بریدههای کتاب ملت عشق فاطمه فلاح 1404/4/2 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 139 0 3 علیرضا موسوی 1402/8/20 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 205 عشق نیاز به هیچ تعریف و توصیفی ندارد،عشق به خودیِ خود یک دنیاست. یا درست در مرکزش هستی یا خارج از آن، در حسرتش...! 0 10 ریرا 1403/1/17 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 211 چیزی که توی این دنیا خیلی حوصلهام را سر میبرد، آدمیهاییاند که فکر میکنند خیلی حالیشان است. 0 4 حبیب 1403/10/2 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 203 0 3 کیمیا حاجی حسن 1402/10/12 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 50 ملت عشق روایتی عارفانه از همهی زندگی است و نه فقط عشق. روایتی که در رفت و برگشتهای پیدرپی در زمان حال و گذشته به خواننده ثابت میکند که درک زندگی ورای زمان و مکان و حتی سن و سال است. اگر کتاب ملت عشق را خوانده باشید، میدان 0 0 𝓈𝒶𝓃𝒶 1403/10/13 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 23 «به رغم آنچه برخی مردم میگویند، عشق حسی شیرین نیست که به آنی بیاید و به آنی هم برود.» 0 1 ریرا 1403/1/17 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 292 وقتی کسی را اینقدر دوست داشته باشی، دلت میخواهد خانوادهات، دوستانت، نزدیکانت نیز در این محبت سهیم شوند و او را دوست داشته باشند. میخواهی احساست را درک کنند. و اگر درکت نکنند، حیرت میکنی، آزرده میشوی. 0 0 حبیب 1403/10/2 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 209 اگر چشم انتظار احترام و توجه و محبت دیگرانی ، ابتدا این ها را به خودت بدهکاری . کسی که خودش را دوست نداشته باشد ممکن نیست دیگران را دوست بدارد. خودت را که دوست داشته باشی، اگر دنیا پر از خار هم بشود ، نونید نشو چون به زودی خارها گل می شود. 0 2 emi🌷 1404/3/26 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 1 عشق. یا درست در میانش هستی،در اتشش یا بیرونش هستی،در حسرتش ملت عشق. 0 6 حسین دهقان دهنوی 1402/5/11 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 1 «قاعده چهلم عمری که بی عشق بگذرد، بیهوده گذشته. نپرس که آیا باید در پی عشق الهی باشم یا عشق مجازی، عشق زمینی یا عشق آسمانی، یا عشق جسمانی؟ از تفاوتها تفاوت می زاید. حال آن که به هیچ متمم و صفتی نیاز ندارد. عشق خود به تنهایی دنیایی است. عشق یا درست در میانش هستی، در آتشش، یا بیرونش هستی، در حسرتش.» 1 9 𝓈𝒶𝓃𝒶 1403/11/19 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 384 هرگز چنین درد و رنج شدیدی را در نگاه هیچ انسانی ندیده بودم. 0 2 یلداعلی؛ 1403/10/25 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 288 0 0 حبیب 1403/10/1 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 157 قاعده پانزدهم؛ خدا هر لحظه در حال کامل کردن ماست چه از درون و چه از بیرون . هر کدام ما اثر هنری ناتمامی است. هر حادثهای که تجربه میکنیم ، هر مخاطرهای که پشت سر میگذاریم برای رفع نواقصمان رحریزی شده است زیرا اثری که انسان نام دارد در پی کمال است. 0 3 حبیب 1403/10/4 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 279 آه من العشق. قبل از عشق، بعد از عشق... 0 2 yasi 1402/8/9 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 33 عارف صوفی راز قران را در آیههای "سوره فاتحه" میداند. راز خود سوره فاتحه در بسم الله الرحمن الرحیم است. جوهر اصلی بسم الله در حرف "ب" پنهان شده است و "نقطه حرف ب" مظهر کل عالم هستی است و همین است که مثنوی با حرف ب آغاز شده است... بشنو از نی چون حکایت میکند از جدایی ها شکایت میکند 0 3 ریرا 1403/1/17 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 58 اگر از عشق بگویی خشن میشوند، از عصبانیت دهانشان کف میکند و از تو متنفر میشوند. 