سارا روشنایی

سارا روشنایی

@sara8577

2 دنبال شده

14 دنبال کننده

پیشنهاد کاربر برای شما

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

فعالیت‌ها

          این کتاب  یکی از آن داستان‌هایی است که به شدت بر احساسات و تفکرات من تأثیر گذاشت. نویسنده با قلمی شیوا و جذاب، ما را به دنیای شخصیت‌هایش می‌برد و ما را در دل چالش‌ها و کشمکش‌های آن‌ها غرق می‌کند. 

در این کتاب، عشق و درد، امید و ناامیدی به طرز عمیقی با هم در هم آمیخته شده‌اند. شخصیت‌ها به گونه‌ای طراحی شده‌اند که هر کدام داستانی منحصر به فرد دارند و در عین حال، همه آن‌ها به نوعی با هم در ارتباط‌اند. این ارتباطات نه تنها به غنای داستان کمک می‌کند، بلکه باعث می‌شود که خواننده با آن‌ها همذات‌پنداری کند.

یکی از نکات جالب این کتاب، نحوه پردازش به مسأله عشق و روابط انسانی است. نویسنده به خوبی نشان می‌دهد که عشق همیشه آسان نیست و گاهی نیازمند فداکاری و صبر است. لحظاتی در داستان وجود دارد که قلبم را به تپش می‌اندازد و احساساتی عمیق را در من برمی‌انگیزد. 

در نهایت، "ما تمامش می‌کنیم" نه تنها یک داستان عاشقانه است، بلکه درس‌هایی درباره زندگی، امید و قدرت روابط انسانی را نیز به ما می‌آموزد. این کتاب به من یادآوری کرد که حتی در سخت‌ترین شرایط، عشق می‌تواند ما را به جلو هدایت کند و امید را در دل‌مان زنده نگه دارد.
        

21

2

          این کتاب یه چیز مهم رو در ذهنم گسترش داد، چیزی که برای آدم‌هایی که علوم انسانی می‌خونن حیاتیه. واقعیت و ایده.
تفاوت چیزی که روی کاغذ نوشته می‌شه و چیزی که در جامعه جریان داره
 چیزی که داخل اخبار می‌بینی و چیزی که واقعا هست.
ایسم‌ها و ایست‌های مختلفی که روی برگه‌های کتاب  پرفروش و مشهور می‌درخشن 
کلماتی که مدام ازشون استفاده می‌شه: عدالت! عدالت واقعی! و چیزی که واقعا داخل جامعه هست. چیزی که وقتی می‌ری و می‌گردی و فکر می‌کنی می‌بینی 
و متوجه می‌شی که ایدئولوژی‌های کاغذی کافی نیستن، رژیم‌های مختلف کاغذی کار نمی‌کنن.
درک تفاوت کاغذ و واقعیت
چیزی که به نظرم باید بهش برسم و بفهمم تعادلی که بینش باید رعایت شه. کتاب از دید جالبی کل ماجرای کمونيسم و سوسیالیسم در اروپای شرقی و دموکراسی نوپای جایگزین شده رو بررسی می‌کرد. از دید روایت‌های واقعی زنان. آدم‌ها با زندگی‌های واقعیشون.
توزیع عادلانه فقر!
در نظر گرفتن نیاز‌های ابتدایی یک جنسیت به عنوان نیمی از جمعیت یک جامعه
درنظر نگرفتن زندگی روزمره مردم یک جامعه برای رسیدن به هدفی که صد سال یا بیشتر سال دیگه قراره احتمالا به جایی برسه...
و زندگی آدم‌هایی که این بین نابود می‌شه برای یک هدف به قول بعضی‌ها مهم‌تر.
کتاب رو دوست داشتم و واقعا از کتاب یادگرفتم
و به همه پیشنهادش می‌کنم!
        

