‌ والری

‌ والری

@Valerie

34 دنبال شده

120 دنبال کننده

                ‌
🌱  همیشه تصور کرده‌ام بهشت جایی
‌             خواهد بود شبیه به یک کتابخانه
    ‌- خورخه لوئیس بورخس
              

یادداشت‌ها

        من معمولا برای بهتر قضاوت کردن کتاب هر ستاره رو به یه اپشن اختصاص میدم که توی نقد های قبلیم بهش اشاره نشده ولی اینجا میخوام بهتون بگم که چرا با وجود این ستاره های کم هنوزم مجموعه موردعلاقه منه.
از ترجمه نمره کامل میدم مترجم کم نذاشته واقعا توی ترجمه. کیفیت انتشارات و اهمیتشون به چیزی که چاپ میکنن قابل قدردانیه برای همین من یه ستاره کامل میدم بابتش.
از شخصیت پردازی من نیم نمره میدم نه بابت نقص هاش چون کارکتر ها شخصیت منحصربه فرد خودشونو داشتن فقط مسئله این بود که شخصیت ها کم و بشدت بی استفاده بودن! یعنی ما نفهمیدیم روچ و بمب این وسط چی کار کردن، شاهزاده دین چه اهدافی داشت، بالکین چه جور شاهی میشد که جود زرتی زد کشتتش. ویوی خواهر جودم که عملا بودن و نبودنش تغییری ایجاد نمیکرد حتی از ترین هم خل تر و احمق تر بود. شخصیت ها بشدت کم بودن و جود جز ترین نمیتونست به کس دیگه ای تکیه کنه و هیچ دوستی نداشت. نویسنده هم که فقط ویراژ میداد رو جود و کاردن و بقیه کاپل های فرعی رو نشون نمیداد یعنی یه مجموعه به این وصیعی کلا دو کاپل بیشتر نداشت ( که بماند روچ و بمب اصلا اشاره ای بهشون نشده بود )
از وقایع ها و اتفاقاتم از یک ستاره، نیم ستاره پیش من داره. پلات توییست های این کتاب مغز منفجر کن بودن ولی برعکس نویسنده از یه سری اتفاقا انقدر سریع رد شده بود که ادم نمیفهمید کجای کتابه. اونهمه از اول انتظار مسابقه جودو داشتیم که نویسنده تو یک صفحه جمعش کرد و اصلا معلوم نشد اخرش چی شد. نقشه هایی که دربار سایه و کاردن باهم کشیدن درحد یک پارگراف یا نیم صفحه بهشون اشاره شد انگار خانم بلک نمیدونسته چی باید بنویسه. توی جلد سومم ما کلی منتظر مثلث بین کاردن و نیکاسیا و جود بودیم که ببینیم وقتی نیکاسیا بفهمه جود ملکه شده چه واکنشی نشون میده که اصلا از نصفه به بعد کتاب نیکاسیا از خط داستانی حذف شد انگار نه انگار جلد اول و دوم خودشو واسه کاردن می‌کشته.
قلم نویسنده صد و پنجاه صفحه اول غیرقابل درک بود و نمیشد چیز زیادی ازش فهمید و صحنه هارو توی ذهن ساخت با این حال از یه جایی به بعدش قابل فهم تر شد.
فضاسازی کتاب برعکس توقعم اشاراتی هم به دنیای فانی داشت که درکش رو سخت تر میکرد با این حال ، حرف اخرم اینه : 
کتاب موردعلاقه با بهترین کتابی که یک نفر خونده کاملا متفاوته. پادشاه پریان با وجود این نقص هاش باز هم خوبی هایی داره که بخوام بگم و همینش باعث میشه این جزو موردعلاقه هام باشه.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