0 1 آریا مرادبختی 1403/9/5 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 497 اگر یکی را که دوستش داری از دست بدهی، بخشی از #وجودت همراه با او از دست میرود. مانند خانه ای متروکه اسیر تنهایی ای تلخ میشوی؛ #ناقص میمانی. #خلأ محبوبِ از دست رفته را همچون #رازی در درونت حفظ میکنی. چنان زخمی است که با گذشت زمان، هر قدر هم طولانی، باز تسکین نمییابد. چنان زخمی است که حتی زمانی که خوب شود، باز خون چکان است. گمان میکنی دیگر هیچ گاه نخواهی #خندید، سبک نخواهی شد. زندگی ات به کورمال کورمال رفتن در تاریکی شبیه میشود؛ بی آن که پیش رویت را ببینی، بی آن که جهت را بدانی، فقط زمان #حال را نجات میدهی… شمع دلت خاموش شده، در شب ظلمات مانده ای. اما فقط در چنین وضعیتی، یعنی زمانی که هر دو چشم با هم در تاریکی بمانند، #چشم سومی در وجود انسان باز میشود. چشمی که بسته نمیشود… و فقط آن هنگام است که میفهمی این درد #ابدی نیست. پس از خزان موسمی دیگر، پس از گذر از این بیابان وادی ای دیگر در راه است؛ پس از این #فراق نیز #وصالی ابدی. . با چشم معنوی که نگاه کنی، شخصی را که تازه از دست داده ای، همه جا میبینی. در قطره ای که به دریا میافتد، در جزر و مد که با بدر حرکت میکند و در نسیمی که میوزد به او بر میخوری. در رملِ کشیده بر شن، در دانه بلوری که زیر آفتاب میدرخشد، در تبسم کودک تازه متولد شده، در نبض مچ دستت او را میبینی. وقتی در همه جا و همه چیز میبینمش، چه طور میتوانم بگویم شمس رفته؟ 0 1 𝓈𝒶𝓃𝒶 1403/11/5 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 30 بیشتر آدمهایی که میشناسم، دست کم یک نفر را در زندگی دارند که دلشان میخواهد از شرش خلاص شوند. 0 0 ریحـوندُخـتـےازسـیـارہءدیـگـر🌛 1404/4/6 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 230 0 7 🫂Aytan 📖 1403/3/3 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 142 «برای همه ما زندگی رشته ای از زندگی و مرگ است» 0 0
بریدههای کتاب ملت عشق فاطمه فلاح 1404/4/2 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 139 0 3 علیرضا موسوی 1402/8/20 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 205 عشق نیاز به هیچ تعریف و توصیفی ندارد،عشق به خودیِ خود یک دنیاست. یا درست در مرکزش هستی یا خارج از آن، در حسرتش...! 0 10 ریرا 1403/1/17 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 211 چیزی که توی این دنیا خیلی حوصلهام را سر میبرد، آدمیهاییاند که فکر میکنند خیلی حالیشان است. 0 4 حبیب 1403/10/2 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 203 0 3 کیمیا حاجی حسن 1402/10/12 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 50 ملت عشق روایتی عارفانه از همهی زندگی است و نه فقط عشق. روایتی که در رفت و برگشتهای پیدرپی در زمان حال و گذشته به خواننده ثابت میکند که درک زندگی ورای زمان و مکان و حتی سن و سال است. اگر کتاب ملت عشق را خوانده باشید، میدان 0 0 𝓈𝒶𝓃𝒶 1403/10/13 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 23 «به رغم آنچه برخی مردم میگویند، عشق حسی شیرین نیست که به آنی بیاید و به آنی هم برود.» 0 1 ریرا 1403/1/17 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 292 وقتی کسی را اینقدر دوست داشته باشی، دلت میخواهد خانوادهات، دوستانت، نزدیکانت نیز در این محبت سهیم شوند و او را دوست داشته باشند. میخواهی احساست را درک کنند. و اگر درکت نکنند، حیرت میکنی، آزرده میشوی. 0 0 حبیب 1403/10/2 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 209 اگر چشم انتظار احترام و توجه و محبت دیگرانی ، ابتدا این ها را به خودت بدهکاری . کسی که خودش را دوست نداشته باشد ممکن نیست دیگران را دوست بدارد. خودت را که دوست داشته باشی، اگر دنیا پر از خار هم بشود ، نونید نشو چون به زودی خارها گل می شود. 0 2 emi🌷 1404/3/26 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 1 عشق. یا درست در میانش هستی،در اتشش یا بیرونش هستی،در حسرتش ملت عشق. 0 6 حسین دهقان دهنوی 1402/5/11 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 1 «قاعده چهلم عمری که بی عشق بگذرد، بیهوده گذشته. نپرس که آیا باید در پی عشق الهی باشم یا عشق مجازی، عشق زمینی یا عشق آسمانی، یا عشق جسمانی؟ از تفاوتها تفاوت می زاید. حال آن که به هیچ متمم و صفتی نیاز ندارد. عشق خود به تنهایی دنیایی است. عشق یا درست در میانش هستی، در آتشش، یا بیرونش هستی، در حسرتش.» 1 9 𝓈𝒶𝓃𝒶 1403/11/19 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 384 هرگز چنین درد و رنج شدیدی را در نگاه هیچ انسانی ندیده بودم. 0 2 یلداعلی؛ 1403/10/25 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 288 0 0 حبیب 1403/10/1 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 157 قاعده پانزدهم؛ خدا هر لحظه در حال کامل کردن ماست چه از درون و چه از بیرون . هر کدام ما اثر هنری ناتمامی است. هر حادثهای که تجربه میکنیم ، هر مخاطرهای که پشت سر میگذاریم برای رفع نواقصمان رحریزی شده است زیرا اثری که انسان نام دارد در پی کمال است. 0 3 حبیب 1403/10/4 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 279 آه من العشق. قبل از عشق، بعد از عشق... 0 2 yasi 1402/8/9 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 33 عارف صوفی راز قران را در آیههای "سوره فاتحه" میداند. راز خود سوره فاتحه در بسم الله الرحمن الرحیم است. جوهر اصلی بسم الله در حرف "ب" پنهان شده است و "نقطه حرف ب" مظهر کل عالم هستی است و همین است که مثنوی با حرف ب آغاز شده است... بشنو از نی چون حکایت میکند از جدایی ها شکایت میکند 0 3 ریرا 1403/1/17 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 58 اگر از عشق بگویی خشن میشوند، از عصبانیت دهانشان کف میکند و از تو متنفر میشوند. 0 1 آریا مرادبختی 1403/9/5 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 497 اگر یکی را که دوستش داری از دست بدهی، بخشی از #وجودت همراه با او از دست میرود. مانند خانه ای متروکه اسیر تنهایی ای تلخ میشوی؛ #ناقص میمانی. #خلأ محبوبِ از دست رفته را همچون #رازی در درونت حفظ میکنی. چنان زخمی است که با گذشت زمان، هر قدر هم طولانی، باز تسکین نمییابد. چنان زخمی است که حتی زمانی که خوب شود، باز خون چکان است. گمان میکنی دیگر هیچ گاه نخواهی #خندید، سبک نخواهی شد. زندگی ات به کورمال کورمال رفتن در تاریکی شبیه میشود؛ بی آن که پیش رویت را ببینی، بی آن که جهت را بدانی، فقط زمان #حال را نجات میدهی… شمع دلت خاموش شده، در شب ظلمات مانده ای. اما فقط در چنین وضعیتی، یعنی زمانی که هر دو چشم با هم در تاریکی بمانند، #چشم سومی در وجود انسان باز میشود. چشمی که بسته نمیشود… و فقط آن هنگام است که میفهمی این درد #ابدی نیست. پس از خزان موسمی دیگر، پس از گذر از این بیابان وادی ای دیگر در راه است؛ پس از این #فراق نیز #وصالی ابدی. . با چشم معنوی که نگاه کنی، شخصی را که تازه از دست داده ای، همه جا میبینی. در قطره ای که به دریا میافتد، در جزر و مد که با بدر حرکت میکند و در نسیمی که میوزد به او بر میخوری. در رملِ کشیده بر شن، در دانه بلوری که زیر آفتاب میدرخشد، در تبسم کودک تازه متولد شده، در نبض مچ دستت او را میبینی. وقتی در همه جا و همه چیز میبینمش، چه طور میتوانم بگویم شمس رفته؟ 0 1 𝓈𝒶𝓃𝒶 1403/11/5 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 30 بیشتر آدمهایی که میشناسم، دست کم یک نفر را در زندگی دارند که دلشان میخواهد از شرش خلاص شوند. 0 0 ریحـوندُخـتـےازسـیـارہءدیـگـر🌛 1404/4/6 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 230 0 7 🫂Aytan 📖 1403/3/3 ملت عشق الیف شفق 3.4 230 صفحۀ 142 «برای همه ما زندگی رشته ای از زندگی و مرگ است» 0 0