بریدههای کتاب کوری Samuel 1402/4/13 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 1 اگر نمیتوان زندگی کاملا انسانی داشت، باید از همه توان استفاده کرد تا زندگی کاملا حیوانی نشود 0 39 Zahra 1403/3/11 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 194 0 0 طاها طوری 1403/12/29 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 103 وقتی جانور بمیرد، زهرش هم نابود میشود. 0 2 Kimia 1402/6/10 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 139 اگر نمیتوانیم کاملا مثل آدم زندگی کنیم، دست کم هر چه در توان داریم به کار بگیریم تا کاملا حیوان نشویم. 0 9 تئودور 1404/2/13 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 359 چیزی که در هر عصر و زمانهای هرگز تغییر نمیکند این است که همیشه کسانی هستند که از بدبختی بقیه سوءاستفاده میکنند. 0 0 احمدرضا حقیقیان قهفرخی 1402/9/2 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 281 وقتی مزاج درست کار کند،فکر آدم هم درست کار میکند،و مثلا میشود بحث کرد که آیا رابطه مستقیمی بین چشم و احساس وجود دارد یا نه،اما در پریشانحالی و درماندگی و رنج و اضطراب است که جنبه حیوانی سرشتمان میچربد. 0 4 Shahdokht 1404/4/3 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 275 1 0 gharneshin 1403/11/17 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 335 ما آنقدر از مرگ میترسیم که همیشه سعی داریم عذری برای مردهها بتراشیم و از گناه آنها بگذریم، انگار میخواهیم پیشاپیش برای مرگ خودمان هم غدری بیاوردند و از ما بگذرند. 0 1 gharneshin 1403/11/17 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 278 توی دنیایی که همهی معانیاش را از دست داده، گریه کردن و اشک ریختن چه معنی دارد. 0 3 gharneshin 1403/11/15 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 245 از اقبال بلند تاریخ بشر نشان داده است که اگر نیکی از پلیدی زاده شود چندان غیر معمول نیست، در واقع از عکس قضیه کمتر حکایت کردهاند، خوب این هم از کژ تابیهای دنیای ماست. 0 3 طاها طوری 1404/1/6 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 317 یکی از مادر بزرگهایش میگفت بپوش و بنوش و ببخش و بده، برای دگر روزی چیزی بنه آبی که نخود و لوبیا را در آن خیس کنی به درد پختنشان هم میخورد آبی که پس از پختن می ماند، دیگر آب خالی نیست، یک جور سوپ است. تنها در طبیعت نیست که گهگاه همه چیز از دست نمی رود و چیزی هم به دست می آید 0 0 gharneshin 1403/11/15 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 206 آنهایی که قرار باشد بمیرند، میمیرند، مرگ وقتی دستچین میکند کسی را خبر نمیکند. 0 3 طاها طوری 1403/12/29 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 116 خیلی خوب است که هنوز میتوانیم گریه کنیم، اشک ریختن بیشتر وقت ها راه نجات ماست، گاهی اگر گریه نکنیم به قیمت جانمان تمام میشود. 0 2 gharneshin 1403/11/17 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 345 بدترین نوع کور آن بود که نمیخواست ببیند. 0 4 Niki 1404/3/7 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 340 همانطور که میگویند کائنات بینهایت است، کتابهای این دنیا هم همگی بی نهایتاند. 1 44 طاها طوری 1404/1/6 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 273 چشمهای کورش ناگهان حالت بدگمانی به خود گرفت، در چنین موقعیتهایی پیوسته نحوه گفتار همین است، اما در واقع بی بنیاد است چون چشمها باید مو از ماست بکشیم چشمها حالتی ندارند، ولو اینکه از کاسه بیرون بزنند اینها دو شیء مدور بی حرکتند، تنها پلکها، مژه ها و ابروهاست که در فصاحت و بلاغت بصری نقش دارد، گو اینکه این خصوصیات را معمولاً به چشم نسبت می دهند 0 0 زینب 1403/10/1 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 73 ما آنقدر از مرگ میترسیم که همیشه سعی میکنیم از تقصیرات اموات بگذریم، انگار که پیشاپیش میخواهیم اگر نوبتمان شد از تقصیرات ما بگذرند. 1 25 رها فربدراد 1404/3/12 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 183 0 1 Kimia 1402/6/12 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 241 کوری زندگی توی دنیایی است که در آن امید وجود ندارد. 0 14 طاها طوری 1404/1/1 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 225 خورشید برای همه کور ها همزمان طلوع نمیکند. 0 2