42

        ترجمه ایرادات خیلی بزرگی داره.
Master Tiny به معنای آقای تاینی. تاینی یعنی کوچک که کاملا هم به شخص و پیروانش که آدم کوچولو ها هستن می‌خوره. هر شخصی با هر درجه سوادی از زبان انگلیسی می‌فهمه این تاینی ـه بعد مترجم ترجمه کرده تینی 😐 
" به سمت کامیون آقای تال رفتم " دقیق چک نکردم ببینم لغت اصلیش چی بوده ولی اخه کامیون؟ 😭😂 خیمه یا چادری چیزی نباید می‌بود؟ یعنی مترجم متوجه نمیشه توی این جمله یه چیزی اشتباهه یا اینکه داشته سرسری ترجمه می‌کرده؟
برای کتابی مثل این کتاب که مخاطب نوجوان و کودک داره، مترجم برداشته از نثر کتابی و ادبی برای ترجمه استفاده کرده که کاملا می‌خوره تو ذوق خواننده های نوجوانی که انتظار یک چیز صمیمانه تر رو داشتن که راحت با دارن همزاد پنداری کنن. همچنین، اسم اصلی این مجموعه The Saga Of Darren Shan به معنی حماسه دارن شانه و یه بی احترامی بدیه به نویسنده که برداشتن تغییرش دادن به قصه های سرزمین اشباح مگه حماسه چشه؟ 
دوست دارن هم که اسمش سَم بود ترجمه شده سام.
کلمه Vampire هم همینطور که معنی اصلیش میشه خون‌آشام بعد ترجمه شده شبح!! شبح به ارواح گفته می‌شه نه افرادی که خون می‌خورن 😭 واقعا دلم می‌خواد مترجمو زنده پیدا کنم.
این کتاب بازخوانی بود ولی دلم نیومد چیزی ننویسم. از ساعت یازده شب شروع شد و سه صبح به پایان رسید. با اینکه اتفاقاتش برای من تکراری بودن، هیجانش باعث شد بیدار بمونم.
و و و و .. سم عزیز ::))) یه روز ترشی پیاز رو باهات امتحان می‌کنم.
      

3

        انقدر دلم پره از این کتاب و سریالش که نمی‌دونم از کجا باید شروع کنم.
این کتاب جز بهترین، عالی‌ترین، و بی نقص ترین کتاب علمی تخیلی ایه که می‌تونید بخونید، منتهی با لطف نویسنده‌ ساده این کتاب و نت‌فلیکس، با ساخت سریالش، به قدری گند زدن به روابط و اتفاقات که زبونم لاله 
از کاپل اصلی این کتاب گرفته که کلارک و بلامی بودن و توی سریال برای حمایت از قشر همجن.س‌گراها تبدیل شدن به کلارک و لکسا، اون از ولز که یکی از ۴ شخصیت اصلی کتاب بود که داخل سریال توی فصل اول قسمت چهار یا پنج مرد (کثیف‌ترین بی‌احترامی‌ای که می‌تونست به فن‌های ولز بشه) اون از حذف شخصیت های اصلی و کلیدی و اضافه کردن یسری کرکتر هایی که عملا هیچ کاره بودن تو سریال و هزارتا کار دیگه ای که کردن!
خودِ سریال تا فصل ۶ جذابیت داشت (جدا از اینکه کلا روی یک محور دیگه بود) ولی تو فصل ۷ واقعا حس می‌کردم کارگردان یچیزی زده 😂 اینطوری بود که خب می‌خوایم از علمی تخیلی بزنیم توی ماوراطبیعه و معنوی و پورتال هارو اضافه کنیم که یه سریال علمی تخیلی رو بکنه فانتزی ماورایی، قشنگگ معلوم بود داشتن نوار پر می‌کردن که سریالو صدقسمته کنن
درکل حرف آخرم اینه : اگه سریالو دیدید کتابو نخونید، اگر کتاب و خوندید سریال رو نبینید.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

6

        یادش بخیر اونموقع با ده سال سن، یه کتاب مثبت هفده سال رو می‌خوندم و با تک تک اتفاق ها و رومنس‌هاش ذوق‌زده میشدم 😂 اونموقع این کتاب جز موردعلاقه‌هام بود ولی الان که بخوام بهش منطقی تر نگاه کنم نظر دیگه ای دارم
بهترین نیست، اتفاقاتش خیلی سطحیه. در مقابل کتاب های سلطنتی ای مثل سه گانه صعود و پادشاه پریان، یک دونه شن هم نمی‌شه
بهش نمی‌گم رویال، بیشتر به رومنس می‌خوره. از کاپل اصلی هم هرچی بگم کم گفتم 😭😂 اینا عین دوتا آهنربا خودشونو بهم می‌کشیدن بعد دو دقیقه بعد به‌هم میزدن. تنها جذابیت داستان مسابقه بود که اون هم به لطف طراحی جلد سوم باژ، اسپویل شد.
مکسون فقط جلد اول آدم بود. جلد دوم، به قدری ازش متنفر شدم که به نظرم دوقطبی ترین شخصیت مکسون بود. اولش که تو تیم مکسون بودم ولی بلافاصله بعد شروع کردن جلد سوم تو تیم اسپن رفتم. اسپن مظلوم ترین شخصیت بود که تا اخر پای عشقش موند. احمق بازی های امریکا دیوونم می‌کرد.سالیست هم نویسنده جلد اول و دوم خیلی سعی داشت ادم بده ی داستان جلوه‌ش بده بعد تو جلد سوم یدفعه رفیق صمیمی امریکا شد😂 امریکا هم انگار نه انگار دوروز پیش میخواست سالیست رو بکشه. رابطه امریکا و مکسون فقط جلد اول جذابیت داشت
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

