من نسخه صوتی این سفرنامه رو با صدای خود آقای ضابطیان گوش دادم 
فوق العاده دلچسب و شنیدنی بود با آهنگ های مخصوص این سه کشور هم عالی شده بود والبته خوانش خود ایشون و تجربیات عالی 
مناسب همه کسانی هست که سفر کردن رو‌ دوست  دارن 
      

        داستان در مورد آلیسیا  است که او را در صحنه ی قتل همسرش پیدا می‌کنن و اون هیچ حرفی نمیزنه و معما اینجاست که شوهرش گابریل به دست چه کسی کشته شده ؟
به شخصه چندین تا حدس داشتم که هیچ کدوم درست نبود . داستان در حدود ۱۰ درصد آخر گره گشایی میشه و شما رو به طرز عجیبی غافلگیر می‌کنه.

      

        تاثیر رفتار والدین و مشکلات اونها در زندگی فرزندشون رو به خوبی نشون میده 
این کتاب  هم برای والدین و هم برای نوجوانان توصیه میشه اینکه هر کدوم بدونن روابط بین فرزند و والدین چقدر مهم
      

        یک روز تیلو با وسایل بازی‌اش سازه‌ای می‌سازد و از نتیجه‌ی کار خود بسیار راضی و خوشحال می‌شود. تا اینکه دسته ای پرنده آن را خراب می‌کنند. پسربچه خیلی ناراحت می‌شود و اکنون هر یک از حیوانات به نوبت برای همدردی با او راه حلی ارائه می‌دهند ولی تیلور مایل به انجام هیچ کدام نمی‌باشد. سر آخر خرگوش از راه می‌رسد او تنها در کنار تیلور می‌ماند تا تیلور بودن او را حس کند سپس تیلور از او می‌خواهد که در کنارش بماند و شروع می‌کند به حرف زدن، داد زدن و همه پیشنهادهایی که بقیه حیوانات داده بودند را انجام می‌دهد و سازه‌اش را از نو می‌سازد.
نقش کلیدی خرگوش در این داستان شنونده بودن است و همین بهترین روش همدلی و همدردی کردن است.
نویسنده سعی کرده با انتخاب خرگوش که از قضا گوش های درازی دارد، خوب گوش دادن را به جای نصیحت و پیشنهاد راه حل به کودکان بیاموزد. تصویرسازی بسیار ساده در عین حال گیرا کار شده است
با اینکه این کتاب، کتاب کودک است ولی اکثر ما بزرگسالان نیز از خواندنش بی‌نصیب نخواهیم ماند زیرا که گوش دادن را فراموش کرده‌ایم و در مواقعی که کسی شکست خورده و غمگین است در پی نصیحت و دیدی من گفتم ها هستیم.با اینکه این کتاب، کتاب کودک است ولی اکثر ما بزرگسالان نیز از خواندنش بی‌نصیب نخواهیم ماند زیرا که گوش دادن را فراموش کرده‌ایم و در مواقعی که کسی شکست خورده و غمگین است در پی نصیحت و دیدی من گفتم ها هستیم.
      

        ابر صورتی، دومین مجموعه داستان علیرضا محمودی ایرانمهر است، که شامل ۹ داستان کوتاه می باشد.
اولین داستان کتاب، در جایزه ادبی بهرام صادقی در سال ۱۳۸۲ مقام اول را کسب کرده است.
این کتاب توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است و
طرح جلد این کتاب که جمجمه ای را در زیر خاک و درختان نشان می دهد و یک ابر صورتی در سرش نمایان است. کاملاً با اولین داستان کتاب( ابرصورتی) همخوانی دارد.
من این کتاب را برای اولین بار از #طاقچه بی نهایت شروع به خواندن کردم. اما چنان مجذوب به قلم نویسنده شدم که تصمیم گرفتم نسخه چاپی کتاب رانیز تهیه کنم.

در مورد نویسنده:
آقای محمودی ایرانمهر متولد ۱۳۵۳ مشهد می باشد. ایشان در حوزه هایی مثل داستان نویسی، نقد ادبی، فیلمنامه نویسی، فعالیت دارند.
کار حرفه‌ای خود را از فیلم دل خون به عنوان نویسنده فیلم در سال ۱۳۸۷ شروع کردند.

از آثار داستانی ایشان می توان به کتابهای بارون ساز، بریم خوش گذرونی، اسم تمام مردهای تهران علیرضا ست، فریدون پسر فرانک و جنایت جردن اشاره کرد.

خیلی سعی کردم در مورد داستان ها تا حد امکان چیزی نگم ولی اگه میخوای در مورد چند تا از این داستان ها بیشتر بدونی ،پاراگراف بعدی را مطالعه کن.

داستان ها بی نهایت جذاب دلچسب و مهیج هستند

اولین داستان این کتاب یعنی ابر صورتی از زبان یک سرباز وطن در زیر خروار ها خاک تعریف می شود. داستانی تامل برانگیز و اندکی عاشقانه است و شما را تا چند روز درگیر خود خواهد کرد.

داستان دوم خواب شفیره ها؛ گم شدن دختری را به تصویر می کشد اما این همه ماجرا نیست و نویسنده با چنان مهارتی این داستان را به تصویر کشیده است که شما را بین دوراهی بود و نبودی قرار خواهد داد.

اودیسه داستان سوم کتاب از زبان اول شخص همانند داستان ابرصورتی روایت می‌شود. با این تفاوت که شما با خواندن این داستان متوجه اشکالی در نحوه روایت داستان می‌شوید. همه چیز عجیب شروع می شود از اینکه چگونه کسی روز تولد خود را با باز بودن لای پنجره و دستمال کاغذی مچاله ای که روی میز آشپزخانه با نسیم تکان تکان می‌خورد توصیف می‌کند خواننده را عمیقاً درگیر ماجرا میکند.

در مورد بقیه داستان ها هم چیزی نمیگم فقط برید و بخونید و لذت ببرید.