بریده‌ کتاب‌های قحطی بزرگ و نسل کشی در ایران (1298 - 1296ش / 1919 - 1917م) بازترجمه به همراه اضافات

قحطی بزرگ و نسل کشی در ایران (1298 - 1296ش / 1919 - 1917م) بازترجمه به همراه اضافات
بریدۀ کتاب

صفحۀ 127

قحطی و بیماری های ناشی از آن در ولایت فارس ابعاد هولناکی یافته بود. تلفات وحشتناک شهر شیراز را شاهد عینی، محمدعلی جمالزاده[نویسنده معروف ایرانی]، این طور روایت می کند: جنگ جهانی در آستانه اتمام بود[پاییز 1918]که در دل شبی تاریک و هولناک سه سوار ترسناک که هر کدام شمشیر و شلاقی به برداشتند به آرامی از دیوار های شهر عبور کردند و به آن وارد شدند. یک سوار نامش((قحطی)) و دیگری، ((آنفلوانزای اسپانیایی)) و آخری ((وبا)) بود. طبقات فقیر، پیر و جوان در برابر حمله این سواران بی رحم چون برگ خزان فرو می ریختند. غذایی پیدا نمی شد، مردم مجبور بودند هر چه را که می توانستند بجوند، بخورند؛ شیء یا حیوان. دیگر گربه و سگ و کلاغ پیدا نمی شد. حتی موش ها نسلشان برافتاده بود. برگ، علف و ریشه گیاه را مانند نان و گوشت معامله می کردند. در هر گوشه و کنار مرده بی صاحب بود. بعد از مدتی مردم به خوردن گوشت مرده روی آوردند. گاه اجساد را جمع و بار گاری ها کرده و به بیرون شهر می بردند تا در چاله ای ریخته و رویشان خاک بریزند. بازار ها و دکان ها خالی و تعطیل بودند و هیچ طبیب و پرستار و دوا و درمانی پیدا نمی شد.

1

قحطی بزرگ و نسل کشی در ایران (1298 - 1296ش / 1919 - 1917م) بازترجمه به همراه اضافات
بریدۀ کتاب

صفحۀ 7

ممکن است خواننده این کتاب دریابد که آقای مجد بر آن بوده است که ثابت کند عملکرد ارتش انگلستان در ایران مسبب اصلی تشدید فاجعه ی قحطی بزرگ بوده است. این دریافت کاملاً درست است و خود ایشان در مصاحبه ای در این باره می گوید:((عجیب تر از همه نقش بریتانیا در این فاجعه است. قحطی بزرگ در زمانی اتفاق افتاد که سراسر ایران در اشغال نظامی انگلیسی ها بود. ولی انگلیسی ها نه تنها هیچ کاری برای مبارزه با قحطی و کمک به مردم ایران نکردند، بلکه عملکرد آن ها اوضاع را وخیم تر کرد و سبب مرگ میلیون ها نفر از ایرانیان شد. درست در زمانی که مردم ایران به دلیل قحطی نابود می شدند، ارتش بریتانیا مشغول خرید مقادیر عظیمی غله و مواد غذایی از بازار ایران بود و با این کار خود هم افزایش شدید قیمت مواد غذایی را سبب می شد و هم مردم ایران را از این مواد محروم می کرد. جالب تر این که انگلیسی ها مانع واردات مواد غذایی از آمریکا، هند و بین النهرین به ایران شدند. به علاوه، در زمان چنین قحطی عظیمی، انگلیسی ها از پرداخت پول درآمد های نفتی ایران استنکاف ورزیدند. چنین اقداماتی را قطعاً باید جنایت جنگی از قحطی و نسل کشی به شمار آورد. هیچ تردیدی نیست که انگلیسی ها از قحطی و نسل کشی به عنوان وسیله ای برای سلطه بر ایران استفاده می کردند.))

0

قحطی بزرگ و نسل کشی در ایران (1298 - 1296ش / 1919 - 1917م) بازترجمه به همراه اضافات
بریدۀ کتاب

صفحۀ 108

سرگرد داناهو( خبرنگار شناخته شده جنگ که به ارتش انگلیس پیوسته بود) به توصیف نمونه هایی از آدم خواری می پردازد:((امّا حوادث بدتری در راه بود. مردم گرسنه که رنج بی غذایی آن ها را دچار جنون کرده بود، به خوردن گوشت آدم روی آورده بودند. آدمخواری جرمی است که تا کنون در ایران ناشناخته بوده و از این رو مجازاتی برای آن در قوانین این کشور وجود ندارد. مجرمین اغلب زنان هستند و قربانیان، کودکانی که از جلوی خانه هایشان ربوده می شوند و یا در شلوغی بازار قاپیده می شوند. مادران از این که برای گدایی تکه نانی نوزادانشان را تنها بگذارند، می هراسند. زیرا ممکن است در غیبت آنان کودکانشان ربوده و خورده شوند. هر وقت در بازار یا معابر باریک و پر از چاله چوله راه می رفتم، دیدن این همه بدبختی علنی آدمیزاد در آنجا حس ترس مشمئزکننده ای به من می داد. کودکانی که پوست و استخوان بودند دور آدم جمع می شدند و برای لقمه نانی و یا پولی که بتوانند با آن نان بخرند التماس می کردند و هنگامی که چند پول سیاه به آن ها می دادی، نمی توانستی این فکر عذاب آور را از ذهنت بیرون کنی که ‌شاید سرنوشت آن ها هم، دیر یا زود، سر درآوردن از دیگ غذاست.)) نظمیه تعدادی خاطی را دستگیر کرده است:(( آن ها هشت زن را بازداشت کرده اند که اعتراف کرده اند تعدادی کودک را ربوده و خورده اند و عذرشان این بوده که گرسنگی آن ها را به چنین جرم هولناکی وادار کرده است.))

2