بریدههای کتاب نقشه هایی برای گم شدن زهرا عباد 1403/9/22 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 30 0 4 زهرا عباد 1403/9/22 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 21 0 0 زهرا عباد 1403/9/22 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 22 0 0 زهرا عباد 1403/9/22 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 25 0 0 محیا اصفهانی 1403/9/29 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 21 دانشمند ناشناخته را به شناخته تبدیل میکند و مثل ماهیگیران آن را با قلاب بالا میکشد اما هنرمند تو را به دل آن دریای تاریک میبرد. 0 0 غرق در افکار 1403/11/14 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 53 بعضی چیز ها را تا زمانی داریم که گم بمانند و بعضی چیزها ، تا زمانی که دورند ، گم نمی شوند . 0 1 نفیسه نوری 1403/3/5 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 43 دنیا در کرانهها و اعماقش آبیست... 0 53 هانیه 1402/10/27 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 44 رمز زیباتر بودن تراژدی از کمدی و اینکه چرا از حزن برخی آهنگها و قصهها حظ وافر میبریم در همین است. چیزی همیشه در دوردست است. 0 2 هانیه 1402/10/30 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 142 اگر عسل به خاکستر تبدیل شود، تو هم میتوانی از دست قصهها خلاص شوی. 0 32 محیا اصفهانی 1403/9/29 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 15 در چنین جاهایی است که متوجه میشوی «خود» فقط با ارجاع به باقی جهان وجود دارد؛ بدون کوهها، خورشید، آسمان و انسانها و موجودات دیگر، هیچ «تو»یی در میان نیست و «آن چیز ثابت، جهان است، تو خودت منوط و مشروطی، جزئی از محیط خویش». 0 0 محمدجواد اصغریان 1403/3/6 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 139 اما نوشتن به قدر کفایت تجربهای در خلوت است، نوشتن اقراریست که برایش هیچ پاسخ آنی یا درخوری وجود ندارد، ، عبارت آغازین گفت و گویی ست که به سکوت میانجامد یا مدتها بعد بی حضور نویسنده رخ میدهد. 0 0 ماجد ناجی 1403/7/7 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 27 من فقط آستانه ناشناختهها را که حواس آدم را تیز میکند لمس کردهام. عاشق این هستم که از مسیرم بیرون بزنم، ورای چیزی که میشناسم و راه برگشتم را با طی کردن چند کیلومتر اضافه پیدا کنم، از مسیری دیگر با قطبنمایی که با نقشه سر ناسازگاری دارد، با نشانههای اشتباه و ضد و نقیضی که غریبهها میدهند. گم شدن با این شیوه انگار آغازیست برای یافتن مسیر خود یا یافتن مسیر دیگر، هرچند مسیرهای دیگری هم برای گم ماندن هست. 0 22 Ms.nobody ؛)(= 1402/10/18 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 35 0 0 Ms.nobody ؛)(= 1402/10/28 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 130 0 2 محیا اصفهانی 1403/11/3 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 200 تمرین آگاهی میگوید خیلی پایبند گمانت نباش، بیشازحد مطمئن نباش. و در این نوع سادهترِ بودن، شبیه مرد لاکپشتی بودن ایرادی ندارد، گاهی بد نیست ندانیم قرار است چه کنیم، بد نیست گاهی به مانعی بربخوریم. بد نیست متوجه شویم که زندگی رازآلود است، کمی عدم قطعیت و بلاتکلیفی در خود دارد، بد نیست بدانیم که ما احتیاج به کمک داریم، بدانیم کمک خواستن از دیگران کاری کاملاً سخاوتمندانه است، چون به دیگران اجازه میدهد کمکمان کنند و به ما اجازه میدهد کمک بگیریم. گاهی ما طلب میکنیم، گاهی پیشنهاد کمک میدهیم و اینطور است که این جهانِ نامراد جای بسیار متفاوتی میشود. این جهانیست که در آن کمک میکنند و کمک میگیرند و در چنین جاییست که این جهانِ پر جذبه و بیچون و چرایی که من میبینم کمی از ضرورت و استیصالش را از دست میدهد. در جهانی سخاوتمند، در جهانی که کمک در دسترس است، نیازی نیست آدم دربارهی جهان آنطوری که خودش میبیند یکدندگی به