رهش رو که برعکس کنید میشه شهر و داستان متفاوتی بود که چند سال قبل کتابش رو خوندم و لذت بردم
هنوز تا حدودی داستان رو  یادمه که یه خانم بابت از بین رفتن فضای سبز شهر تهران چقدر اذیت بود و چقدر تلاش کرد ولی اِنقدر جلو راهش موانع گذاشتن که بی خیال شد.
      

        کتاب خیلی خوبی بود.
 بیانات این شخصیت بزرگوار، مسیر هدایت را برای انسان مشخص و هموار میکند.
پیشنهاد میکنم حتما کتاب های این شخصیت بزرگوار رو مطالعه کنید.
کاش بپذیرم این عبد بودن را
      

        کتاب خیلی خیلی خوبی بود
اگر هر روز یکی دو فرازش رو بخونید و روی همون چند خط تفکر کنید واقعا دنیای آدم رو زیر و رو میکنه.
شاید جای این حرف اینجا نباشه ولی باید بگم ،بعضی کتاب ها وقتی خونده میشن درونت رو هم میزنند و اِنگار تمام آنچه نباید رو تکرار میکنن و حتی بالا نمیاری و راحت بشی ولی بعضی کتاب ها رو وقتی میخونی زیر و روت میکنن و تو رو بهتر از اونی که بودی میکنن.
این کتاب به تمام معنا دنیای ادم رو زیر و رو میکنه.کتاب مصداق "الی احسن الحال" هست.
پیشنهاد میکنم حتما مطالعه اش کنید حتی شده بدون تفکر،اِنقدر گیرا هست که به اندازه خودت ازش درس میگیری.
دوتا از ویژگی های بارز این کتاب این هست که وقتی داری میخونیش به تمام معنا احساس میکنی شخصی که این جملات رو نوشته خودش رو هیچ حساب میکرده و در اکثر جملات مقایسه ای خودش رو از ذره کمتر میدیده و با کمترین ها خودش رو مقایسه میکرده و مورد بعدی هم این هست که وقتی جملات رو میخونید کامل متوجه میشید که صاحب این نوشته ها روح و جانشون با قرآن مانوس بوده.
امیدوارم که بتونم دوباره این کتاب رو با دقت و تفکر بیشتری مطالعه کنم.
      

        این کتاب شامل دست نوشته های شهید سلیمانی عزیز می باشد، که بیان کننده خاطرات دوران کودکی تا بیست و دو سالگی ایشان است.
سال ۱۳۹۹ دختر شهید سلیمانی به مناسبت دیدار رهبر در سالروز شهادت پدر بزرگوار خود، متن کتاب رو آماده و به رهبر عزیز،هدیه دادند و چند روز بعد از طرف دفتر رهبر معظم انقلاب یادداشتی به دست ایشان رسید که در مورد متن کتاب بود و در صفحه اول کتاب چاپ شده است.
حدود نیمی از کتاب را متن اصلاح شده و بقیه کتاب شامل تصاویر دست نوشته های این شهید گرانقدر می باشد.
خاطراتی که بیان کننده،لحظات سخت و پر فراز و نشیب از زندگی عشایری ایشان تا کار کردن در شهر کرمان و انقلابی شدن این بزرگوار می باشد.
از زندگی این شهید بزرگوار هر چقدر بخوانیم باز هم کم هست،از همان کودکی مناعت طبع و بزرگواری و شجاعت در خون ایشان جریان داشته.
      

        این کتاب جلد دوم از مجموعه پنج جلدی ادب الهی هست که در جلد اول به تادیب نفس و در جلد دوم به مبانی تربیت پرداخته شده است.
در این جلد بیان شد که انسان همان طور که مرابطه ی با نفس دارد و باید نسبت به خودش نقش سازندگی داشته باشد،نسبت به دیگران هم این وظیفه را دارد.
انسان باید هم نسبت به خود و هم نسبت به دیگران در ابعاد اعتقادی،اخلاقی،عملی و حتی قلبی،نقش سازندگی داشته باشد.
به طور معمول و غالب انسان با چهار محیط خانوادگی،آموزشی،شغلی و رفاقتی در ارتباط است و به جز این چهار محیط ،محیط دیگری هم هست که روی همه آنها موثر هست به نام "فضای جمعی حاکم بر اجتماع"اگر محیط پنجم با آن چهار محیط همسو باشد آنها را تقویت کرده و اگر همسو نباشد،آنها را تضعیف می کند.
در مسئله سازندگی شش امر نقش دارد:
کمیت رابطه،کیفیت رابطه، شرایط شخصی که میخواهد بسازد،شرایط طرف مقابل،ابزاری که برای سازندگی به کار می رود و چگونگی به کار گرفتن ابزار

کتاب خیلی خوبی هست و به طور کاربردی بحث رو پیش میبرن و کاملا قابل اجرا و اثرپذیر هست.


