این داستان در مورد دختری هست به نام مری که پدر و مادرش را از دست داده و از هندوستان برمیگرده به انگلستان تا در کنار شوهر عمهاش زندگی کنه.
اما از همون اوایل داستان این دختر، دختر عصبی و بد اخلاقی هست و با همه بد رفتاری می کنه اما در ادامه داستان، باغ مخفی و اسرار آمیزی پیدا می کنه که سال هاست کسی وارد اون باغ نشده و مری به طور اتفاقی کلید باغ رو پیدا می کنه و آشنایی مری با"مارتا "خدمتکار شاد خانه و" دیکون" برادر خوش قلب مارتا واتفاقاتی که در ادامه می افته باعث تغییر رفتار و شخصیتش میشه.
داستان خیلی دوست داشتنی هست و فکر می کنم نوجوان هایی مثل من اگر کلاسیک دوست داشته باشن، از این داستان لذت ببرند.