بریدههای کتاب عشق خدا، چرایی و چگونگی سورینام 1404/3/20 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 106 وقتی قلبت خالی شد و بستر وجودت از اضافه ها تهی شد، آن زمان محبت خدا در وجودت میآید و نفست همچون ظرفی برای محبت خدا میشود. 0 3 زَهْــــراٰ نوروزی 1404/1/12 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 44 تنها راه رسیدن در یک کلمه خلاصه میشود؛"اطاعت و تسلیم" 0 8 زینب نجفی 1403/1/23 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 16 معبود من ! کیست که شیرینی محبت تورا چشیده باشد و به جای تو به دنبال کس دیگری باشد و کیست که با مقام قرب تو انس گرفته باشد و به جای تو کس دیگری را طلب نماید . 0 15 roshan 1404/4/3 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 119 پس امکان دارد که انسان عاشق باشد و مثل حاج قاسم سر بر کوه و بیابان هم بگذارد. به این در و آن در هم بزند، بار مسئولیت هم بکشد، به جامعه خدمت کند و خانهنشین هم نباشد. 0 1 سورینام 1404/3/28 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 133 کسی که محتاج عشق است، در دنیای تنهایی با محرومیتِ عشق میسوزد. 0 2 🇮🇷ܩُطَّܣَܝِܘ🇵🇸 1404/1/2 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 13 0 10 معصومه اسدی 1403/11/18 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 105 لازمه رشد کردن ، بخشیدن است...! 0 6 محمد حسین آقاجانی 1403/12/25 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 29 اگر اراده عالم بالا تحقق پیدا کند بدون اسباب ظاهری هم در این عالم کارها انجام میشود و اگر اراده عالم بالا تعلق نگیرد ، از دست از اسباب ظاهری کاری بر نمیآید... 0 1 سورینام 1404/3/28 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 153 عشق پسندیده است و هر چه بیشتر و شدیدتر شود بهتر است. انسان نباید از عشق عقب نشینی کند. 0 1 سورینام 1404/3/3 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 64 0 2 roshan 1404/4/3 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 118 داشتن دنیا و استفاده از نعمتهای دنیا با تعلّق داشتن نسبت به آن دو مقولهی جداست. 0 0 فاطمه زهرا (حسنا)صالحی نسب 1403/4/9 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 85 0 3 🦋 𝙺𝚑𝚊𝚝𝚎𝚛𝚎𝚑 🦋 1404/1/8 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 34 به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست 0 12 مریم السادات هاشمی 1404/3/1 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 23 خدایا! آن مصیبتی که من شب ها در نزد تو از آن شکایت و گله دارم چیزی نیست جز عشق به خودت. من گرفتاری و بیماری و غصه ام، غصه محبّت است. خوشا به حال عاشقی که ترسان و بیدار است و خواب چشمان او را فرا نمی گیرد و غصه اش را که محبت است با خدا درد دل می کند. [از مناجات های امام حسین] 0 1 سورینام 1404/3/20 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 101 انسان باید از دلبستگی های کلی زندگی دل بکند تا برسد به دلبستگی های جزئی که در زندگی وجود دارد. 0 4 ToronjPolyglot 1404/1/1 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 133 کسی که محتاج عشق است، در دنیای تنهایی با محرومیت عشق می سوزد. 0 3 امیر حسین رضازاده 1404/2/31 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 80 کار عشق همان است که امیر المومنین علیه السلام می فرمایند: محبت خدا آتشی است که از هیچ چیز عبور نمی کند مگر آن که آن را می سوزاند. 0 4 محمّد صالحی بابادی 1402/12/19 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 40 هیچ چیز در دنیا ارزشمندتر و گرانقیمتتر از انس با خدا و رسیدن به لقاء الهی نیست؛ اگر انسان بخواهد خردمندانه رفتار کند، نباید به چیزی غیر از لقاء الله قانع باشد و اگر کسی به کمتر از این قانع شود، نقد عمرش را باخته و از دست داده است. علامت لقاء الله و رسیدن به خدا این است که انسان در وجودش از هر گونه تعلّق و دلبستگی به غیر خدا خالی شود و سراپای وجودش دلبستگی به خداوند متعال باشد. حتّی از دلبستگی به خود هم بیرون بیاید؛ یعنی کاری که انجام میدهد یا تصمیمی که میگیرد، برای خودش نباشد. این کار و تصمیم جوشیده از اتّصال به خداوند باشد. دعای شریفی در مناجات شعبانیّه وجود دارد که کلید معرفة الله و لقاء الله است و به انسان نشان میدهد معنای معرفة الله چیست. امیر المؤمنین صلوات الله علیه در آن دعا به خدای متعال عرض میکنند: إلی هَبْ لِي کَمالَ الإنْقِطاعِ إلَيكَ. خدایا! نهایت انقطاع و بریدن از غیر خودت به سوی خودت را به من عنایت کن. این یعنی انسان به نهایت درجۀ ممکن، از غیر خدا ببُرَد و به خداوند متعال متّصل شود. کمال انقطاع و نهایت بریدن از غیر خدا به سوی خدا، یعنی تمام قلب و دل را از امور دیگر خالی کند و حتّی به خودش هم تعلّق نداشته باشد. اگر گفتند تمام وجودت را فدا کن، با تمام میل و عشق،خودش را نیز فدا کند. 0 4 نصـرا 1404/2/8 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 21 0 0 سورینام 1404/2/30 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 16 0 2
