بریدههای کتاب یاد او Hanil 1404/1/16 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 288 هر قدر هم کسی را دوست داشته باشی، باز ممکن است بلاهای وحشتناکی سرش بیاوری. 0 2 سارن . 1404/1/19 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 16 من بارها و بارها نیت کرده ام این زندگی را ترك کنم. امّا لحظاتی این چنینی به من یادآوری میکند که خوشبختی آن چیزهای دائمی نیست که همگی در زندگی سعی داریم آنها را به دست آوریم.گاهی اتفاق های کوچکی میافتد؛آنقدر کوچك که فقط بتوانند توجهی مارا به خودش جلب کند و انگیزهای برای ادامه دادن زندگی باشد. 0 7 دخترخوندهیکالینهوور:) 1402/7/19 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 19 زندگی میتواند خیلی بیرحم و سخت باشد و من بارها خواستهام خودم را از این زندگی خلاص کنم؛ ولی بعد لحظههایی مثل این از راه میرسد که یادم ومیآورد شادی، هدفی دائمی نیست که همهمان سعی میکنیم توی زندگی به آن برسیم. شادی چیزی است که گاهی سر و کلهاش پیدا میشود؛ فقط بعضی وقتها، تازه آنهم برای مدت خیلی کوتاهی، فقط آنقدر که کمک کند به زندگی ادامه دهیم. 1 17 دختر پیپ و راوی 1402/12/24 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 153 در حقیقت احتمالا نوشتن از من در برابر خودم محافظت می کند. 0 8 fateme 1403/4/18 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 217 « پسر خوبیه؟» _پلی استیشن داره... 0 3 دختر پیپ و راوی 1402/12/27 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 277 هنوز دلم برات تنگ میشه.همیشه دلم برات تنگ میشه.اما فهمیدم که فقط ما اون جاهای خالی رو که پشت سرت گذاشتی، احساس می کنیم.تو هر جایی که هستی، کامل و شادی.اینه که اهمیت داره. 0 6 fateme 1403/4/11 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 17 0 6 ℱ𝒶𝓉ℯ𝓂ℯ 1403/4/28 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 20 اولین کسی که درمورد عشق کلمه افتادن رو انتخاب کرده حتما قبلش از عاشقی دست کشیده بوده. در غیراین صورت باید لغت خیلی بهتری برایش انتخاب میکرده. 0 2 سارن . 1404/1/19 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 13 همه توی این شهر بیخیال به نظر میرسند؛یه جوری قدم برمیدارند و این طرف و آن طرف ول میچرخند که انگار دنیاشون صد در صد در سمت درستی قرار گرفته=) 0 14 Bibliophilia 1403/12/11 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 76 بعضی چیزها را میتوان بخشید ، اما گاهی اوقات یک عمل آنقدر دردناک است که خاطره اش هنوز هم میتواند یک نفر را ده سال بعد هم له کند. 0 5 محیا 1403/4/19 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 31 لبخند میزند و احساس میکنم که لبخندش با گرمی یک پتوی سنگین میپیچد دورم. 0 11 Dina 1403/5/15 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 110 بعضی وقت ها یک اتفاق به قدری ناراحت کننده است که ممکن است خاطره اش ده سال بعد هم هنوز آدم را خُرد کند. 0 2 زهرا؛شهروند جهان کتاب ها... 1402/9/12 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 204 در واقع،نوشتن ممکن است همان چیزی باشد که باعث شد بلایی سر خودم نیاورم... 0 3 Bibliophilia 1403/12/18 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 179 گاهی اوقات همه چیز در لحظه عالی به نظر می رسد ، اما وقتی ساعت ها بعد ، به آن فکر میکنید، آن عالی بودن می تواند به چیز دیگری تبدیل شود . 0 13 سارن . 