بریدههای کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی فاطیما اربابی 1403/6/31 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 80 میگوید مسئله این است که جهان من همیشه فقط یک امکان میتواند اتفاق بیفتد و افتادن یک اتفاق به معنای نیفتادن اتفاقات دیگر است. از این رو اگر درمورد جهان معنایی ندارد و کلا فرضی است باطل. اگر را باید از جهانم حذف کنم و به جهانی ببرمش که در آن سرتاسر اگر است که اتفاق میافتد. 0 12 آفتاب شریفیراد 1404/2/3 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 120 باز هم میگویم، مادر مهربانترین شبحی است که میتواند از کنار آدم بگذرد و به یادش بیاورد که در جهان هیچ چیزی برای ترسیدن نیست. 1 5 ا. ر. 1402/4/7 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 23 بیدار شدن عجیب ترین کار جهان است. تا مدت ها بعد از نابینا شدنم، متوجه زمان درست بیدار شدن نمى شوم. مدت ها طول مى کشد تا بفهمم آدم وقتى بیدار مى شود چه فرقى با خوابیدنش مى کند. یا این که آدم از کجا بیدار مى شود و چه کسى مى داند مرز بیدارى و خواب کجاست؟ 0 26 paku 1402/12/8 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 87 او میگوید هر انسان دور خودش جهانی دارد؛ جهانی که رنگ، بو و حتی کلمات خاص خودش را دارد و هر فرد آن را با خودش اینطرف و آنطرف میبرد. هنگامی که آدمها از کنار یکدیگر عبور میکنند یا بههم فکر میکنند و یا با یکدیگر حرف میزنند، این جهانها در هم فرو میروند و مشترکاتی پیدا میشوند. دلیل تفاوت جملات و افکار آدمها، تفاوت همین جهانهاست. 0 10 حانيه مهدوى 1403/9/28 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 34 كتابخانه بدون ترديد مهم ترين شئ خانه است. چون دروازه ورود من به جهان ديگر است… 1 53 "setayesh" 1404/2/18 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 64 تغییر کش آمدن جهان است و با مقدار معتنابهی درد همراه. 0 8 Sara 1404/3/12 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 64 تغییر کش آمدن جهان است و با مقدار معتنابهی درد همراه. 0 1 paku 1402/12/6 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 36 مادر میگوید کیمیاگری هنر است، چیزی شبیه نوشتن. نمیشود در این جهان چیز پستی را به چیزی با ارزش تبدیل کرد مگر آنکه اول این کار را در جهان درون انجام داد. مادر میگوید آدمها وقتی مینویسند چیزهای نادیدنی درونشان را هم میزنند و از دلشان چیزی در میآورند که قابل دیدن است. کیمیاگر هم وقتی جیوه و گوگرد و نمک را در تنورش حرارت میدهد تا به اکسیر برسد، دارد درون خودش همین کار را میکند. مادر میگوید تا درون انسان عوض نشود، بیرونش تغییر نمیکند. 0 27 نازنین زینب صیّادی 1404/2/27 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 13 مادر همیشه نزدیک است و من بویش را از میان همهٔ بوهای جهان تشخیص میدهم،بوی نارنج و نعنا و کمی یاس وحشی که با تعقیب کردنش خودم را در خانه پیدا میکنم. 0 1 فاطمه 1404/2/19 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 11 نیستی ندیدن نیست، چیز پُرتری است و همزمان خالیتر. 2 22 paku 1402/12/7 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 65 من که تا به امروز ایمانی حقیقی داشتم که جهان کتاب عمیق ترین و واقعی ترین راه شناخت جهان است، شروع میکنم به درد کشیدن، درد اینکه بوی کتان را هیچ جوره نمیشود در هیچ کتابی تجربه کرد :) 0 5 فاطمه 1404/2/19 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 6 مرگ آن است که نَفس، اعضا و جوارح را رها کند و به حال خود بگذارد. 