46

          "زندگی هرچه‌قدر هم بی‌ارزش باشد، بیشتر از آن می‌ارزد که به دست مردم جاهل تباه بشود
_نادر ابراهیمی "

داستان و شیوه روایت کتاب به نوعی بود که باعث شد؛
احساس مشاوری را داشته باشم که در دل اسپانیا مراجعه کنندگانی دارد که دست برقضا افراد یک روستا و باهم مرتبط هستند.
در جلسه اول آمدند، به طور کلی مشکلشان/غصه‌شان را گفتند و در جلسات بعدی درکنارهم به تجزیه و تحلیل این مشکلات پرداختیم.
در جلسات بعدی جزئیات ماجراها بیان شدند و انگار بعد از هرجلسه نمای بیشتری از اتفاقات بدست می آمد..
سعی می‌کردیم با هر فصلی که جلو می رویم علت اتفاقات و تصمیمات را بفهمیم.

از چالش های زندگی 
از نحوه و خطاهایی در تربیت فرزندان 
رفتارهای اشتباه با همسران
از بی محبتی، بی احترامی
و درآخر!
از فریب خوردن جوانان و تلف شدن عمر یک جوان،
و از تاثیر روانی تروریسم بر زندگی و روان مردم 
صحبت کردیم..

در همان اول 
بیتوری آمد
مادر بود، دوفرزند داشت
همسرش قربانی ترویست بود.
 از همسرش بسیار سخن گفت، دلتنگ بود..
از نگرانی برای فرزندانش، شابیر و نره‌آ گفت!

بعد از آن 
میرن آمد!
او هم مادر بود! 
(من که مشاور واقعی آنها نبودم، پس می‌توانم احساساتم را درگیر این قضیه کنم،
 باید بگويم از میرن به شدت بدم می آید!!)
 از پسرش که عضو اتا بود دفاع کرد.
منتظر بودم از باقی فرزندانش،(آرانچا و گورکا) و همسرش بگوید، ولی نگفت!
یعنی گفت ولی تعریف و تمجیدی درکار نبود، فقط شکایت کرد!
میرن را دوست ندارم، گوشت تلخ، بداخلاق و متعصب است!
و بعد، تک تک فرزندان و همسران وارد میدان شدند و داستان زندگی و علت تصمیمات خود را بیان کردند.

'در دیار اجدادی با نه شخصیت اصلی روبه‌رو هستیم، که تک تکشان بیش از شخصیت هایی در دل یک داستان هستند!
انسان هایی هستند با تمام ضعف ها، امیدها، ترس‌ها، وابستگی ها و ...
در طول کتاب با این شخصیت ها زندگی می‌کنیم و همین فراموش کردنشان را سخت می‌کند'

داستان اصلی این کتاب
داستانِ دو خانواده‌ی بیتوری و میرن است، که هرکدام به نوعی، قربانی اتا شدند.
میرن و بیتوری و همین طور همسرانشان، دوستان بسیار صمیمی بودند، برای همین ماجرا کمی پیچیده تر شده است..
یکی از اعضای آن دو خانواده‌، توسط اتا جانش را از دست داد و دیگری فریب خورد و عمرش را هدر داد!

(اصلا اتا چیست؟
چند آدم مسلح آمدند،با حمایت بخشی از مردم متعصب جامعه،تصمیم گرفتند که این سرزمین/ این دیار اجدادی برای آنهاست!
و هرکسی که آنها نمی‌پسندند یا باید برود یا باید کشته شود.
اسم این گروه اتا بود!
سازمان جدایی طلبی که در راستای استقلال سرزمین باسک، فعالیت های تروریستی انجام می‌داد.)


داستان این کتاب به شکل خطی روایت نمی‌شود،
بلکه هر یک از فصل‌ها
زمان و راوی متفاوتی دارد
ولی این هنر نویسنده است که شما با خواندن فقط دو خط از هر فصل، می‌فهمید، هم ماجرا مربوط به چه زمانی و هم راوی چه کسی است :)
در مطالعه‌ی این کتاب صبوری کنید.
کتاب، روایت داستانی ولی قطور با اطلاعات تاریخی/سیاسی/روانشناسی نسبتا کاملی است، ولی شاید در بخش های پایانی احساس کنید زیادی کش پیدا کرده است، ولی صبر کنید، پشیمان نمی‌شوید.!
نوع روایت کتاب برایم تازگی داشت، فلش بک ها به هیچ عنوان اذیت کننده نبودند بلکه برایم تازگی داشتند..
        

