بریده‌های کتاب ویرانم کن

اما واقعیت این است که حواسم پرت شد. پرتِ او:))

این دختر دقیقا می داند چطور خردم کند.

تماشایش کردم که شمرد. تا ۴۵۷۲. پنج ساعت طول کشید.

خطرناک ترین آدم دنیا کسی است که حس پشیمانی ندارد.

در نهایت احساساتمان است که تضعیفمان می کند، نه اعمالمان.

عشق حرامزاده ی عوضی بی عاطفه ای است.

۴۵۷۲. تماشایش کرد که شمرد. تا ۴۵۷۲. پنج ساعت طول کشید.

از کره زمینی که در آن سکونت داشتیم غافل شدیم و همه چیز را هدر دادیم و هدر دادیم. غذا. آب. منابع...

ذهنم انباری از احساسات انسانی به دقت سازمان‌یافته است.

یادآوری کوچکی است، اما برای زخم زدن به جانم کفایت می‌کند.

گاهی آرزو میکنم کاش می‌توانستم مدتی از پوسته‌ی خودم خارج شوم. دلم میخواهد این جسم خسته را ترک کنم؛ اما زنجیرهایم بسیار، و وزنه هایم بی اندازه سنگین است.

نظرات من نباید این‌قدر راحت نظرت رو عوض کنه. پای عقایدت بمون، دلالو. منطقی و شفاف بحث کن. حتی اگر من مخالف باشم.

خودم را محکوم کرده ام به یک عمر تنهایی که در آن هیچ رفیقی ندارم و هیچ ذهن و عقیده ای نیست جز ذهن و عقیده خودم.

۴۵۷۲۰ تماشایش کردم که شمرد. تا ۴۵۷۲ پنج ساعت طول کشید. فقط بعد متوجه شدم که داشت نفس هایش را می شمرد.

تصور می‌کنم کسی به من کتابی داده تا بخوانم، داستانی که مرا از عذاب ذهنی‌ام دور کند.

از کرهٔ زمینی که در آن سکونت داشتیم غافل شدیم و همه چیز را هدر دادیم و هدر دادیم.

درنهایت احساساتمان است که تضعیفمان می‌کند، نه اعمالمان.

آدم‌ها به ندرت متوجه می‌شوند که همیشه با لب هایشان دروغ و با چشم‌هایشان راست می‌گویند.

و گاهی از خودم می پرسم چرا هنوز خودم را نکشتم ؟ (اصلانم دارم بازخوانیش برای بار ۹۹۹۹۹۹نمیکن--)