بریدههای کتاب خانه ادریسیها حامد حمایت کار 1403/6/5 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 415 انسانها را با تمام ضعفهایشان دوست داریم، چون همه قربانیایم. 0 33 حنا 1403/6/12 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 71 خنده تمام نمیشد، به ملافه ها چنگ میزد و از تخت پایین میافتاد. بر گونه های لطیف او پشت هم سیلی میزدند تا خنده بند میآمد. جای انگشتها میماند. تا روزی که از خانه فرار کرد. شش ماه از او هیچ خبری نداشتند. پدر تا مسکو، یالتا، غازان و حتی قفقاز رفت؛ تا در غروبی برفی، زن، خودش به خانه برگشت. 0 6 فاطمه صالحی 1403/8/26 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 118 در گریختن رستگاری نیست؛ بمان و چیزی از خودت بساز که نشکند! 0 5 حامد حمایت کار 1403/5/23 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 201 تنها منظره آشنا در سراسر دنیا ماه است. 0 55 شبدر 1404/2/7 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 415 0 11 نگار 1403/10/26 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 48 ولی هر آدمی میل دارد چیزهایی را، هرچند محدود، از آن خودش بداند. من به دو چیز وابسته ام: خاطره ایی از کودکی و کتابخانه ام. 0 55 شیوا شاکری 1404/4/19 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 1 یوسف نوکمداد را با زبان تر کرد :(( با برداشتن سنگ اول خرابی سد شروع میشود ؛ پشت هر خشونت ٬ چهرهی زشت خشونتی بزرگتر پنهان شده ؛ ادامهی این دور باطل باعث میشود تا آسیابهای قدرت با خون به راه بیفتد . 0 1 مهدیه خاتون 1404/4/25 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 413 رکسانا بر شیشه هشت گوش عطر کشمیر دست کشید:«ما به درد دنیا نمیخوریم.» قهرمان قباد در سه کنج دیوار ایستاد:«آدمهایی دنیا را نجات میدهند که به درد دنیا نمیخورند.» 0 0 𝓈𝒶𝓃𝒶 1403/5/20 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 21 سالهاست که چیزی در ته وجود تو مرده. دست کم لقا زندگی را با «نفرت» در چنگ دارد اما تو چی؟ حتی نفرت هم نداری. 0 17 حامد حمایت کار 1403/6/5 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 413 آدمهایی دنیا را نجات میدهند که به درد دنیا نمیخورند. 0 23 حنا 1403/6/11 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 17 بانوی پیر نفس عمیقی کشید:« سالهاست که چیزی در ته وجود تو مرده. دستکم لقا زندگی را با -نفرت- در چنگ دارد، اما تو چی؟ حتی نفرت هم نداری؛ چقدر ملال آور است. » 0 54 حامد حمایت کار 1403/6/3 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 352 زندگی کوتاه را عشق است! جاودانگی چه لطفی دارد. 8 91 فاطمه صالحی 1403/8/26 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 61 «او تا به حال در حق کسی بد نکرده، آزارش به مورچه نرسیده.» «فایدهاش به کی رسیده؟» 0 8 شبدر 1404/2/11 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 518 لقا زانو زد ، رو به آسمان دست بلند کرد : « خدایا! مباد انسان حاکم شود. » 0 3 حامد حمایت کار 1403/6/5 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 415 شخصیت هر آدمی را شرایطی ساخته، بیزاری ما متوجه آن شرایط است نه مردم. 7 54 حامد حمایت کار 1403/6/5 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 413 تغییر، در درون باید اتفاق بیافتد، بدون این تحول، انقلاب، تعویض پوسته است. 0 41 حامد حمایت کار 1403/6/6 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 476 به آرامش و نظم دنیا بیاعتقاد شده بود. باور کرده بود دل به هر کسی ببندد، او را دیر یا زود، از دست میدهد. 0 49 زینب موسوی 1403/10/8 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 379 "تو آزادی را نمیفهمی، در روحت اثر ندارد" "عشق اثر بیشتری دارد" رکسانا گلدان را سر جایش گذاشت: "عشق و آزادی از یک جنسند" "بله، عشق آزاد میکند ، اما معلوم نیست آزادی چه بلایی بر سر عشق میآورد" 1 11 EllaheeHeydri 1404/3/22 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 115 0 3 حامد حمایت کار 1403/6/3 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 364 عادت جای هر چیزی را میگیرد، حتی حقیقت. 0 63