      

        من نویسنده این کتاب رو نمیشناسم ولی کتاب نسبتا خوبی بود و ابتدای کتاب یک بازخوانی سطحی از داستان ها را بیان کرده و بعد هم توضیحاتی در مورد زندگی و شخصیت  شیخ اشراق داده بودند.
بعد از پیشگفتار هشت داستان را بدون بازنگری بیان کردند که اسامی آنها به ترتیب زیر بود:
۱. قصه ی مرغان
۲. عقل سرخ
۳. فی حاله طفولیت
۴. روزی با جماعت صوفیان
۵. آواز پر جبرئیل 
۶. لغت موران
۷. صفیر سیمرغ
۸. فی حقیقه عشق
بعد از این هشت داستان قصه ی زنده بیدار،ترجمه "حی ابن یقظان" ابن سینا را آورده و پس از آن ترجمه "غربت الغربیه " شیخ اشراق و در آخر هم توضیحاتی در احوال شیخ اشراق از زبان شمس الدین محمدبن محمود شهرزوری بیان شده است.
با خوندن این کتاب بیشتر مشتاق شدم که حتما کتاب آقای پور نامداریان رو بخونم و با تفسیر این داستان های پر رمز و راز که در مورد سلوک و دشواری های آن هست،آشنا بشم.

      

        این کتاب در مورد رجز های یاران امام حسین علیه السلام  قبل از نبرد با دشمن در روز عاشورا می باشد. 
در مقدمه کتاب که به قلم  آقای سیدابوالقاسم حسینی نوشته شده است در مورد رجز و معنی آن و اینکه رجز یاران امام حسین علیه السلام بر چه وزنی بوده و اینکه غالبا رجزها به صورت شعر بوده تا نثر،مطالبی بیان شده است.
رجز به معنی شعری است که به هنگام جنگ در مقام مفاخرت و خودستایی می خوانده اند.
یکی از اهداف رجز خوانی، تقویت روحیه ی خود و یاران خویش و تضعیف توان روحی لشکر مقابل بوده است.
همچنین در مقدمه بیان شده که معمولا رجز خواندن در میدان جنگ، ویژه خاصان و بلند رتبگان اجتماع بوده است و عوام نوعا از رجز خوانی بی نصیب بوده اند.ولی در سپاه امام حسین علیه السلام رجزهایی از خواص و عوام در دسترس است.
بعد از مقدمه در متن اصلی کتاب نام بیست و یک نفر از یاران امام علیه السلام که رجز خوانده اند با متن رجز ،آمده است .
در انتهای بررسی اکثر شخصیت ها و رجز هایشان نام آنهایی که در زیارت ناحیه، امام زمان عج به آنها سلام داده اند آمده است.
کتاب خیلی خوبی بود،فکر نمیکردم اِنقدر اثرگذار باشه،به دید اینکه کتاب راحتی هست و نیاز به تفکر نداره شروع به خوندنش کردم ولی سنگینی کتاب بیش از هر چیزی به قلب انسان فشار میاره. و دائم از خدا میخوای که امام زمانت تنها نمونه.
رجزهای یاران امام زمان عج خیلی باید شنیدنی باشند چون در تمام رجزها احتمالا اسم پیامبر ص و امام علی ع و حضرت زهرا س و امام حسن ع و امام حسین ع خواهد بود و چه شگفتی هایی به ثمر خواهد رسید.

      

        این کتاب در مورد زندگینامه شیخ مرتضی انصاری بود.و خوندنش خالی از لطف نیست.
در این کتاب با شخصیت بزرگوار شیخ مرتضی انصاری عزیز آشنا شدم اینکه در کجا به دنیا اومدند و از چه سنی شروع به درس خوندن کردند و اساتیدشون چه کسانی بودند و در چه شهر یا کشوری درسشون رو ادامه دادند و با کدوم یکی از علمای بزرگ هم دوره و در ارتباط بودند و چه ویژگی یا خصوصیات اخلاقی داشتند و چند مورد از کرامات و حالات عرفانی این شخصیت بزرگوار هم بیان شده بود و در آخر اینکه چطور جان به جان آفرین تقدیم کردند.
کتاب خیلی خوبی بود و حال آدم رو متحول میکرد ولی به شخصه انتظارم از آقای یامین پور ، نویسنده این کتاب ، چیزی فراتر از این بوده و هست.

