بریدههای کتاب ژرمینال gharneshin دیروز ژرمینال امیل زولا 4.4 33 صفحۀ 156 دستمزد کارگران بنا به قانون مفرغ به کمترین مقدار ممکن معین میشه! این حداقل مقداریه که کارگرا نون خالی بخورن و بچه درست کنن. اگه از این مقدرا کمتر بشه، کارگرا از گرسنگی میمیرن و تقاضای نیروی کار زیاد میشه و دستمزد بالا میره. اگه از این مقدار بالاتر بره عرضهی نیروی کار زیاد میشه و دستمزد پایین میآد. این تعادل شکمای خالیه. محکومیت دائمی به شکنجهی کار و درد گرسنگی. 0 2 پارمیدا 1403/7/2 ژرمینال امیل زولا 4.4 33 صفحۀ 70 اِتییِن وقتی در قفس آسانسور قرار گرفت و با چهار نفر دیگر در واگنتی تنگ افتاد و روانه سطح زمین شد تصمیم گرفت که تکاپوی خود را در جستجوی نان از سر گیرد. همان بهتر بود که درجا از گرسنگی بمیرد و باز به اعماق این جهنم فرو نرود. اینجا جانت را میگذاشتی و حتی لقمه نانی به دست نمیآوردی. 0 11 °•zari•° 1403/10/1 ژرمینال امیل زولا 4.4 33 صفحۀ 281 اصلا هیچ چیز بهتر از تنهایی نیست.آدم وقتی تنهاست اختلاف نظر ندارد. 7 50 gharneshin دیروز ژرمینال امیل زولا 4.4 33 صفحۀ 156 با اعلام آزادی کارگران فقط به ریش آنها خندیده بودند. بله، آنها آزاد بودند که از گرسنگی بمیرند و از این آزادی خوب استفاده میکردند. رای دادن به گردنکلفتهایی که وقتی انتخاب شدند شکم گنده میکردند و اعتنایی به وضع بیچارگان نداشتند. 0 2 سارا روشنایی 1403/5/25 ژرمینال امیل زولا 4.4 33 صفحۀ 466 وقتی امید نباشه،زندگی سیاهه! 0 18 gharneshin دیروز ژرمینال امیل زولا 4.4 33 صفحۀ 182 وقتی انسان مثل حیوان سر در خاک دارد ناگزیر است که گوشهای مجازین برای خود بسازد و در آن خود را به چیزهایی که هرگز نخواهد داشت مهمان کند. 0 2 بهار ناصری 1404/2/14 ژرمینال امیل زولا 4.4 33 صفحۀ 475 چاه انسانها را به صورت لقمه ای بیست وسی نفری فرو می بلعید و چنان به نرمی،که گفتی حس نمی کنه چگونه از گلویش پایین می روند. 0 8 پارمیدا 1403/7/2 ژرمینال امیل زولا 4.4 33 صفحۀ 467 چیزی که حقیقت داشت بدبختی بود. خاک سیاه تا دلت بخواد... 0 13 gharneshin 3 روز پیش ژرمینال امیل زولا 4.4 33 صفحۀ 97 افسوس هنوز کسی راهی برای زنده ماندن بدون غذا کشف نکرده بود. 0 4 مهران م 1403/11/5 ژرمینال امیل زولا 4.4 33 صفحۀ 292 اصلا هیچی بهتر از تنهایی نیست.آدم وقتی تنهاست با کسی اختلاف نداره! 0 7 بهار ناصری 1404/2/14 ژرمینال امیل زولا 4.4 33 صفحۀ 176 هیچ کس نیست که کاملا سزاوار سرزنش باشد هیچ آدمی پیدا نمی شود که در عین تمام شرارت هایی که ممکن است از او سرزده باشد،خون های بسیار نیز نکرده باشد. 0 12 gharneshin 2 روز پیش ژرمینال امیل زولا 4.4 33 صفحۀ 138 به این دخترانِ از خستگی درماندهای فکر میکرد که هنوز آنقدر احمق بودند که بچه درست میکردند: گوشتی برای بار بردن و کالبدهایی برای رنج کشیدن. اگر اینها همچنان به درست کردن بچههایی به گرسنگی محکوم ادامه دهند فلاکتشان هرکز تمام نخواهد شد. آیا بهتر نبود سوراخ زیر شکمشان را چفت کنند و رانهاشان را مثل وقت رسیدن مصیبت جفت؟ 0 5 msalar 1403/12/5 ژرمینال امیل زولا 4.4 33 صفحۀ 156 0 1 فاطمه بلالی 1403/12/12 ژرمینال امیل زولا 4.4 33 صفحۀ 71 ساکتشان کن.وقتی آدم قدرت ندارد بهتر است با وضع موجود بسازد و آنرا بدتر نکند. 0 0 °•zari•° 1403/9/25 ژرمینال امیل زولا 4.4 33 صفحۀ 153 یک روز هم میرسد که... آه،تف بر این زندگی!پسکیآخر؟پسکی؟ 1 49