91

27

          بازرس یک کمدی انتقادی است که هدف اصلی انتقاد در آن فساد موجود در نظام اداری است. 

گوگول به گونه ای می‌نویسد که هم همه آنچه را می‌خواهد، می‌گوید، هم صریح و مستقیم نمی‌گوید. هم شما را به خنده می‌اندازد و هم عمیقا متاسف و آگاهتان می‌کند.

این اثر که خواندنش برایم تجربه‌ای خوشایند بود، هنوز زنده است؛ اگرچه این نمایشنامه در سال 1836 نوشته شده و در درجه اول انتقاد به وضعیت روسیه آن زمان است، اما رفتارهایی مانند چاپلوسی، فساد، ریا، بی مسئولیتی و فرار از نظارت و پاسخگویی مواردی نیستند که به یک زمان و مکان خاص وابسته باشند؛ بنابراین شما می‌توانید اکنون یعنی 188 سال بعد از نوشته شدن این اثر،  آن را بخوانید و آن را یک اثر معاصر مربوط به سرزمین خودتان تلقی کنید. در کنار موضوع،  قلم طنازانه و خاص گوگول و تیپ سازی‌های او نیز این نقادی را زنده و پویا نگه داشته است.    

نکته دیگری که به نظرم می‌آید این است که گوگول هم یک مسیر اصلی در پرورش موقعیت طنز دارد و هم به شکل جالبی در گوشه و کنار داستان، مخاطب را متوجه نکات خنده آور و کمدی عجیبی می‌کند که در برخی شخصیت‌ها و دیالوگ‌هایشان وجود دارد؛ به نحوی که حتی می‌توانید به آنها جدای از اثر اصلی فکر کنید، مدتها بعد از پایان اثر به آنها بخندید، از کلام آنها تعجب کنید و درباره چرایی رفتار آن‌ها  سوال کنید. انگار شخصیت‌ها بیرون داستان هم زنده‌اند و تا مدت‌ها همراهی‌تان می‌کنند. 

تحلیل خوبی در انتهای نمایشنامه به قلم دکتر آبتین گلکار – مترجم اثر- نوشته شده است که دارای نکات بسیار ارزشمندی است و پیشنهاد می‌کنم حتما بخوانید.

        

