بریدهای از کتاب شفق در خم جاده ی بی رهگذر اثر آندره آسیمن
1403/8/16
صفحۀ 27
به امر ممکنی در گذشته فکر میکردم که هنوز صورت وقوع نپذیرفته بود، اما به صرف اینکه اتفاق نیفتاده امری غیر واقعی نمینمود و هر آن ممکن بود رخ دهد، ولی این واهمه به جانم افتاده بود که مبادا رخ ندهد، گاه هم پیش خودم میگفتم همان بهتر که حالا رخ ندهد.
به امر ممکنی در گذشته فکر میکردم که هنوز صورت وقوع نپذیرفته بود، اما به صرف اینکه اتفاق نیفتاده امری غیر واقعی نمینمود و هر آن ممکن بود رخ دهد، ولی این واهمه به جانم افتاده بود که مبادا رخ ندهد، گاه هم پیش خودم میگفتم همان بهتر که حالا رخ ندهد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.