1404/1/17 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 3 ممکن است با کارهایم او را نکشته باشم،امّا به طور حتم با هیچکاری نکردن او را کشتم. 0 5 Bibliophilia 1403/12/18 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 178 همه ی ما فقط یک دسته مردم غمگین هستیم که کاری را که مجبوریم ، انجام می دهیم تا به فردا برسیم . برخی از ما غمگین تر از بقیه هستیم . برخی از ما بیشتر از دیگران مایل به بخشش هستیم . کینه ها سنگین هستند ، اما برای افرادی که بیشتر آسیب دیده اند ، فکر میکنم بخشش حتی سنگین تر است . 0 8 Bibliophilia 1403/12/16 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 143 موسیقی تنها چیزی است که مرا تحت تاثیر قرار می دهد . نمی توانم تصور کنم که نتوانم با آن ارتباط برقرار کنم ، اما کنا درست می گوید . بیشتر اهنگ درباره ی عشق یا از دست دادن آن هستند ، دو چیز که احتمالا شنیدنش برای او بسیار دشوار است . 0 6 Bibliophilia 1403/12/12 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 94 زندگی خیلی بی رحم است و با قلدری راه هرکس را انتخاب می کند . به ما این شرایط بد داده شده و جامعه به ما گفته است که می توانیم در رویا زندگی کنیم . اما چیزی که آنها به ما نمیگویند این است که رویا ها تقریبا هرگز محقق نمی شوند . به همین دلیل است که آنها را رویا می نامند نه واقعیت . 0 2 Bibliophilia 1403/12/18 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 181 یک آدم خوب که یک شب بد داشت . برای بهترین مان هم اتفاق می افتد . برای بدترین مان . برای همه ی مان برخی از ما فقط خوش شانس تر از بقیه هستیم و لحظات بدمان تلفات کمتری دارند . 0 19 Bibliophilia 1403/12/18 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 159 عجیب است ، درگیر شدن در تمام جنبه های زندگی یک انسان دیگر و سپس ناگهان چیزی ندانستن . همچنین عجیب است که فکر کنی کسی را می شناسی اما بعدا متوجه می شوی که اصلا او را نشناخته بودی . 0 2
بریدههای کتاب یاد او Hanil 1404/1/16 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 288 هر قدر هم کسی را دوست داشته باشی، باز ممکن است بلاهای وحشتناکی سرش بیاوری. 0 2 سارن . 1404/1/19 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 16 من بارها و بارها نیت کرده ام این زندگی را ترك کنم. امّا لحظاتی این چنینی به من یادآوری میکند که خوشبختی آن چیزهای دائمی نیست که همگی در زندگی سعی داریم آنها را به دست آوریم.گاهی اتفاق های کوچکی میافتد؛آنقدر کوچك که فقط بتوانند توجهی مارا به خودش جلب کند و انگیزهای برای ادامه دادن زندگی باشد. 0 7 دخترخوندهیکالینهوور:) 1402/7/19 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 19 زندگی میتواند خیلی بیرحم و سخت باشد و من بارها خواستهام خودم را از این زندگی خلاص کنم؛ ولی بعد لحظههایی مثل این از راه میرسد که یادم ومیآورد شادی، هدفی دائمی نیست که همهمان سعی میکنیم توی زندگی به آن برسیم. شادی چیزی است که گاهی سر و کلهاش پیدا میشود؛ فقط بعضی وقتها، تازه آنهم برای مدت خیلی کوتاهی، فقط آنقدر که کمک کند به زندگی ادامه دهیم. 1 17 دختر پیپ و راوی 1402/12/24 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 153 در حقیقت احتمالا نوشتن از من در برابر خودم محافظت می کند. 0 8 fateme 1403/4/18 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 217 « پسر خوبیه؟» _پلی استیشن داره... 0 3 دختر پیپ و راوی 1402/12/27 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 277 هنوز دلم برات تنگ میشه.همیشه دلم برات تنگ میشه.اما فهمیدم که فقط ما اون جاهای خالی رو که پشت سرت گذاشتی، احساس می کنیم.تو هر جایی که هستی، کامل و شادی.