      

        این داستان به صورت رمزگونه و حماسی نوشته شده.
وقتی که داستان عقل سرخ رو میخونی فکر میکنی داره یه قسمت از شاهنامه رو بازگو میکنه ولی سهروردی با استفاده از شخصیت های اسطوره ای شاهنامه مثل کیخسرو ،زال ،رستم،افراسیاب و نمادهای اوستایی چون بازشکاری و سیمرغ یک داستان عرفانی _حماسی نوشتن که در اون به سختی و دشواری راه سلوک اشاره میکنن.
متوجه رمزگونه بودن داستان شدم ولی نمیتونستم داستان رو تفسیر کنم و بابت همین رفتم و شرح داستان رو مطالعه کردم.
خیلی جالب بود و فهمم رو نسبت به بعضی از مسائل عرفانی افزایش داد و جذب شدم تا چندتا از داستان های دیگه سهروردی هم با شرح کاملشون مطالعه کنم.
مجموعه آثاری از سهروردی یا (شیخ اشراق) که دوست دارم مطالعه کنم👇
رسالة العشق، آواز پر جبرئیل، عقل سرخ، رساله فی حالة الطفولیة، صفیر سیمرغ، لغت موران، روزی با جماعت صوفیان
      

        این کتاب برای من که هیچی از عرفان نمیدونستم خیلی عالی بود و از مبانی و کلیات و تاریخچه و اصطلاحات عرفانی اطلاعات خوبی بدست آوردم.و با منابع زیادی در زمینه عرفان آشنا شدم.
این کتاب شامل پنج فصله و به ترتیب به موارد زیر پرداخته:
فصل اول: کلیات
فصل دوم: قوس نزول (از وحدت به کثرت)
فصل سوم: قوس صعود (از کثرت به وحدت)
فصل چهارم: سیری کوتاه در اصطلاحات عرفانی
فصل پنجم: معرفی برخی از مشاهیر عرفان اسلامی
      

        در کتاب به بررسی چگونگی ایجاد واقعه عاشورا و تطبیق اون با زمان معاصر و همچنین به معرفی و بررسی جریان بی تفاوت ها در طول تاریخ و زمان معاصر پرداخته شده.
کتاب تاریخی هست و در مورد غائبین و حاضرین در کربلا نوشته شده و بیان میکنه سه دسته در کربلا حضور داشتند:
 سپاه امام حسین ع 
سپاه عمر سعد و یزیدیان
افرادی که بر تلّ نشسته و گریه میکردند معروف به اهالی تپه ندبه
اهالی تپه ندبه از مردمان کوفه بودند که به اجبار برای جنگ با امام حسین ع تجهیز شده بودند و چون نمی خواستند با فرزند پیغمبر جنگ کنند و حق برگشت به کوفه را هم نداشتند و از طرفی ترس از دست رفتن حق بیت المالشان را داشتند در نزدیکی کربلا فرار میکردن و بین دره ها و شیار ها یا تلّ های اطراف تجمع می کردند و گریه میکردند و از خداوند میخواستند به داد امام حسین ع برسه و تعدادشون حدود سی هزار نفر گفته شده که اگر همینها خودشون رو به امام حسین میرسوندند جنگی شکل نمیگرفت و سپاه امام حسین ع پیروز میشدند ولی اعلام بی طرفی کردند و جزو دسته قاعدین در آمدند.
بعد از واقعه عاشورا تقریبا می توان گفت که همگی از کار خود پشیمان شدند واین حالت بی طرفی در اکثر مردم آن زمان از بین رفت و تازه جهاد ها شروع شد.
موضوع کتاب خیلی خوب انتخاب شده  بود و ربطش به زمان کنونی باعث میشد دائم درونت جنگ باشه و به این فکر کنی که  وقتی امام زمان عج اومدند نکنه ما هم اعلام بی طرفی کنیم و آقا رو تنها بزاریم.

      

        کتاب خیلی خوبی بود،خیلی روان و مفصل نکات رو توضیح داده بودن و مطالب کاملا قابل فهم بودن و اثرگذار
از اون دست کتابایی هست که اگر نخونیش ضرر کردی.
 چقدر حسرت خوردم که دیر خوندمش ای کاش تو دوران نوجوانی خونده بودمش یا حداقل چند سال قبل
      

        کتاب کم حجمی بود با داستان های کوتاه اما مفید
داستان هایی که خیلی کوتاه و سرشار از معارف والای عرفانی بودند و حال انسان رو دگرگون می کردند.
کتاب خیلی خوبی بود.

      

        فکرشم نمیکردم با خوندن تفسیر دیدگاهم نسبت به قرآن تا این اندازه تغییر کنه.
قبلا ترجمه قرآن را کامل و پشت سر هم خوندم ولی باز به این اندازه تحت تاثیر قرار نگرفتم چون داخل تفسیر خیلی ریز ادم رو روشن میکنه که در این آیه چه چیزی بیان شده و شان نزولش چی بوده و قراره چه چیزی رو به ما یاد بده.
کلا تمام مسائلی که انسان با اون درگیر هست در قرآن بیان شده
و در تمام این مدت قلبم به وجود با عظمت قرآن آروم بود.
      

        این کتابچه خاطرات شهید بزرگوار استاد شهریاری(دانشمند هسته ای)بود و از زبان همسر ایشان نوشته شده بود.
کتاب خوبی بود و ارزش خوندن رو داشت.