خرج دهد. 0 1 نسرین سادات موسوی 1403/10/15 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 1 گمشده دو معنای ناهمخوان دارد. گم کردن یعنی ناپدید شدن چیزی آشنا اما گم شدن یعنی پدیدار شدن چیزی ناآشنا اشیا و آدمها از جلوی چشم یا از ذهن ناپدید می شوند و از تصرفت در می آیند؛ تو دستبند دوست یا کلیدت را گم می کنی اما کماکان می دانی خودت کجایی 0 7 محیا اصفهانی 1403/9/29 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 21 شاید حساب کردن روی امور نامنتظره دقیقاً همان عمل متناقضی باشد که زندگی بیش از هر چیز از ما میطلبد. 0 1 سیده هدی پورمانی 1403/6/2 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 43 دنیا در کرانه ها و اعماقش آبیست. این آبی همان نور گم شده است. نور، در انتهای طیف آبیاش تمام مسیر از خورشید تا زمین را طی نمیکند. در میان مولکولهای هوا میپاشد در آب به هر سو پخش میشود. آب بیرنگ است ، آب کمعمق رنگ چیزی را میگیرد که زیرش باشد اما آب عمیق پر است از این نور پراکنده؛ هر چه آب خالصتر آبی پررنگتر آسمان هم به همین دلیل آبیست اما آبی افق، آبی خطهای که انگار با آسمان در میآمیزد، آبی تیرهتر، رؤیاییتر و ماتمزده است ، آبی دورترین جایی که به چشم میبینی، آبی دوردست. نوری که به ما نمیرسد، نوری که کل مسیر را نمیپیماید و نوری که گم میشود زیبایی جهان را به ما عرضه میکند همان جهانی که بیشترش به رنگ آبیست. 0 0 سید حسن رخصفت 1404/4/24 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 131 دختر وقتی کوزه را دید گفت دیگر می تواند با خیال راحت سرش را زمین بگذارد تا پس از مرگ قلبش را بیرون بیاورند و در آن کوزهی آبی بگذارند «و همه چیز به همان طریق باقی خواهد ماند. تمام دور و اطرافم آبی خواهد شد و در میانهی این دنیای آبی قلب من معصوم و رها خواهد بود و به نرمی خواهد تپید...» 0 1 سید حسن رخصفت 1404/4/24 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 142 1 2
بریدههای کتاب نقشه هایی برای گم شدن زهرا عباد 1403/9/22 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 30 0 4 زهرا عباد 1403/9/22 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 21 0 0 زهرا عباد 1403/9/22 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 22 0 0 زهرا عباد 1403/9/22 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 25 0 0 محیا اصفهانی 1403/9/29 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 21 دانشمند ناشناخته را به شناخته تبدیل میکند و مثل ماهیگیران آن را با قلاب بالا میکشد اما هنرمند تو را به دل آن دریای تاریک میبرد. 0 0 غرق در افکار 1403/11/14 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 53 بعضی چیز ها را تا زمانی داریم که گم بمانند و بعضی چیزها ، تا زمانی که دورند ، گم نمی شوند . 0 1 نفیسه نوری 1403/3/5 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 43 دنیا در کرانهها و اعماقش آبیست... 0 53 هانیه 1402/10/27 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 44 رمز زیباتر بودن تراژدی از کمدی و اینکه چرا از حزن برخی آهنگها و قصهها حظ وافر میبریم در همین است. چیزی همیشه در دوردست است. 0 2 هانیه 1402/10/30 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 142 اگر عسل به خاکستر تبدیل شود، تو هم میتوانی از دست قصهها خلاص شوی. 0 32 محیا اصفهانی 1403/9/29 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 15 در چنین جاهایی است که متوجه میشوی «خود» فقط با ارجاع به باقی جهان وجود دارد؛ بدون کوهها، خورشید، آسمان و انسانها و موجودات دیگر، هیچ «تو»یی در میان نیست و «آن چیز ثابت، جهان است، تو خودت منوط و مشروطی، جزئی از محیط خویش». 0 0 محمدجواد اصغریان 1403/3/6 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 139 اما نوشتن به قدر کفایت تجربهای در خلوت است، نوشتن اقراریست که برایش هیچ پاسخ آنی یا درخوری وجود ندارد، ، عبارت آغازین گفت و گویی ست که به سکوت میانجامد یا مدتها بعد بی حضور نویسنده رخ میدهد. 