اینه که اهمیت داره. 0 6 fateme 1403/4/11 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 17 0 6 ℱ𝒶𝓉ℯ𝓂ℯ 1403/4/28 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 20 اولین کسی که درمورد عشق کلمه افتادن رو انتخاب کرده حتما قبلش از عاشقی دست کشیده بوده. در غیراین صورت باید لغت خیلی بهتری برایش انتخاب میکرده. 0 2 سارن . 1404/1/19 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 13 همه توی این شهر بیخیال به نظر میرسند؛یه جوری قدم برمیدارند و این طرف و آن طرف ول میچرخند که انگار دنیاشون صد در صد در سمت درستی قرار گرفته=) 0 14 Bibliophilia 1403/12/11 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 76 بعضی چیزها را میتوان بخشید ، اما گاهی اوقات یک عمل آنقدر دردناک است که خاطره اش هنوز هم میتواند یک نفر را ده سال بعد هم له کند. 0 5 محیا 1403/4/19 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 31 لبخند میزند و احساس میکنم که لبخندش با گرمی یک پتوی سنگین میپیچد دورم. 0 11 Dina 1403/5/15 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 110 بعضی وقت ها یک اتفاق به قدری ناراحت کننده است که ممکن است خاطره اش ده سال بعد هم هنوز آدم را خُرد کند. 0 2 زهرا؛شهروند جهان کتاب ها... 1402/9/12 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 204 در واقع،نوشتن ممکن است همان چیزی باشد که باعث شد بلایی سر خودم نیاورم... 0 3 Bibliophilia 1403/12/18 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 179 گاهی اوقات همه چیز در لحظه عالی به نظر می رسد ، اما وقتی ساعت ها بعد ، به آن فکر میکنید، آن عالی بودن می تواند به چیز دیگری تبدیل شود . 0 13 سارن . 1404/1/17 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 3 ممکن است با کارهایم او را نکشته باشم،امّا به طور حتم با هیچکاری نکردن او را کشتم. 0 5 Bibliophilia 1403/12/18 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 178 همه ی ما فقط یک دسته مردم غمگین هستیم که کاری را که مجبوریم ، انجام می دهیم تا به فردا برسیم . برخی از ما غمگین تر از بقیه هستیم . برخی از ما بیشتر از دیگران مایل به بخشش هستیم . کینه ها سنگین هستند ، اما برای افرادی که بیشتر آسیب دیده اند ، فکر میکنم بخشش حتی سنگین تر است . 0 8 Bibliophilia 1403/12/16 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 143 موسیقی تنها چیزی است که مرا تحت تاثیر قرار می دهد . نمی توانم تصور کنم که نتوانم با آن ارتباط برقرار کنم ، اما کنا درست می گوید . بیشتر اهنگ درباره ی عشق یا از دست دادن آن هستند ، دو چیز که احتمالا شنیدنش برای او بسیار دشوار است . 0 6 Bibliophilia 1403/12/12 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 94 زندگی خیلی بی رحم است و با قلدری راه هرکس را انتخاب می کند . به ما این شرایط بد داده شده و جامعه به ما گفته است که می توانیم در رویا زندگی کنیم . اما چیزی که آنها به ما نمیگویند این است که رویا ها تقریبا هرگز محقق نمی شوند . به همین دلیل است که آنها را رویا می نامند نه واقعیت . 0 2 Bibliophilia 1403/12/18 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 181 یک آدم خوب که یک شب بد داشت . برای بهترین مان هم اتفاق می افتد . برای بدترین مان . برای همه ی مان برخی از ما فقط خوش شانس تر از بقیه هستیم و لحظات بدمان تلفات کمتری دارند . 0 19 Bibliophilia 1403/12/18 یاد او کالین هوور 3.8 80 صفحۀ 159 عجیب است ، درگیر شدن در تمام جنبه های زندگی یک انسان دیگر و سپس ناگهان چیزی ندانستن . همچنین عجیب است که فکر کنی کسی را می شناسی اما بعدا متوجه می شوی که اصلا او را نشناخته بودی . 0 2