این کتاب با نویسندگی اوسامو دازای یه نویسنده ژاپنی هست که خب باتوجه به شخصیت عجیبی که داشته کتاب هاش هم ادم رو شکه می‌کنند.برای من به شخصه کتاب عجیبی بود و اگر حجم بیشتری داشت قطعا افسردگی میگرفتم .


داستان درباره دختری که دچار افسردگی خفیفی هست و به دنبال شخصیت گمشده اش می‌گردد.با اینکه نویسنده مرد بوده اما حس های مختلف مثل کینه،خشم،خوشحالی،نفرت و... یک دختر جوون رو به خوبی توصیف کرده .و با اینکه کتابی با متنی تاریکی بود اما من از توصیفاتی که درمورد آب و هوای شهرش می‌کرد خیلی حس خوبی گرفتم.
      

        به نام خداوند رنگین کمان*

از ابتدا که این کتاب رو شروع کردم راستش خوشم نیومد و امیدی برای شروع جلد های بعدی نداشتم.اما وقتی به صفحات آخر رسیدم کنجکاو تر شدم و از شخصیت کیال بیشتر از دوریان خوشم اومد.

در کل بخش ۱ این کتاب فعلا تا این جلد پیشنهاد میشه اما مطمئنم از جلد های بعدی هم خوشم میاد.
      

        همین الان تمومش کردم و واقعا اونقدر پایان قشنگ و شکه کننده ای داشت که این ۲۰ صفحه آخر قشنگ منو میخکوب کرد واقعا این جلد خیلی خیلی قشنگ تر از ۲ جلد قبلی بود و و قطعا ارزش خوندن داره و واقعا من عاشق زوج ارون و جولیت و

شخصیت قوی جولیت شدم
      

        همین الان این کتاب رو تموم کردم🥲😐
و واقعا نمیدونم چی بگم آنقدر که شک شدم هر چی به آخر  کتاب نزدیک میشدم برگام بیشتر میریخت.!!!
به جرعت میتونم بگم بهترین کتابی بود که از فریدا خوندم و واقعا غیر قابل پیش‌بینی بود.