بریدههای کتاب عشق خدا، چرایی و چگونگی سورینام 1404/3/20 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 106 وقتی قلبت خالی شد و بستر وجودت از اضافه ها تهی شد، آن زمان محبت خدا در وجودت میآید و نفست همچون ظرفی برای محبت خدا میشود. 0 3 زَهْــــراٰ نوروزی 1404/1/12 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 44 تنها راه رسیدن در یک کلمه خلاصه میشود؛"اطاعت و تسلیم" 0 8 زینب نجفی 1403/1/23 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 16 معبود من ! کیست که شیرینی محبت تورا چشیده باشد و به جای تو به دنبال کس دیگری باشد و کیست که با مقام قرب تو انس گرفته باشد و به جای تو کس دیگری را طلب نماید . 0 15 roshan 1404/4/3 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 119 پس امکان دارد که انسان عاشق باشد و مثل حاج قاسم سر بر کوه و بیابان هم بگذارد. به این در و آن در هم بزند، بار مسئولیت هم بکشد، به جامعه خدمت کند و خانهنشین هم نباشد. 0 1 سورینام 1404/3/28 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 133 کسی که محتاج عشق است، در دنیای تنهایی با محرومیتِ عشق میسوزد. 0 2 🇮🇷ܩُطَّܣَܝِܘ🇵🇸 1404/1/2 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 13 0 10 معصومه اسدی 1403/11/18 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 105 لازمه رشد کردن ، بخشیدن است...! 0 6 محمد حسین آقاجانی 1403/12/25 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 29 اگر اراده عالم بالا تحقق پیدا کند بدون اسباب ظاهری هم در این عالم کارها انجام میشود و اگر اراده عالم بالا تعلق نگیرد ، از دست از اسباب ظاهری کاری بر نمیآید... 0 1 سورینام 1404/3/28 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 153 عشق پسندیده است و هر چه بیشتر و شدیدتر شود بهتر است. انسان نباید از عشق عقب نشینی کند. 0 1 سورینام 1404/3/3 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 64 0 2 roshan 1404/4/3 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 118 داشتن دنیا و استفاده از نعمتهای دنیا با تعلّق داشتن نسبت به آن دو مقولهی جداست. 0 0 فاطمه زهرا (حسنا)صالحی نسب 1403/4/9 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 85 0 3 🦋 𝙺𝚑𝚊𝚝𝚎𝚛𝚎𝚑 🦋 1404/1/8 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 34 به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست 0 12 مریم السادات هاشمی 1404/3/1 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 23 خدایا! آن مصیبتی که من شب ها در نزد تو از آن شکایت و گله دارم چیزی نیست جز عشق به خودت. من گرفتاری و بیماری و غصه ام، غصه محبّت است. خوشا به حال عاشقی که ترسان و بیدار است و خواب چشمان او را فرا نمی گیرد و غصه اش را که محبت است با خدا درد دل می کند. [از مناجات های امام حسین] 0 1 سورینام 1404/3/20 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 101 انسان باید از دلبستگی های کلی زندگی دل بکند تا برسد به دلبستگی های جزئی که در زندگی وجود دارد. 0 4 ToronjPolyglot 1404/1/1 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 133 کسی که محتاج عشق است، در دنیای تنهایی با محرومیت عشق می سوزد. 0 3 امیر حسین رضازاده 1404/2/31 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 80 کار عشق همان است که امیر المومنین علیه السلام می فرمایند: محبت خدا آتشی است که از هیچ چیز عبور نمی کند مگر آن که آن را می سوزاند. 0 4 محمّد صالحی بابادی 1402/12/19 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 40 هیچ چیز در دنیا ارزشمندتر و گرانقیمتتر از انس با خدا و رسیدن به لقاء الهی نیست؛ اگر انسان بخواهد خردمندانه رفتار کند، نباید به چیزی غیر از لقاء الله قانع باشد و اگر کسی به کمتر از این قانع شود، نقد عمرش را باخته و از دست داده است. علامت لقاء الله و رسیدن به خدا این است که انسان در وجودش از هر گونه تعلّق و دلبستگی به غیر خدا خالی شود و سراپای وجودش دلبستگی به خداوند متعال باشد. حتّی از دلبستگی به خود هم بیرون بیاید؛ یعنی کاری که انجام میدهد یا تصمیمی که میگیرد، برای خودش نباشد. این کار و تصمیم جوشیده از اتّصال به خداوند باشد. دعای شریفی در مناجات شعبانیّه وجود دارد که کلید معرفة الله و لقاء الله است و به انسان نشان میدهد معنای معرفة الله چیست. امیر المؤمنین صلوات الله علیه در آن دعا به خدای متعال عرض میکنند: إلی هَبْ لِي کَمالَ الإنْقِطاعِ إلَيكَ. خدایا! نهایت انقطاع و بریدن از غیر خودت به سوی خودت را به من عنایت کن. این یعنی انسان به نهایت درجۀ ممکن، از غیر خدا ببُرَد و به خداوند متعال متّصل شود. کمال انقطاع و نهایت بریدن از غیر خدا به سوی خدا، یعنی تمام قلب و دل را از امور دیگر خالی کند و حتّی به خودش هم تعلّق نداشته باشد. اگر گفتند تمام وجودت را فدا کن، با تمام میل و عشق،خودش را نیز فدا کند. 0 4 نصـرا 1404/2/8 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 21 0 0 سورینام 1404/2/30 عشق خدا، چرایی و چگونگی محمدحسن وکیلی 4.5 26 صفحۀ 16 0 2