0 0 ماجد ناجی 1403/7/7 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 27 من فقط آستانه ناشناختهها را که حواس آدم را تیز میکند لمس کردهام. عاشق این هستم که از مسیرم بیرون بزنم، ورای چیزی که میشناسم و راه برگشتم را با طی کردن چند کیلومتر اضافه پیدا کنم، از مسیری دیگر با قطبنمایی که با نقشه سر ناسازگاری دارد، با نشانههای اشتباه و ضد و نقیضی که غریبهها میدهند. گم شدن با این شیوه انگار آغازیست برای یافتن مسیر خود یا یافتن مسیر دیگر، هرچند مسیرهای دیگری هم برای گم ماندن هست. 0 22 Ms.nobody ؛)(= 1402/10/18 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 35 0 0 Ms.nobody ؛)(= 1402/10/28 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 130 0 2 محیا اصفهانی 1403/11/3 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 200 تمرین آگاهی میگوید خیلی پایبند گمانت نباش، بیشازحد مطمئن نباش. و در این نوع سادهترِ بودن، شبیه مرد لاکپشتی بودن ایرادی ندارد، گاهی بد نیست ندانیم قرار است چه کنیم، بد نیست گاهی به مانعی بربخوریم. بد نیست متوجه شویم که زندگی رازآلود است، کمی عدم قطعیت و بلاتکلیفی در خود دارد، بد نیست بدانیم که ما احتیاج به کمک داریم، بدانیم کمک خواستن از دیگران کاری کاملاً سخاوتمندانه است، چون به دیگران اجازه میدهد کمکمان کنند و به ما اجازه میدهد کمک بگیریم. گاهی ما طلب میکنیم، گاهی پیشنهاد کمک میدهیم و اینطور است که این جهانِ نامراد جای بسیار متفاوتی میشود. این جهانیست که در آن کمک میکنند و کمک میگیرند و در چنین جاییست که این جهانِ پر جذبه و بیچون و چرایی که من میبینم کمی از ضرورت و استیصالش را از دست میدهد. در جهانی سخاوتمند، در جهانی که کمک در دسترس است، نیازی نیست آدم دربارهی جهان آنطوری که خودش میبیند یکدندگی به خرج دهد. 0 1 نسرین سادات موسوی 1403/10/15 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 1 گمشده دو معنای ناهمخوان دارد. گم کردن یعنی ناپدید شدن چیزی آشنا اما گم شدن یعنی پدیدار شدن چیزی ناآشنا اشیا و آدمها از جلوی چشم یا از ذهن ناپدید می شوند و از تصرفت در می آیند؛ تو دستبند دوست یا کلیدت را گم می کنی اما کماکان می دانی خودت کجایی 0 7 محیا اصفهانی 1403/9/29 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 21 شاید حساب کردن روی امور نامنتظره دقیقاً همان عمل متناقضی باشد که زندگی بیش از هر چیز از ما میطلبد. 0 1 سیده هدی پورمانی 1403/6/2 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 43 دنیا در کرانه ها و اعماقش آبیست. این آبی همان نور گم شده است. نور، در انتهای طیف آبیاش تمام مسیر از خورشید تا زمین را طی نمیکند. در میان مولکولهای هوا میپاشد در آب به هر سو پخش میشود. آب بیرنگ است ، آب کمعمق رنگ چیزی را میگیرد که زیرش باشد اما آب عمیق پر است از این نور پراکنده؛ هر چه آب خالصتر آبی پررنگتر آسمان هم به همین دلیل آبیست اما آبی افق، آبی خطهای که انگار با آسمان در میآمیزد، آبی تیرهتر، رؤیاییتر و ماتمزده است ، آبی دورترین جایی که به چشم میبینی، آبی دوردست. نوری که به ما نمیرسد، نوری که کل مسیر را نمیپیماید و نوری که گم میشود زیبایی جهان را به ما عرضه میکند همان جهانی که بیشترش به رنگ آبیست. 0 0 سید حسن رخصفت 1404/4/24 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 131 دختر وقتی کوزه را دید گفت دیگر می تواند با خیال راحت سرش را زمین بگذارد تا پس از مرگ قلبش را بیرون بیاورند و در آن کوزهی آبی بگذارند «و همه چیز به همان طریق باقی خواهد ماند. تمام دور و اطرافم آبی خواهد شد و در میانهی این دنیای آبی قلب من معصوم و رها خواهد بود و به نرمی خواهد تپید...» 0 1 سید حسن رخصفت 1404/4/24 نقشه هایی برای گم شدن ربکا سولنیت 3.7 36 صفحۀ 142 1 2