نداره، اما اگه امتحان نکنی، هیچوقت نمیفهمی" 2 2 نرگس🐚 1403/7/24 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 346 البته که نمرده بود. تا زمانی که احساساتش به او پایان نگرفته بود و به او فکر میکرد، نمرده بود 0 3 نرگس🐚 1403/7/17 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 268 مریلوئیس زیر لب زمزمه کرد: "دقت کردی تنها چیزی که اونها درمورد کمونیسم درس میدن بدیهاشونه؟" "آره انگار ما فرویدیها خیلی عالی هستیم" 1 1 Azin Khosravani 1403/9/2 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 51 آدم ها ناشی هستن،اونها همیشه نمیدونن چیکار کنن یا چی بگن،ازشون به دل نگیر.هیچوقت نمیدونی چی توی دلشونه. 0 1 نرگس🐚 1403/7/2 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 9 امروز چون درمورد مصاحبهام نگران بودم، به قفسههای بخش محبوبم پناه بردم. عاشق احاطه شدن میان داستانها بودم 0 1 نرگس🐚 1403/7/2 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 10 تنها چیزی که باعث میشد رمی نگرانیهایش را -میشد گفت نگرانیهای مربوط به دیگران- فراموش کند، یک کتاب خوب بود. 0 2 نرگس🐚 1403/7/17 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 270 در هر حال جَبر، در مقابل درس اودیل هیچ بود: "عشق پذیرش یه نفره، همه جنبههاش، حتی اون جنبههایی که دوستنداری یا درک نمیکنی." 0 7 Azin Khosravani 1403/9/20 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 246 مردم برنانه ریزی میکنن و خدا میخنده.... 0 0 نرگس🐚 1403/7/2 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 11 دوشیزه ریدر پرسید "نویسنده محبوبت کیه؟" نویسنده محبوبم کیست؟ پرسشی که پاسخ به آن محال بود. چطور میشد فقط یک نفر را انتخاب کرد؟ 0 52 نرگس🐚 1403/7/9 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 72 گفت: "ما رفیق کتابی هستیم" من به رفاقت شک داشتم، اما رفیقِ کتاب چیزی بود که میتوانستم به آن معتقد باشم، دو نفر که با اشتیاق کتاب خواندن صمیمیت خاصی پیدا میکنند. 0 2 Azin Khosravani 1403/9/6 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 102 کتابها دروغ نمیگن یا دزدی نمیکنن،میتونیم روشون حساب کنیم. 0 0 نرگس🐚 1403/7/24 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 365 نیاز داشتم یک پایان خوش داشته باشم. به جملهای از کتاب صبحبخیر، نیمهشب فکر کردم. "دلم یک کتاب طولانی آرام درباره مردمانی با درآمدهای گزاف میخواهد- کتابی مانند سبزهزاری هموار و گوسفندانی که در آن میچرند... بیشتر وقتها کتاب میخوانم و خوشحالم." 0 1 زهرا عامریان 1403/1/10 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 143 او مانند طلوع خورشید، مثل نان روی میز، همیشه آنجا بود، با سر و صدا قهوهاش را با شیر و شکر میخورد، بعد از مسواک زدن دندانهایش غرغره میکرد، موقعی که باهم کتاب میخواندیم، وز وز میکرد. رمی تنظیم کننده موسیقی روزهای من بود. حالا بدون او، زندگی بی صدا بود. 0 2 نرگس🐚 1403/7/9 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 73 "شخصیتهای کتاب اینقدر برام مهم بودن که واقعی شدن. احساس کردم جنی رو میشناسم، انگار یه روز ممکنه بیاد توی کتابخونه و به قهوه دعوتم کنه." بیتسی گفت:"من هم همین حس رو درمورد شخصیتهای محبوبم دارم." 0 20
