معرفی کتاب ایما اثر سجاد سامانی

ایما

ایما

3.9
56 نفر |
16 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

121

خواهم خواند

7

شابک
9786000301408
تعداد صفحات
88
تاریخ انتشار
1397/12/6

توضیحات

کتاب ایما، شاعر سجاد سامانی.

لیست‌های مرتبط به ایما

نمایش همه

یادداشت‌ها

f_altaha

f_altaha

1402/5/21

        حدود 40 غزل کوتاه که تماما از عشق بود اما اکثرا با کلماتی مثل گیسو(پریشان است گیسویی در این باد و پریشان تر/مسلمانی که میخواهد نگاهش را نگه دارد)و  گله از رقیب(رقیبم گیسوانت را به دست آورد غمگینم)و دیده نشدن ها(من همانم که پسندید و پسندیده نشد)زمینی بودن این عشق تداعی میشد،در عین حال گاهی هم با بیت هایی عشق را آسمانی بیان میکرد(به رغم سربه هوابودنم زمینگیرم/به سر هوای تورا دارم از زمین سیرم)و یک شعر هم صریحا مخاطب عاشقانه هایش را خدا می داند(به هرچه مینگرم جلوه ی وجود خداست/قسم که غیر خدا هیچ در لباسم نیست) .اکثرا هم از نظر ریتم و هم محتوا در عین سادگی(شعرمرا ببخش اگر بی تکلف است) در سطح بالایی بودند.در محتوا با کلماتی مثل زاهد،دین،کفر و توبه اعتقاد شاعر به نمایش گذارده شده بود و جز یکی دو مورد(زهد ورزیدم و غافل که عوض خواهم کرد‌/تاری از موی تورا باهمه ی ایمانم) که آن ها هم در دنیای شعر قابل توجیه است،چیزی خلاف اعتقادها به چشم نمی‌خورد و از نظر ریتم چون اکثر شعرها غیر از قافیه ردیف داشتند،ریتم خوبی شکل میگرفت و این تکرار بر انعکاس بیشتر درون مایه ها در ذهن مخاطب هم تاثیر داشت
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

4

فاطمه رجائی

فاطمه رجائی

3 روز پیش

پریشان است
          پریشان است گیسویی در این باد و پریشان‌تر
مسلمانی که می‌خواهد نگاهش را نگه دارد
عصای دست من عشق است، عقل سنگدل بگذار
که این دیوانه تنها تکیه‌گاهش را نگه دارد ...⁦♡⁠✨

یکی دیگه از کتاب شعرهای مجموعه معناگرای سوره مهر.
به دنبال معنی ایما می‌گشتم، این تعریف را پیدا کردم:
«به حرکت دست، چشم، یا ابرو برای نشان دادن چیزی یا بیان غیرمستقیم یک مفهوم اشاره دارد.»
در واقع منظور همان ایما و اشاره است.☘️

این کتابُ دوست داشتم، حال خوب کن، بود.〰️
اشعار و افکار شاعر حوالی چشمان دلفریب، کمند گیسوان و تیغ ابروان معشوق پرسه می‌زند.
تکیه شاعر بر ایهام، استعاره و ... است که نتیجه آن، این ابیات دل‌نشین بوده.
در حین خواندن کتاب فکر نمی‌کنم به کلمه‌‌ای برخورده باشم که معنی‌اش را ندانم.
چند شعر در باب مصیبت اهل بیت(ع) نیز سرود شده:
به سوگواری سروی نشسته بانویی 
که نیست از دل ایشان دل شکسته‌تری...❤️‍🩹🖤

📖چند بیت مهمان شاعر باشیم: 
بر شانه بیفشان و مزن شانه به مویت 
بگذار حسادت بکند شانه به شانه 
 ....
من از غم تو غزل می‌سرایم و آن را 
تو عاشقانه به گوش رقیب می‌خوانی 
....
دوستان هیچ نکردند و رسیدند به تو
من به دنبال تو می‌گردم و سرگردانم
....
 بس که دنبال تو گشتم شهره عالم شدم
سربلندم کرده خوشبختانه سرگردانی‌ام 
....
دستت به گیسوان رهایش نمی‌رسد 
از دوردست‌ها به نگاهی بسنده کن!
....
اگرچه دین مرا گیسوی رهای تو برد
کسی که بنده موی تو نیست بی‌دین است
....
گیسوانش جنگجویان شب و مژگان او
نیزه‌دارانند، غوغای سپاهش را نگاه!

هفت تیر ۱۴۰۴/ پنجمین یادداشت تابستان
        

13