41

54

35

محاکمه با نقد و تفسیر: محاکمه - قصر - گمشدهمسخ و درباره مسخمرشد و مارگاریتا

رئالیسم

21 کتاب

در نیمه‌ی دوم قرن نوزدهم توسعه‌ و ترویج دانش در فرهنگ جوامع اروپایی تغییرات زیادی به وجود آورد و همین موضوع رمان را بین مردم محبوب‌تر کرد. با گسترش و محبوبیت پیدا کردن آثار مکتوب مثل رمان، فرصتی برای سبک رئالیسم پدید آمد و بیشتر در دسترس مردم عادی جامعه قرار گرفت. از طرفی دیگر یکی از بهترین سبک‌ها برای انتقال پیام به طبقات متوسط، کارگر و فرودست جامعه رئالیسم بود که در بافت و ساختار خود هیچ پیچیدگی نداشت و شخصیت‌ها شباهت زیادی به مردم عادی داشتند. بنابراین رئالیسم به بهترین بستر ممکن برای ایجاد حرکت‌های اجتماعی و آگاهی‌بخشی تبدیل شد. شاخه‌های مختلف رئالیسم  رئالیسم در دنیای ادبیات کاملا پویا بود و شش شاخه از آن منشعب شد که هر یک داستان‌های ماندگار زیادی را به گنجینه‌ی ادبیات جهان اضافه کردند: رئالیسم جادویی دنیای واقعی در رئالیسم جادویی یک دنیای پر از جادو و سرزندگی است. در واقع دنیای واقعی در داستان‌های این سبک همان دنیای واقعی است که ما در آن زندگی می‌کنیم (با همان قواعد منطقی و همان انسان‌های معمولی)، اما عنصر جادو در آن به شدت پررنگ است و این عنصر داستان را از مدار منطقی خارج نمی‌کند. گابریل گارسیا مارکز یکی از شاخص‌ترین نویسندگان رئالیسم جادویی است که آثار مشهوری مثل رمان صد سال تنهایی، پاییز پدرسالار، عشق در زمان وبا، ساعت شوم و… را خلق کرده است البته ممکن است که رئالیسم جادویی با سورئالیسم اشتباه گرفته شود. باید این نکته را در نظر داشت که سورئالیسم قواعد و قوانین منطقی جهان ما را ندارد و دنیایی که در آن ساخته می‌شود، دنیایی جدید با قواعد و قوانین منحصر به خودش است. مرشد و مارگاریتا از بولگاکف، مسخ، قصر و محاکمه از کافکا، زن در ریگ روان از کوبو آبه، پرنده‌ی کوکی، شهر گربه‌ها و ۱Q۸۴ از موراکامی از بهترین آثار ادبی سورئال هستند. ((گذری کنیم بر شباهت ، تفاوت و ارتباط رئالیسم و ناتورالیسم سبک رئالیسم با ناتورالیسم شباهت‌های بسیاری دارد و اغلب افراد این دو را با هم اشتباه می‌گیرند که البته حق هم دارند. چرا که ناتورالیسم یکی از سبک‌هایی است که از دل رئالیسم خلق شد و به نوعی رئالیسم مادر ناتورالیسم به شمار می‌رود. ناتورالیسم در اواخر قرن نوزدهم درست پس از جار و جنجالی که نظریات چارلز داروین به پا کرد، سر از ادبیات درآورد. امیل زولا (نویسنده‌ی آثار ارزشمندی مثل ژرمینال، پول و زندگی، سایه‌های شب و شاهکار) و ویلیام فاکنر (خالق آثار پراهمیتی مثل خشم و هیاهو، تابستان طولانی، سرخپوست می‌رود و…) از جمله نویسندگان موجه و مشهور ناتورالیست هستند)) رئالیسم اجتماعی  نویسندگان آثار رئالیسم اجتماعی به زندگی واقعی طبقه‌ی کارگر دقت و توجه ویژه‌ای دارند و در آثارشان این موضوعات را دقیقا مطابق با واقعیت به نمایش می‌گذارند. بینوایان از ویکتور هوگو یکی از بهترین داستان‌های رئال اجتماعی در جهان است. ناتورالیسم یا طبیعت‌گرایی  داستان‌های ناتورالیستی تحت تاثیر نظریات داروینی نوشته شدند. امیل زولا و ویلیام فاکنر از مهم‌ترین نویسندگان طبیعت‌گرا هستند.  رئالیسم روانشناختی آثار ادبی که در دسته‌ی رئالیسم روانشناختی گنجانده می‌شوند به دنیای درونی شخصیت‌های واقعی پا می‌گذارند و روان شخصیت‌های عادی جامعه را بررسی می‌کنند. رمان‌های ابله، شب‌های روشن، جنایت و مکافات، قمارباز و… از فئودور داستایفسکی بهترین و شاخص‌ترین آثار رئالیستی روانشناختی هستند.  رئالیسم سینک ظرفشویی آشپزخانه  رئالیسم سینک ظرفشویی آشپزخانه یک جنبش فرهنگی بود که در انگلستان شکل گرفت و بیشتر از اینکه در ادبیات حضور داشته باشد، از تئاترها و سریال‌های تلویزیونی سردرآورد. در این جنبش فرهنگی به مسائل و زندگی روزمره‌ی طبقات متوسط و پایین‌تر از نظر اقتصادی پرداخته می‌شد و موضوعات زیادی مثل سبک لباس پوشیدن، نوع خانه، تفریحات و روابط را دربرمی‌گرفت. رئالیسم سوسیالیستی  نویسندگان این شاخه از رئالیسم عموما مارکسیست‌‌ها بودند و هدف‌ آنها از نوشتن داستان آگاهی دادن به طبقات کارگر بود. آنها در آثارشان به دنبال بازتاب دادن سختی‌ها و فشارهایی بود که مردم این طبقه از جامعه تحمل می‌کردند و با جدیت برای برابری و آزادی تلاش می‌کردند. غلامحسین ساعدی، صادق چوبک، علی اشرف درویشیان و احمد محمود از بهترین نویسندگان ایرانی این سبک هستند.  ویژگی‌های رئالیسم در ادبیات  رئالیسم هم مثل هر مکتب دیگری قواعد و اصول دارد و برای اینکه یک اثر ادبی رئال شناخته شود، باید این قواعد و اصول را رعایت کرده باشد: داستان تصویری نزدیک، قابل درک و پر از جزئیات از واقعیت ارائه می‌دهد.  داستان به واقعیت شباهت زیادی دارد.  شخصیت‌های زنده و واقعی نسبت به پلات و وقایع اهمیت بیشتری دارند.  شخصیت‌های داستان در عین اینکه پیچیده هستند و هدفی را دنبال می‌کنند، باید واقعی باشند. شخصیت‌های داستان متعلق به طبقه‌ی اجتماعی متوسط و فرودست جامعه با وضعیت اقتصادی معمولی یا فقیر هستند. وقایع داستان باید منطقی باشند و ترتیب وقایع باید با عقل جور دربیایند. وقایع یا چینش آنها ابدا نباید احساسی یا فراواقعی باشد. شخصیت‌ها الگوی زبانی طبیعی دارند و مردم عادی جامعه دیالوگ‌های آن‌ها را به راحتی می‌فهمند. زبان فاخر، شاعرانه یا ادیبانه در داستان رئال جایی ندارد. راوی کاملا خنثی و بدون هیچ دیدگاهی داستان را روایت می‌کند. شقایق ابراهیم زاده دوست عزیز هدف از انتشار این لیست آشنایی کمی با رئالیسیم بود و امیدوارم تونسته باشم کمک کوچکی به شما در انتخاب این رئال های جذاب کرده باشم با تشکر