بریدههای کتاب ژرمینال gharneshin دیروز ژرمینال امیل زولا 4.4 33 صفحۀ 156 دستمزد کارگران بنا به قانون مفرغ به کمترین مقدار ممکن معین میشه! این حداقل مقداریه که کارگرا نون خالی بخورن و بچه درست کنن. اگه از این مقدرا کمتر بشه، کارگرا از گرسنگی میمیرن و تقاضای نیروی کار زیاد میشه و دستمزد بالا میره. اگه از این مقدار بالاتر بره عرضهی نیروی کار زیاد میشه و دستمزد پایین میآد. این تعادل شکمای خالیه. محکومیت دائمی به شکنجهی کار و درد گرسنگی. 0 2 پارمیدا 1403/7/2 ژرمینال امیل زولا 4.4 33 صفحۀ 70 اِتییِن وقتی در قفس آسانسور قرار گرفت و با چهار نفر دیگر در واگنتی تنگ افتاد و روانه سطح زمین شد تصمیم گرفت که تکاپوی خود را در جستجوی نان از سر گیرد. همان بهتر بود که درجا از گرسنگی بمیرد و باز به اعماق این جهنم فرو نرود. اینجا جانت را میگذاشتی و حتی لقمه نانی به دست نمیآوردی. 0 11 °•zari•° 1403/10/1 ژرمینال امیل زولا 4.4 33 صفحۀ 281 اصلا هیچ چیز بهتر از تنهایی نیست.آدم وقتی تنهاست اختلاف نظر ندارد. 7 50 gharneshin دیروز ژرمینال امیل زولا 4.4 33 صفحۀ 156 با اعلام آزادی کارگران فقط به ریش آنها خندیده بودند. بله، آنها آزاد بودند که از گرسنگی بمیرند و از این آزادی خوب استفاده میکردند. رای دادن به گردنکلفتهایی که وقتی انتخاب شدند شکم گنده میکردند و اعتنایی به وضع بیچارگان نداشتند. 0 2 سارا روشنایی 1403/5/25 ژرمینال امیل زولا 4.4 33 صفحۀ 466 وقتی امید نباشه،زندگی سیاهه! 0 18 gharneshin دیروز ژرمینال امیل زولا 4.4 33 صفحۀ 182 وقتی انسان مثل حیوان سر در خاک دارد ناگزیر است که گوشهای مجازین برای خود بسازد و در آن خود را به چیزهایی که هرگز نخواهد داشت مهمان کند. 0 2 بهار ناصری 1404/2/14 ژرمینال امیل زولا 4.4 33 صفحۀ 475 چاه انسانها را به صورت لقمه ای بیست وسی نفری فرو می بلعید و چنان به نرمی،که گفتی حس نمی کنه چگونه از گلویش پایین می روند. 0 8 پارمیدا 1403/7/2 ژرمینال امیل زولا 4.4 33 صفحۀ 467 چیزی که حقیقت داشت بدبختی بود. خاک سیاه تا دلت بخواد... 0 13 gharneshin 3 روز پیش ژرمینال امیل زولا 4.4 33 صفحۀ 97 افسوس هنوز کسی راهی برای زنده ماندن بدون غذا کشف نکرده بود. 0 4 مهران م 1403/11/5 ژرمینال امیل زولا 4.4 33 صفحۀ 292 اصلا هیچی بهتر از تنهایی نیست.آدم وقتی تنهاست با کسی اختلاف نداره! 0 7 بهار ناصری 1404/2/14 ژرمینال امیل زولا 4.4 33 صفحۀ 176 هیچ کس نیست که کاملا سزاوار سرزنش باشد هیچ آدمی پیدا نمی شود که در عین تمام شرارت هایی که ممکن است از او سرزده باشد،خون های بسیار نیز نکرده باشد. 0 12 gharneshin 2 روز پیش ژرمینال امیل زولا 4.4 33 صفحۀ 138 به این دخترانِ از خستگی درماندهای فکر میکرد که هنوز آنقدر احمق بودند که بچه درست میکردند: گوشتی برای بار بردن و کالبدهایی برای رنج کشیدن. اگر اینها همچنان به درست کردن بچههایی به گرسنگی محکوم ادامه دهند فلاکتشان هرکز تمام نخواهد شد. آیا بهتر نبود سوراخ زیر شکمشان را چفت کنند و رانهاشان را مثل وقت رسیدن مصیبت جفت؟ 0 5 msalar 1403/12/5 ژرمینال امیل زولا 4.4 33 صفحۀ 156 0 1 فاطمه بلالی 1403/12/12 ژرمینال امیل زولا 4.4 33 صفحۀ 71 ساکتشان کن.وقتی آدم قدرت ندارد بهتر است با وضع موجود بسازد و آنرا بدتر نکند. 0 0 °•zari•° 1403/9/25 ژرمینال امیل زولا 4.4 33 صفحۀ 153 یک روز هم میرسد که... آه،تف بر این زندگی!پسکیآخر؟پسکی؟ 1 49