بریدههای کتاب کوری Samuel 1402/4/13 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 1 اگر نمیتوان زندگی کاملا انسانی داشت، باید از همه توان استفاده کرد تا زندگی کاملا حیوانی نشود 0 39 Zahra 1403/3/11 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 194 0 0 طاها طوری 1403/12/29 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 103 وقتی جانور بمیرد، زهرش هم نابود میشود. 0 2 Kimia 1402/6/10 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 139 اگر نمیتوانیم کاملا مثل آدم زندگی کنیم، دست کم هر چه در توان داریم به کار بگیریم تا کاملا حیوان نشویم. 0 9 تئودور 1404/2/13 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 359 چیزی که در هر عصر و زمانهای هرگز تغییر نمیکند این است که همیشه کسانی هستند که از بدبختی بقیه سوءاستفاده میکنند. 0 0 احمدرضا حقیقیان قهفرخی 1402/9/2 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 281 وقتی مزاج درست کار کند،فکر آدم هم درست کار میکند،و مثلا میشود بحث کرد که آیا رابطه مستقیمی بین چشم و احساس وجود دارد یا نه،اما در پریشانحالی و درماندگی و رنج و اضطراب است که جنبه حیوانی سرشتمان میچربد. 0 4 Shahdokht 1404/4/3 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 275 1 0 gharneshin 1403/11/17 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 335 ما آنقدر از مرگ میترسیم که همیشه سعی داریم عذری برای مردهها بتراشیم و از گناه آنها بگذریم، انگار میخواهیم پیشاپیش برای مرگ خودمان هم غدری بیاوردند و از ما بگذرند. 0 1 gharneshin 1403/11/17 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 278 توی دنیایی که همهی معانیاش را از دست داده، گریه کردن و اشک ریختن چه معنی دارد. 0 3 gharneshin 1403/11/15 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 245 از اقبال بلند تاریخ بشر نشان داده است که اگر نیکی از پلیدی زاده شود چندان غیر معمول نیست، در واقع از عکس قضیه کمتر حکایت کردهاند، خوب این هم از کژ تابیهای دنیای ماست. 0 3 طاها طوری 1404/1/6 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 317 یکی از مادر بزرگهایش میگفت بپوش و بنوش و ببخش و بده، برای دگر روزی چیزی بنه آبی که نخود و لوبیا را در آن خیس کنی به درد پختنشان هم میخورد آبی که پس از پختن می ماند، دیگر آب خالی نیست، یک جور سوپ است. تنها در طبیعت نیست که گهگاه همه چیز از دست نمی رود و چیزی هم به دست می آید 0 0 gharneshin 1403/11/15 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 206 آنهایی که قرار باشد بمیرند، میمیرند، مرگ وقتی دستچین میکند کسی را خبر نمیکند. 0 3 طاها طوری 1403/12/29 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 116 خیلی خوب است که هنوز میتوانیم گریه کنیم، اشک ریختن بیشتر وقت ها راه نجات ماست، گاهی اگر گریه نکنیم به قیمت جانمان تمام میشود. 0 2 gharneshin 1403/11/17 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 345 بدترین نوع کور آن بود که نمیخواست ببیند. 0 4 Niki 1404/3/7 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 340 همانطور که میگویند کائنات بینهایت است، کتابهای این دنیا هم همگی بی نهایتاند. 1 44 طاها طوری 1404/1/6 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 273 چشمهای کورش ناگهان حالت بدگمانی به خود گرفت، در چنین موقعیتهایی پیوسته نحوه گفتار همین است، اما در واقع بی بنیاد است چون چشمها باید مو از ماست بکشیم چشمها حالتی ندارند، ولو اینکه از کاسه بیرون بزنند اینها دو شیء مدور بی حرکتند، تنها پلکها، مژه ها و ابروهاست که در فصاحت و بلاغت بصری نقش دارد، گو اینکه این خصوصیات را معمولاً به چشم نسبت می دهند 0 0 زینب 1403/10/1 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 73 ما آنقدر از مرگ میترسیم که همیشه سعی میکنیم از تقصیرات اموات بگذریم، انگار که پیشاپیش میخواهیم اگر نوبتمان شد از تقصیرات ما بگذرند. 1 25 رها فربدراد 1404/3/12 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 183 0 1 Kimia 1402/6/12 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 241 کوری زندگی توی دنیایی است که در آن امید وجود ندارد. 0 14 طاها طوری 1404/1/1 کوری ژوزه ساراماگو 4.0 172 صفحۀ 225 خورشید برای همه کور ها همزمان طلوع نمیکند. 0 2