بریده کتابهای کوری فاطمه قربانی 1403/3/3 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 312 کور تر از همه کسی است که ، نمیخواهد ببیند! 0 6 فاطمه قربانی 1403/2/30 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 212 زن ها هنگام تولد دوباره در یکدیگر حلول میکنند!🌱 0 4 Samuel 1402/4/13 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 1 اگر نمیتوان زندگی کاملا انسانی داشت، باید از همه توان استفاده کرد تا زندگی کاملا حیوانی نشود 0 37 Zahra 1403/3/11 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 194 0 0 Kimia 1402/6/10 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 139 اگر نمیتوانیم کاملا مثل آدم زندگی کنیم، دست کم هر چه در توان داریم به کار بگیریم تا کاملا حیوان نشویم. 0 6 احمدرضا حقیقیان قهفرخی 1402/9/2 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 281 وقتی مزاج درست کار کند،فکر آدم هم درست کار میکند،و مثلا میشود بحث کرد که آیا رابطه مستقیمی بین چشم و احساس وجود دارد یا نه،اما در پریشانحالی و درماندگی و رنج و اضطراب است که جنبه حیوانی سرشتمان میچربد. 0 4 Kimia 1402/6/12 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 241 کوری زندگی توی دنیایی است که در آن امید وجود ندارد. 0 14 Kimia 1402/6/11 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 232 هر کس که میخواهد بمیرد، از همین حالا مرده است فقط نمیداند. ما اصلا برای مردن به دنیا آمدهایم، به همین دلیل هم بعضی میگویند ما مرگ را زادهایم. 0 2 فائزه 1402/9/6 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 109 همهمان گاهی درمانده میشویم؛ چه بهتر که هنوز میتوانیم گریه کنیم. اشک ریختن اغلب مایهٔ نجات ماست. بعضی وقتها اگر گریه نکنیم به قیمت جانمان تمام میشود و بهتر است ناراحتیهای خود را به این شکل خالی کنیم... 0 3 نرگس 1402/4/20 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 351 هرگز نمیشود رفتار آدمها را پیشبینی کرد، باید صبر کرد، باید زمان بگذرد، زمان است که بر ما حکومت میکند، زمان است که در آن سر میز حریف قمار ماست و همه برگهای برنده را در دست دارد. 0 30 نازنین مریم:) 1403/8/7 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 246 وقتی دنیا بی معنی است. اشک چه معنایی می تواند داشته باشد؟.... 0 1 فاطمه جعفری 1402/2/23 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 295 اگر دوباره بینایی ام را به دست آورم با دقت توی چشم دیگران نگاه میکنم ، انگار که توی روحشان نگاه کنم ، پیرمرد با چشم بند سیاه پرسید توی روح شان، شاید هم ذهن شان اسم زیاد مهم نیست ، عجیب است انگار با کسی حرف میزنیم که تحصیلات زیادی ندارد ، دختر با عینک تیره گفت توی ما چیزی هست که اسم ندارد ، آن چیز همان است که هستیم. 0 14 نرگس 1402/4/21 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 36 دکتر خیلی سریع خودش را معرفی کرد و سریع گفت متشکرم،خیلی خوبم،لابد تلفن چی پرسیده بود حالتان چطور است دکتر، و جواب خیلی خوب هستیم ما برای این است که در حال مرگ هم نمیخواهیم ناتوان جلوه کنیم، و اسم این کار ، از تنگو تا نینداختن است، پدیده ای که فقط در نوع بشر دیده شده.. 0 2 بها 1403/4/17 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 155 عمرم با نگاه کردن به چشمهای مردم گذرانده ام،چشم تنها جای بدن است که شاید هنوز روحی در آن باقی باشد… 0 1 محدثه دلنواز 1402/9/25 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 392 2 51 mobina sheibani 1402/12/19 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 3 اگر نمی توانیم مانند انسان ها زندگی کنیم دست کم سعی کنیم مانند حیوانات زندگی نکنیم (ژوزه ساراماگو) 0 0 نازنین مریم:) 1403/8/4 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 114 اگر نمی توانیم مانند انسان ها زندگی کنیم، لاقل سعی کنیم مانند حیوان ها زندگی نکنیم 0 1