0 16 Sara 1404/3/9 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 36 اما به نظر من همیشه انتخابی در کار است و هیچکس در این جهان مجبور به انجام کاری نیست. 0 3 محمدمهدی دوستی 1402/4/9 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 71 به بوها فکر میکنم. به بوهای بهتر. به بوی نارنج و نعنا. به بوی کتان. حالا اتاق بوی خون و گوشت و پارچه میدهد. یاد این میافتم که بوها تنها بازماندگان زمیناند، با آدمیانی سرشار از حس غلیظ انتظار، و خدایی بیوزن که برایمان بیدریغ میگرید. 0 26 دریا 1403/3/22 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 75 به چیزهایی میاندیشم که میشود داشت و از دست داد. به آنهایی که نمیشود داشت و از دستشان هم نداد. به حسرت فکر میکنم که تنها حس حقیقی دنیاست. مادر میگوید خیال، بزرگترین موهبت هر انسانی است. آن بیرون آدمها عاشق میشوند اما عشقشان میگذارد میرود. ثروتمند میشوند اما ثروتشان یک شبه به باد میرود. آدمها یکدیگر را به توهم ساختن جهانی بهتر میکشند اما جهان به هیچ وجه بهتر نمیشود. در جهان خیال اما میتوان صاحب ابدی همه چیز شد. میتوان هر چیزی را به دلخواه ساخت. در جهان خیال هر انتخاب، امکانی دیگر را منتفی نمیکند. اینجا جهان بدون مرز و دود و خون و تلخی است. میتوان همه چیز را یکجا داشت. میتوان ثروتمند شد یا اگر نه فقیر و باز ثروتمند. حتی میتوان مرد و زنده شد و باز مرد و باز زنده شد و تا ابد ادامه داد. مادر میگوید آدمها آن بیرون وقتی میمیرند که تازه وارد جهان خیال شدهاند. وقتی که فهمیدهاند همهی عمر در چه فریب بزرگی زندگی کردهاند. 0 4 ابوالفضل فیروزآبادی 1402/8/6 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 14 چیزهای کوچک ، اهمیت ابدی دارند . جزئیات معمولا با درد هم رابطه دارند . 0 15 paku 1402/12/8 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 90 تولستوی میگوید: همه چیز برای کسی که میداند چگونه صبر کند، به موقع اتفاق میافتد :)✨️ 0 12 •/غین عین/• 1403/3/1 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 41 من یاد گرفته ام وقت انجام کاری همه ی وجودم را صرفش کنم:) 0 15 Shaqayeq 1403/10/2 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 77 آنوقت در گوشت فریاد میزند:آهای،میشنوی؟نظام عالم وجود کاملا مثل دو ضربدر دو مساوی چهار است.طبیعت از کسی نمی پرسد که تو چه میخواهی.آرزوهای تو به طبیعت چه مربوط!او نمی پرسد آیا قوانین طبیعی موافق میل تو هست یا نه.تو باید طبیعت را آنطور که هست دریابی و بخواهی و در نتیجه تمام قوانینش را و تمام نتایج حاصله از آن قوانین را باید بپذیری.پس دیوار،دیوار است و راه نیست. ای خدای بزرگ،این قوانین طبیعی به من چه مربوط.ریاضی به من چه ربطی دارد.اگر به دلایلی که خود معلوم نیست،این قانون دو ضربدر دو مساوی چهار بر من گران آید و نخواهمش آن وقت چه؟من چه باید بکنم؟پیداست که من با سر به سوی این دیوار میروم زیرا واقعا نیروی لازم این تهور را در خود سراغ ندارم ولی با وجود این ضعف تسلیم شما هم نمیشوم،فقط به این علت که در اینجا دیوار است و من نمیتوانم و قدرت ندارم از آن عبور کنم؛پس نمیشود رفت. 0 14 nadi 1403/10/8 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 11 تنهایی چیزِ پُری است و همزمان خالی 0 3
