شاخه را محکم گرفتن این زمان بی فایده است
برگ می ریزد، ستیزش با خزان بی فایده است
گاه سکان را رها کردن نجات کشتی است
گاه بین موج و طوفان بادبان بی فایده است
        

          بسم الله الرحمن الرحیم 
۱- کتاب عالی که برای چندمین بار مطالعه کردم. خانم محمدی واقعا خیلی مظلوم بودند. خدا رحمتشون کنه. 
۲- این کتاب به نظرم جزو کتاب های مناسب هستند برای شروع و معرفی مطالعه در دسته کتاب های دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم. هم  از لحاظ حجم کتاب ، هم روایت زیبا  و هم این رهبری هم بر این کتاب تقریظ نوشتند.
۳- یه نکته ای که میخوام این جا به صورت مختصر بگم و ان شا الله اگر قسمت بشه بعد ها به تفصیل بگم تفاوت کتاب های دفاع مقدس و مدافعان حرم با رمان ها هست. یه سری عبارات و توصیف ها درباره رمان ها بد هست. مثل این که جذاب نبود ، کلیشه بود ، پایانش خوب نبود. اما این عبارات درمورد کتاب های دفاع مقدس خیلی صدق نمیکنه. ببینید اومدن زندگی یه شهید که بر اساس واقعیت هست نوشتن. خب فرد یه زندگی نرمال داشته و شهید شده. حالا شما بگی چرا جذاب نیست. خب همینه دیگه زندگی ش همین بوده و با همین زندگی عادی و رعایت نکات ریز شایسته شهادت شده و من و شما نشدیم بعد میگیم چرا جذاب نیست. اصلا این کتاب رو برای عبرت و تذکر نوشتن نه برا جذابیت. حالا اگه چند تا کتاب دفاع مقدسی به خاطر اون شهید خاص جذاب بودن قرار نیست همه کتاب ها این طور باشن. یا مثلا بحث کلیشه. میلیون ها نفر تا الان در تاریخ به شهادت رسیدند. خب زندگی خودشون و همسران و خانواده هاشون قطعا اشتراکاتی داشته. حالا یکی میاد کتاب زندگی این عزیزان رو مینویسه. برای تذکر . برای عبرت. برای الگو. بعد ما بگیم چرا تکراری هست. تمام نصایح و عبرت ها تکراری هست. تمام مناسک دینی ما و روضه ها تکراری هست. برای تفریح که نیست. اگر زندگی تمام شهدای تاریخ رو هم بنویسن خوب هست و مایه عبرت. تازه همین مقدار هم که نوشتن از تاکیدات رهبری بود وگرنه اصلا چنین ادبیاتی وجود نداشت. بله در رمان شما به نویسنده انتقاد میکنی که در این دنیای بی نهایت چرا یه چیزی نوشتی که این قدر تکراری هست در حالیکه میتونستی هر چیزی تخیل کنی.
        

          آنها که بال پرواز دارند و بال میزنند،ولی پایشان بسته است،اوجی نمیگیرند،که پر می ریزند.