بریده کتابهای کتابخانه پاریس نرگس🐚 1403/7/9 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 81 "تنها چیزی که میتونیم روش حساب کنیم تغییره." 0 1 زهرا عامریان 1403/1/10 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 425 عشق میاد و میره و دوباره میاد، ولی اگه این قدر خوش شانسی که یه دوست واقعی داشته باشی، قدرش رو بدون. از دستش نده. 0 4 علیرضا شایق 1403/1/3 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 1 0 4 maryam torabi 1403/7/5 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 102 بعضی وقتها کتابها را بیشتر از آدمها دوست دارم. 0 0 نرگس🐚 1403/7/18 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 276 "... همیشه برای مشکلات راهحل وجود نداره، اما اگه امتحان نکنی، هیچوقت نمیفهمی" 2 2 نرگس🐚 1403/7/24 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 346 البته که نمرده بود. تا زمانی که احساساتش به او پایان نگرفته بود و به او فکر میکرد، نمرده بود 0 3 نرگس🐚 1403/7/17 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 268 مریلوئیس زیر لب زمزمه کرد: "دقت کردی تنها چیزی که اونها درمورد کمونیسم درس میدن بدیهاشونه؟" "آره انگار ما فرویدیها خیلی عالی هستیم" 1 1 Azin Khosravani 1403/9/2 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 51 آدم ها ناشی هستن،اونها همیشه نمیدونن چیکار کنن یا چی بگن،ازشون به دل نگیر.هیچوقت نمیدونی چی توی دلشونه. 0 1 نرگس🐚 1403/7/2 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 9 امروز چون درمورد مصاحبهام نگران بودم، به قفسههای بخش محبوبم پناه بردم. عاشق احاطه شدن میان داستانها بودم 0 1 نرگس🐚 1403/7/2 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 10 تنها چیزی که باعث میشد رمی نگرانیهایش را -میشد گفت نگرانیهای مربوط به دیگران- فراموش کند، یک کتاب خوب بود. 0 2 نرگس🐚 1403/7/17 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 270 در هر حال جَبر، در مقابل درس اودیل هیچ بود: "عشق پذیرش یه نفره، همه جنبههاش، حتی اون جنبههایی که دوستنداری یا درک نمیکنی." 0 7 Azin Khosravani 1403/9/20 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 246 مردم برنانه ریزی میکنن و خدا میخنده.... 0 0 نرگس🐚 1403/7/2 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 11 دوشیزه ریدر پرسید "نویسنده محبوبت کیه؟" نویسنده محبوبم کیست؟ پرسشی که پاسخ به آن محال بود. چطور میشد فقط یک نفر را انتخاب کرد؟ 0 52 نرگس🐚 1403/7/9 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 72 گفت: "ما رفیق کتابی هستیم" من به رفاقت شک داشتم، اما رفیقِ کتاب چیزی بود که میتوانستم به آن معتقد باشم، دو نفر که با اشتیاق کتاب خواندن صمیمیت خاصی پیدا میکنند. 0 2 Azin Khosravani 1403/9/6 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 102 کتابها دروغ نمیگن یا دزدی نمیکنن،میتونیم روشون حساب کنیم. 0 0 نرگس🐚 1403/7/24 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 365 نیاز داشتم یک پایان خوش داشته باشم. به جملهای از کتاب صبحبخیر، نیمهشب فکر کردم. "دلم یک کتاب طولانی آرام درباره مردمانی با درآمدهای گزاف میخواهد- کتابی مانند سبزهزاری هموار و گوسفندانی که در آن میچرند... بیشتر وقتها کتاب میخوانم و خوشحالم." 0 1 زهرا عامریان 1403/1/10 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 143 او مانند طلوع خورشید، مثل نان روی میز، همیشه آنجا بود، با سر و صدا قهوهاش را با شیر و شکر میخورد، بعد از مسواک زدن دندانهایش غرغره میکرد، موقعی که باهم کتاب میخواندیم، وز وز میکرد. رمی تنظیم کننده موسیقی روزهای من بود. حالا بدون او، زندگی بی صدا بود. 0 2 نرگس🐚 1403/7/9 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.7 12 صفحۀ 73 "شخصیتهای کتاب اینقدر برام مهم بودن که واقعی شدن. احساس کردم جنی رو میشناسم، انگار یه روز ممکنه بیاد توی کتابخونه و به قهوه دعوتم کنه." بیتسی گفت:"من هم همین حس رو درمورد شخصیتهای محبوبم دارم." 0 20