بریدههای کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی فاطیما اربابی 1403/6/31 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 80 میگوید مسئله این است که جهان من همیشه فقط یک امکان میتواند اتفاق بیفتد و افتادن یک اتفاق به معنای نیفتادن اتفاقات دیگر است. از این رو اگر درمورد جهان معنایی ندارد و کلا فرضی است باطل. اگر را باید از جهانم حذف کنم و به جهانی ببرمش که در آن سرتاسر اگر است که اتفاق میافتد. 0 12 آفتاب شریفیراد 1404/2/3 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 120 باز هم میگویم، مادر مهربانترین شبحی است که میتواند از کنار آدم بگذرد و به یادش بیاورد که در جهان هیچ چیزی برای ترسیدن نیست. 1 5 ا. ر. 1402/4/7 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 23 بیدار شدن عجیب ترین کار جهان است. تا مدت ها بعد از نابینا شدنم، متوجه زمان درست بیدار شدن نمى شوم. مدت ها طول مى کشد تا بفهمم آدم وقتى بیدار مى شود چه فرقى با خوابیدنش مى کند. یا این که آدم از کجا بیدار مى شود و چه کسى مى داند مرز بیدارى و خواب کجاست؟ 0 26 paku 1402/12/8 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 87 او میگوید هر انسان دور خودش جهانی دارد؛ جهانی که رنگ، بو و حتی کلمات خاص خودش را دارد و هر فرد آن را با خودش اینطرف و آنطرف میبرد. هنگامی که آدمها از کنار یکدیگر عبور میکنند یا بههم فکر میکنند و یا با یکدیگر حرف میزنند، این جهانها در هم فرو میروند و مشترکاتی پیدا میشوند. دلیل تفاوت جملات و افکار آدمها، تفاوت همین جهانهاست. 0 10 حانيه مهدوى 1403/9/28 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 34 كتابخانه بدون ترديد مهم ترين شئ خانه است. چون دروازه ورود من به جهان ديگر است… 1 53 "setayesh" 1404/2/18 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 64 تغییر کش آمدن جهان است و با مقدار معتنابهی درد همراه. 0 8 Sara 1404/3/12 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 64 تغییر کش آمدن جهان است و با مقدار معتنابهی درد همراه. 0 1 paku 1402/12/6 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 36 مادر میگوید کیمیاگری هنر است، چیزی شبیه نوشتن. نمیشود در این جهان چیز پستی را به چیزی با ارزش تبدیل کرد مگر آنکه اول این کار را در جهان درون انجام داد. مادر میگوید آدمها وقتی مینویسند چیزهای نادیدنی درونشان را هم میزنند و از دلشان چیزی در میآورند که قابل دیدن است. کیمیاگر هم وقتی جیوه و گوگرد و نمک را در تنورش حرارت میدهد تا به اکسیر برسد، دارد درون خودش همین کار را میکند. مادر میگوید تا درون انسان عوض نشود، بیرونش تغییر نمیکند. 0 27 نازنین زینب صیّادی 1404/2/27 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 13 مادر همیشه نزدیک است و من بویش را از میان همهٔ بوهای جهان تشخیص میدهم،بوی نارنج و نعنا و کمی یاس وحشی که با تعقیب کردنش خودم را در خانه پیدا میکنم. 0 1 فاطمه 1404/2/19 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 11 نیستی ندیدن نیست، چیز پُرتری است و همزمان خالیتر. 2 22 paku 1402/12/7 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 65 من که تا به امروز ایمانی حقیقی داشتم که جهان کتاب عمیق ترین و واقعی ترین راه شناخت جهان است، شروع میکنم به درد کشیدن، درد اینکه بوی کتان را هیچ جوره نمیشود در هیچ کتابی تجربه کرد :) 0 5 فاطمه 1404/2/19 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 6 مرگ آن است که نَفس، اعضا و جوارح را رها کند و به حال خود بگذارد. 