بریدههای کتاب خانه ادریسیها حامد حمایت کار 1403/6/5 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 415 انسانها را با تمام ضعفهایشان دوست داریم، چون همه قربانیایم. 0 33 حنا 1403/6/12 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 71 خنده تمام نمیشد، به ملافه ها چنگ میزد و از تخت پایین میافتاد. بر گونه های لطیف او پشت هم سیلی میزدند تا خنده بند میآمد. جای انگشتها میماند. تا روزی که از خانه فرار کرد. شش ماه از او هیچ خبری نداشتند. پدر تا مسکو، یالتا، غازان و حتی قفقاز رفت؛ تا در غروبی برفی، زن، خودش به خانه برگشت. 0 6 فاطمه صالحی 1403/8/26 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 118 در گریختن رستگاری نیست؛ بمان و چیزی از خودت بساز که نشکند! 0 5 حامد حمایت کار 1403/5/23 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 201 تنها منظره آشنا در سراسر دنیا ماه است. 0 55 شبدر 1404/2/7 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 415 0 11 نگار 1403/10/26 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 48 ولی هر آدمی میل دارد چیزهایی را، هرچند محدود، از آن خودش بداند. من به دو چیز وابسته ام: خاطره ایی از کودکی و کتابخانه ام. 0 55 شیوا شاکری 1404/4/19 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 1 یوسف نوکمداد را با زبان تر کرد :(( با برداشتن سنگ اول خرابی سد شروع میشود ؛ پشت هر خشونت ٬ چهرهی زشت خشونتی بزرگتر پنهان شده ؛ ادامهی این دور باطل باعث میشود تا آسیابهای قدرت با خون به راه بیفتد . 0 1 مهدیه خاتون 1404/4/25 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 413 رکسانا بر شیشه هشت گوش عطر کشمیر دست کشید:«ما به درد دنیا نمیخوریم.» قهرمان قباد در سه کنج دیوار ایستاد:«آدمهایی دنیا را نجات میدهند که به درد دنیا نمیخورند.» 0 0 𝓈𝒶𝓃𝒶 1403/5/20 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 21 سالهاست که چیزی در ته وجود تو مرده. دست کم لقا زندگی را با «نفرت» در چنگ دارد اما تو چی؟ حتی نفرت هم نداری. 0 17 حامد حمایت کار 1403/6/5 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 413 آدمهایی دنیا را نجات میدهند که به درد دنیا نمیخورند. 0 23 حنا 1403/6/11 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 17 بانوی پیر نفس عمیقی کشید:« سالهاست که چیزی در ته وجود تو مرده. دستکم لقا زندگی را با -نفرت- در چنگ دارد، اما تو چی؟ حتی نفرت هم نداری؛ چقدر ملال آور است. » 0 54 حامد حمایت کار 1403/6/3 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 352 زندگی کوتاه را عشق است! جاودانگی چه لطفی دارد. 8 91 فاطمه صالحی 1403/8/26 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 61 «او تا به حال در حق کسی بد نکرده، آزارش به مورچه نرسیده.» «فایدهاش به کی رسیده؟» 0 8 شبدر 1404/2/11 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 518 لقا زانو زد ، رو به آسمان دست بلند کرد : « خدایا! مباد انسان حاکم شود. » 0 3 حامد حمایت کار 1403/6/5 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 415 شخصیت هر آدمی را شرایطی ساخته، بیزاری ما متوجه آن شرایط است نه مردم. 7 54 حامد حمایت کار 1403/6/5 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 413 تغییر، در درون باید اتفاق بیافتد، بدون این تحول، انقلاب، تعویض پوسته است. 0 41 حامد حمایت کار 1403/6/6 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 476 به آرامش و نظم دنیا بیاعتقاد شده بود. باور کرده بود دل به هر کسی ببندد، او را دیر یا زود، از دست میدهد. 0 49 زینب موسوی 1403/10/8 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 379 "تو آزادی را نمیفهمی، در روحت اثر ندارد" "عشق اثر بیشتری دارد" رکسانا گلدان را سر جایش گذاشت: "عشق و آزادی از یک جنسند" "بله، عشق آزاد میکند ، اما معلوم نیست آزادی چه بلایی بر سر عشق میآورد" 1 11 EllaheeHeydri 1404/3/22 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 115 0 3 حامد حمایت کار 1403/6/3 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.6 28 صفحۀ 364 عادت جای هر چیزی را میگیرد، حتی حقیقت. 0 63