بریده‌های کتاب انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر

بریدۀ کتاب

صفحۀ 152

انقلاب کشاورزی اهمیت آینده را به مراتب بیشتر از آنچه بود، کرد. کشاورزان همواره می‌بایست به فکر آینده باشند و در خدمت به آن زندگی کنند. اقتصاد کشاورزی مبتنی بر چرخه فصلی تولید بود و شامل ماه‌های طولانی کاشت و سپس دوره‌های کوتاه برداشت محصول می‌شد. ممکن بود کشاورزان به دنبال برداشت محصولی پربار، شب را با نهایت جد و جهد جشن بگیرند، اما تقریباً یک هفته بعد دوباره در سپیده دم بیدار می‌شدند تا به کار طولانی روزانه در مزرعه بپردازند. اگرچه غذای کافی برای امروز، هفته بعد و حتی ماه بعد وجود داشت، آنها باید به فکر سال بعد و سال‌های بعد از آن نیز می‌بودند. نگرانی برای آینده نه تنها در چرخه فصلی تولید بلکه همچنین در سرشت اساساً ناپایدار نظام کشاورزی ریشه داشت. از آنجا که اغلب روستاها با پرورش چند نوع بسیار محدود از گیاهان و حیوانات اهلی روزگار می‌گذرانیدند، در برابر خشکسالی، سیل و بیماری‌های همه‌گیر قادر به دفاع نبودند. ناچار بودند بیش از مصرف خود تولید کنند تا ذخیره‌ای برای آینده داشته باشند.

0

بریدۀ کتاب

صفحۀ 201

اکثر مردم ادعا می‌کنند که سلسله مراتب اجتماعی‌شان طبیعی و عادلانه است، اما در واقع در دیگر جوامع مبتنی بر معیارهای دروغین و مضحک است. غربیان امروزی آموخته‌اند که ایده سلسله مراتب نژادی را به سخره بگیرند. قوانینی که سیاهان را از زندگی در محلات سفیدپوست‌نشین منع می‌کند یا تحصیل سیاهان در مدارس سفیدپوستان را ممنوع می‌سازد یا از معالجه سیاهان در بیمارستان‌های سفیدپوستان جلوگیری می‌کند، آن‌ها را سخت متعجب می‌کند. اما سلسله مراتب غنی و فقیر که مقرر می‌دارد ثروتمندان در مناطق مجلل و مجزا زندگی کنند، در مدارس ویژه معتبرتر تحصیل کنند یا در واحدهای درمانی مجهزتر مداوا شوند، برای بسیاری از آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها کاملاً معقول به نظر می‌آید. با این حال، حقیقت اثبات‌شده این است که اکثر ثروتمندان به این دلیل ساده ثروتمند هستند که در خانواده‌های متمول به دنیا می‌آیند، در حالی که مردم بی‌بضاعت به همین دلیل فقیر باقی می‌مانند که در خانواده‌های فقیر متولد می‌شوند.

1