بریدههای کتاب باغ آلبالو آنشرلی:)) 1403/12/19 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 65 و اما روح من همیشه و در هر لحظه ای از شب و روز از امید آینده،سرشار است... 0 4 آنشرلی:)) 1403/12/19 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 69 اگر جزو گله شدی می توانی پارس نکنی اما دمت را باید حتما تکان بدهی! 0 6 زینب 1403/12/14 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 79 چرا باید پنهان کنم؟ چرا اعتراف نکنم؟ دوستش دارم… اگر چه مثل وزنهای است که به گردنم آویزان است و مرا به قعر آب میکشاند، اما دوستش دارم، بدون این وزنه نمیتوانم زندگی کنم. 0 9 Bêhzad Muhemmedî 1404/2/17 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 47 من آدم روشنفکری هستم، کتابهای جالبی میخوانم، با اینهمه نمیتوانم مسیر افکارم را دنبال کنم و بفهمم کی هستم؛ بهدرستی چه میخواهم: دوست دارم زندگی کنم، یا شاید هم گلولهای توی مغزم شلیک کنم؟ بههرحال همیشه تپانچهای با خودم دارم. 0 10 زینب 1403/12/14 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 47 من آدم روشنفکری هستم، کتابهای جالبی میخوانم، با اینهمه نمیتوانم مسیر افکارم را دنبال کنم و بفهمم کی هستم؛ به درستی چه میخواهم: دوست دارم زندگی کنم یا شاید هم گلولهای توی مغزم شلیک کنم؟ به هرحال همیشه تپانچهای با خودم دارم! 0 30 زهرا عالی حسینی 1403/2/23 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 33 0 10 نازنین مهدوی 1403/6/12 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 56 ما حداقل ۲۰۰ سال عقب افتادهایم. ما هنوز چیزی به دست نیاوردهایم. موقعیت معینی در برابر گذشته نداریم. کاری غیر از نظریهبافی و شکایت از درد غربت و عرقخوری نمیکنیم. واضح است که اگر بخواهیم در حال زندگی را شروع کنیم، باید قبل از هر چیز گذشته را جبران کنیم و آن را ببوسیم و کنار بگذاریم. و جبران گذشته فقط با رنج امکان دارد. 0 6 زهرا عالی حسینی 1403/2/13 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 54 0 4 زهرا عالی حسینی 1403/2/13 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 31 3 3 سپهر ناصری 1403/12/29 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 33 اگر برای بعضی از دردها درمانهای متعدد و زیاد تجویز کنند، این علامت آن است که درد بیدرمان است. 0 7 زهرا عالی حسینی 1403/2/13 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 78 0 3 زهرا عالی حسینی 1403/2/13 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 62 من دوستش دارم، این واضح است. من واقعاً دوستش دارم. درست مثل یک سنگ آسیاب که دور گردنم حلقه شده. با این سنگ تا ته غرق میشوم، اما این سنگ را دوست دارم و بی آن نمیتوانم زندگی کنم. 0 2 بهاره بالغنژاد 1403/11/19 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 48 اصلاً مقصودتان چیست که آدم آخرش میمیرد؟ شاید انسان صد حس داشته باشد که در موقع مرگ، فقط پنج حس آشنا و معروفش از بین برود و نود و پنج حس دیگرش زنده بماند. 1 23 زهرا عالی حسینی 1403/2/13 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 83 0 4 زهرا عالی حسینی 1403/2/13 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 33 0 1 زهرا عالی حسینی 1403/2/13 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 21 0 4 زهرا عالی حسینی 1403/2/13 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 39 0 2 ام العلایق 1403/11/22 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 46 0 7 زهرا عالی حسینی 1403/2/13 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 47 0 2 زهرا عالی حسینی 1403/2/13 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 38 0 3
بریدههای کتاب باغ آلبالو آنشرلی:)) 1403/12/19 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 65 و اما روح من همیشه و در هر لحظه ای از شب و روز از امید آینده،سرشار است... 0 4 آنشرلی:)) 1403/12/19 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 69 اگر جزو گله شدی می توانی پارس نکنی اما دمت را باید حتما تکان بدهی! 0 6 زینب 1403/12/14 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 79 چرا باید پنهان کنم؟ چرا اعتراف نکنم؟ دوستش دارم… اگر چه مثل وزنهای است که به گردنم آویزان است و مرا به قعر آب میکشاند، اما دوستش دارم، بدون این وزنه نمیتوانم زندگی کنم. 0 9 Bêhzad Muhemmedî 1404/2/17 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 47 من آدم روشنفکری هستم، کتابهای جالبی میخوانم، با اینهمه نمیتوانم مسیر افکارم را دنبال کنم و بفهمم کی هستم؛ بهدرستی چه میخواهم: دوست دارم زندگی کنم، یا شاید هم گلولهای توی مغزم شلیک کنم؟ بههرحال همیشه تپانچهای با خودم دارم. 0 10 زینب 1403/12/14 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 47 من آدم روشنفکری هستم، کتابهای جالبی میخوانم، با اینهمه نمیتوانم مسیر افکارم را دنبال کنم و بفهمم کی هستم؛ به درستی چه میخواهم: دوست دارم زندگی کنم یا شاید هم گلولهای توی مغزم شلیک کنم؟ به هرحال همیشه تپانچهای با خودم دارم! 0 30 زهرا عالی حسینی 1403/2/23 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 33 0 10 نازنین مهدوی 1403/6/12 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 56 ما حداقل ۲۰۰ سال عقب افتادهایم. ما هنوز چیزی به دست نیاوردهایم. موقعیت معینی در برابر گذشته نداریم. کاری غیر از نظریهبافی و شکایت از درد غربت و عرقخوری نمیکنیم. واضح است که اگر بخواهیم در حال زندگی را شروع کنیم، باید قبل از هر چیز گذشته را جبران کنیم و آن را ببوسیم و کنار بگذاریم. و جبران گذشته فقط با رنج امکان دارد. 0 6 زهرا عالی حسینی 1403/2/13 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 54 0 4 زهرا عالی حسینی 1403/2/13 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 31 3 3 سپهر ناصری 1403/12/29 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 33 اگر برای بعضی از دردها درمانهای متعدد و زیاد تجویز کنند، این علامت آن است که درد بیدرمان است. 0 7 زهرا عالی حسینی 1403/2/13 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 78 0 3 زهرا عالی حسینی 1403/2/13 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 62 من دوستش دارم، این واضح است. من واقعاً دوستش دارم. درست مثل یک سنگ آسیاب که دور گردنم حلقه شده. با این سنگ تا ته غرق میشوم، اما این سنگ را دوست دارم و بی آن نمیتوانم زندگی کنم. 0 2 بهاره بالغنژاد 1403/11/19 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 48 اصلاً مقصودتان چیست که آدم آخرش میمیرد؟ شاید انسان صد حس داشته باشد که در موقع مرگ، فقط پنج حس آشنا و معروفش از بین برود و نود و پنج حس دیگرش زنده بماند. 1 23 زهرا عالی حسینی 1403/2/13 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 83 0 4 زهرا عالی حسینی 1403/2/13 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 33 0 1 زهرا عالی حسینی 1403/2/13 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 21 0 4 زهرا عالی حسینی 1403/2/13 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 39 0 2 ام العلایق 1403/11/22 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 46 0 7 زهرا عالی حسینی 1403/2/13 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 47 0 2 زهرا عالی حسینی 1403/2/13 باغ آلبالو آنتون چخوف 3.7 36 صفحۀ 38 0 3