168

          در حالی که خانواده رزماری فکر میکنن که اون خودکشی کرده نامه هایی به دست شوهر رزماری میرسه که اعلام میکنه رزماری خودکشی نکرده بلکه به قتل رسیده...
در ابتدا نویسنده کتاب برامون از شخصیت های کتابش میگه اینکه هر کدوم چه خصوصیاتی دارن و در مورد هم چه فکری میکنن، در واقع ویژگی های شخصیتی هر کدوم از آدم ها رو از دیدگاه شخصیت های دیگه کتاب روایت میکنه.بعد گره افکنی و شوک دوم رو به داستان اضافه میکنه و در نهایت کارآگاه ها کارشون رو شروع میکنن.
کاری که آگاتا کریستی میکنه اینه که به طور مداوم حرف هایی رو در دهان هر کدوم از شخصیت ها میگذاره و همینطور فکر هایی رو تو ذهنشون میذاره که با خوندن در مورد هر شخصیت اون رو به عنوان قاتل در نظر بگیرم  و چند صفحه بعد این  فرض عوض بشه و به شخص دیگه ای مظنون بشیم. و اون به همین صورت مارو مدام بین شخصیت های کتاب میچرخونه.
هر چندقاتل رو درست حدس نزدم ولی کاری که کردم این بود که شواهدی که برای هر کدوم وجود داشت رو در صفحه اول کتاب مینوشتم و در نهایت به این نتیجه رسیدم که کفه ترازو برای قاتل بودن کدوم شخصیت سنگین تره؟ و تا آخر پاش وایستادم. بنابراین راضیم از خودم👍😂
اولین کتابی بود که از آگاتا کریستی خوندم.
        

25