بریده‌ای از کتاب سهراب سپهری ( مجموعه تاریخ شفاهی ادبیات معاصر ایران ) اثر سارا باصبر

بریدۀ کتاب

صفحۀ 76

یکبار در اطراف کاشان، کشاورزی به سهراب گفته بود آقای مهندس شما سیگار دارید؟ سهراب هم نداشت ولی از آن به بعد همیشه یک پاکت سیگار در ماشینش می‌گذاشت که شاید کس دیگری بخواهد. می‌گفت: "آن روز از آن پیرمرد خیلی خجالت کشیدم." از گفتگوی جعفر فاطمی؛ خواهرزاده سهراب

یکبار در اطراف کاشان، کشاورزی به سهراب گفته بود آقای مهندس شما سیگار دارید؟ سهراب هم نداشت ولی از آن به بعد همیشه یک پاکت سیگار در ماشینش می‌گذاشت که شاید کس دیگری بخواهد. می‌گفت: "آن روز از آن پیرمرد خیلی خجالت کشیدم." از گفتگوی جعفر فاطمی؛ خواهرزاده سهراب

266

14

(0/1000)

نظرات

روشنا

روشنا

4 روز پیش

ولی سیگار برای پیرمرد ضرر داشت خب :)
2

3

یکی کمتر یا بیشتر فرقی نمی‌کنه
مهم محبته 

1

روشنا

روشنا

4 روز پیش

اینم هست. کاش راه دیگه‌ای به جز سیگار بود.
@Amin.Akbari 

0

خوب شد پیرمرد شیشه نخواسته بود
وگرنه شاید تاریخ، سهراب سپهری را بی گناه بر پای چوبه دار می دید
4

5

سید عرفان

سید عرفان

4 روز پیش

😂😂😂😂 

1

😂😂😂 

1

فهیمه حدیدی

فهیمه حدیدی

4 روز پیش

🤦🏻‍♀️【:
داشتم با متن اکلیلی و رقیق می شدم که ... 

1