0 16 Sara 1404/3/9 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 36 اما به نظر من همیشه انتخابی در کار است و هیچکس در این جهان مجبور به انجام کاری نیست. 0 3 محمدمهدی دوستی 1402/4/9 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 71 به بوها فکر میکنم. به بوهای بهتر. به بوی نارنج و نعنا. به بوی کتان. حالا اتاق بوی خون و گوشت و پارچه میدهد. یاد این میافتم که بوها تنها بازماندگان زمیناند، با آدمیانی سرشار از حس غلیظ انتظار، و خدایی بیوزن که برایمان بیدریغ میگرید. 0 26 دریا 1403/3/22 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 75 به چیزهایی میاندیشم که میشود داشت و از دست داد. به آنهایی که نمیشود داشت و از دستشان هم نداد. به حسرت فکر میکنم که تنها حس حقیقی دنیاست. مادر میگوید خیال، بزرگترین موهبت هر انسانی است. آن بیرون آدمها عاشق میشوند اما عشقشان میگذارد میرود. ثروتمند میشوند اما ثروتشان یک شبه به باد میرود. آدمها یکدیگر را به توهم ساختن جهانی بهتر میکشند اما جهان به هیچ وجه بهتر نمیشود. در جهان خیال اما میتوان صاحب ابدی همه چیز شد. میتوان هر چیزی را به دلخواه ساخت. در جهان خیال هر انتخاب، امکانی دیگر را منتفی نمیکند. اینجا جهان بدون مرز و دود و خون و تلخی است. میتوان همه چیز را یکجا داشت. میتوان ثروتمند شد یا اگر نه فقیر و باز ثروتمند. حتی میتوان مرد و زنده شد و باز مرد و باز زنده شد و تا ابد ادامه داد. مادر میگوید آدمها آن بیرون وقتی میمیرند که تازه وارد جهان خیال شدهاند. وقتی که فهمیدهاند همهی عمر در چه فریب بزرگی زندگی کردهاند. 0 4 ابوالفضل فیروزآبادی 1402/8/6 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 14 چیزهای کوچک ، اهمیت ابدی دارند . جزئیات معمولا با درد هم رابطه دارند . 0 15 paku 1402/12/8 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 90 تولستوی میگوید: همه چیز برای کسی که میداند چگونه صبر کند، به موقع اتفاق میافتد :)✨️ 0 12 •/غین عین/• 1403/3/1 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 41 من یاد گرفته ام وقت انجام کاری همه ی وجودم را صرفش کنم:) 0 15 Shaqayeq 1403/10/2 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 77 آنوقت در گوشت فریاد میزند:آهای،میشنوی؟نظام عالم وجود کاملا مثل دو ضربدر دو مساوی چهار است.طبیعت از کسی نمی پرسد که تو چه میخواهی.آرزوهای تو به طبیعت چه مربوط!او نمی پرسد آیا قوانین طبیعی موافق میل تو هست یا نه.تو باید طبیعت را آنطور که هست دریابی و بخواهی و در نتیجه تمام قوانینش را و تمام نتایج حاصله از آن قوانین را باید بپذیری.پس دیوار،دیوار است و راه نیست. ای خدای بزرگ،این قوانین طبیعی به من چه مربوط.ریاضی به من چه ربطی دارد.اگر به دلایلی که خود معلوم نیست،این قانون دو ضربدر دو مساوی چهار بر من گران آید و نخواهمش آن وقت چه؟من چه باید بکنم؟پیداست که من با سر به سوی این دیوار میروم زیرا واقعا نیروی لازم این تهور را در خود سراغ ندارم ولی با وجود این ضعف تسلیم شما هم نمیشوم،فقط به این علت که در اینجا دیوار است و من نمیتوانم و قدرت ندارم از آن عبور کنم؛پس نمیشود رفت. 0 14 nadi 1403/10/8 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 155 صفحۀ 11 تنهایی چیزِ پُری است و همزمان خالی 0 3