بریده کتابهای کوری فاطمه قربانی 1403/3/3 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 312 کور تر از همه کسی است که ، نمیخواهد ببیند! 0 6 فاطمه قربانی 1403/2/30 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 212 زن ها هنگام تولد دوباره در یکدیگر حلول میکنند!🌱 0 4 Samuel 1402/4/13 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 1 اگر نمیتوان زندگی کاملا انسانی داشت، باید از همه توان استفاده کرد تا زندگی کاملا حیوانی نشود 0 37 Zahra 1403/3/11 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 194 0 0 Kimia 1402/6/10 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 139 اگر نمیتوانیم کاملا مثل آدم زندگی کنیم، دست کم هر چه در توان داریم به کار بگیریم تا کاملا حیوان نشویم. 0 6 احمدرضا حقیقیان قهفرخی 1402/9/2 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 281 وقتی مزاج درست کار کند،فکر آدم هم درست کار میکند،و مثلا میشود بحث کرد که آیا رابطه مستقیمی بین چشم و احساس وجود دارد یا نه،اما در پریشانحالی و درماندگی و رنج و اضطراب است که جنبه حیوانی سرشتمان میچربد. 0 4 Kimia 1402/6/12 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 241 کوری زندگی توی دنیایی است که در آن امید وجود ندارد. 0 14 Kimia 1402/6/11 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 232 هر کس که میخواهد بمیرد، از همین حالا مرده است فقط نمیداند. ما اصلا برای مردن به دنیا آمدهایم، به همین دلیل هم بعضی میگویند ما مرگ را زادهایم. 0 2 فائزه 1402/9/6 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 109 همهمان گاهی درمانده میشویم؛ چه بهتر که هنوز میتوانیم گریه کنیم. اشک ریختن اغلب مایهٔ نجات ماست. بعضی وقتها اگر گریه نکنیم به قیمت جانمان تمام میشود و بهتر است ناراحتیهای خود را به این شکل خالی کنیم... 0 3 نرگس 1402/4/20 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 351 هرگز نمیشود رفتار آدمها را پیشبینی کرد، باید صبر کرد، باید زمان بگذرد، زمان است که بر ما حکومت میکند، زمان است که در آن سر میز حریف قمار ماست و همه برگهای برنده را در دست دارد. 0 30 نازنین مریم:) 1403/8/7 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 246 وقتی دنیا بی معنی است. اشک چه معنایی می تواند داشته باشد؟.... 0 1 فاطمه جعفری 1402/2/23 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 295 اگر دوباره بینایی ام را به دست آورم با دقت توی چشم دیگران نگاه میکنم ، انگار که توی روحشان نگاه کنم ، پیرمرد با چشم بند سیاه پرسید توی روح شان، شاید هم ذهن شان اسم زیاد مهم نیست ، عجیب است انگار با کسی حرف میزنیم که تحصیلات زیادی ندارد ، دختر با عینک تیره گفت توی ما چیزی هست که اسم ندارد ، آن چیز همان است که هستیم. 0 14 نرگس 1402/4/21 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 36 دکتر خیلی سریع خودش را معرفی کرد و سریع گفت متشکرم،خیلی خوبم،لابد تلفن چی پرسیده بود حالتان چطور است دکتر، و جواب خیلی خوب هستیم ما برای این است که در حال مرگ هم نمیخواهیم ناتوان جلوه کنیم، و اسم این کار ، از تنگو تا نینداختن است، پدیده ای که فقط در نوع بشر دیده شده.. 0 2 بها 1403/4/17 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 155 عمرم با نگاه کردن به چشمهای مردم گذرانده ام،چشم تنها جای بدن است که شاید هنوز روحی در آن باقی باشد… 0 1 محدثه دلنواز 1402/9/25 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 392 2 51 mobina sheibani 1402/12/19 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 3 اگر نمی توانیم مانند انسان ها زندگی کنیم دست کم سعی کنیم مانند حیوانات زندگی نکنیم (ژوزه ساراماگو) 0 0 نازنین مریم:) 1403/8/4 کوری ژوزه ساراماگو 4.1 136 صفحۀ 114 اگر نمی توانیم مانند انسان ها زندگی کنیم، لاقل سعی کنیم مانند حیوان ها زندگی نکنیم 0 1