16

        قبل از خوندن این کتاب پیشنهاد می‌کنم به پرونده جک قاتل یه نگاه بندازید. داستان رو براتون جالب‌تر و انگیزه‌تون رو بیشتر می‌کنه. این کتاب براساس واقعیت نوشته شده و همین مهر تاییده که پالت خوبی داره. با اینکه اولین کتاب نویسنده بود، توصیف صحنه ها از کالبدشکافی‌هایی که انجام می‌شد یا صحنه های قتلی که اتفاق می‌افتاد به قدری کامل بودن،که می‌تونستی کامل مطمئن بشی که اونجا درحال نگاه کردن به جسدی. وصف صحنه های قتل و نوع کالبدشکافی ها تحقیق هایی بوده که نویسنده علاوه‌بر پرونده جکِ قاتل واقعی، انجام داده تا کتاب رو به بی‌نقص ترین حالت ممکن بنویسه.
یک ستاره بخاطر ترجمه‌ش کم دادم. ترجمه بدی نبود، ولی برای همچین کتابی به‌شدت کتابی بود و حوصلم رو سر می‌برد. تنها دلیلی که میلی به خوندن این کتاب نداشتم ترجمه‌ش بود. علاوه بر اون، از اینکه نویسنده اصطلاحات رو عوض کرده و با کلمات عربی و فارسی جایگزین کرده خوشم نیومد. به دل نمی‌نشینه. [ این نظر منه که با ترجمه ادبی میونه خوبی ندارم، ممکنه با نظر شما متفاوت باشه. ]
با شخصیت اصلی همزاد پنداری ای حس نکردم؛ ولی در عوض تامس رو یه کپی کامل از خودم می‌دیدم!! 😭😂 به قدری این بشر اولش رو مخ بود که به مرور تبدیل به بهترین شخصیت کتاب شد
اگه به کتاب هایی که از واقعیت الهام گرفته شدن یا جنایی‌ـن علاقه دارید، توصیه میکنم بخونید.
      

6

‌         والری

‌ والری

1402/10/24

        درباره خانواده جولیت بگم که برای من از قبل اسپویل شده بود که دقیقا کی هستن با اینحال هیجان قسمتی که ماجرا برای جولیت روشن شد به منم سرایت کرد جوری که حتی نفهمیدم کتاب تموم شده. 
این جلدو نسبت به بقیه جلدا کمتر دوست داشتم چون فکر میکنم مافی خیلی شدیدا کرکتر وارنر رو برخلاف کتاب های دیگه رها کرده! و گسترشش نداده
جولیتم که لازمه تکرار کنم؟! رو مخ ترین، لوس ترین، ضعیف ترین و نازک نارنجی ترین شخصیتیه که تاحالا تو عمرم دیدم یعنی من تاحالا از یه شخصیت انقدر نفرت نداشتم که از جولیت دارم! انقدر رو مخمه
اخه یکیم نیست به جولیت بگه خیر سرت سوپریم امریکایی، کفش تنیس و پلیور صورتی چیه اخه؟ 😭😂 
نقطه قوت این جلد حضور نازیرا بود که کمبود جولیتو جبران میکرد یعنی بنظرم باید خصوصیات نازیرا رو جولیت میداشت تا بتونم صداش کنم مادام سوپریم!
وارنتم تعریفی نداشت تو این جلد، وارنت ایگنایت می رو بیشتر دوست داشتم تا این که دم به دقیقه پر بود از قهر کردنای جولیت و منت کشی های وارنر!
درکل امتیاز این جلد نسبت به بقیه جلدها از طرف من خیلی کمتره و باید صرفا جهت ادامه دادن مجموعه بخونیدش
      

26

        این کتاب رو برای تحقیق کنفرانسم درباره معاد، از کتابخانه گرفته بودم و پیشبینی اینکه این کتاب ششصد صفحه ای رو توی کمتراز بیست و چهارساعت به اتمام برسونم رو هم نمی‌کردم. این حسن رو میذارم بر طبق متن روانش؛ ولی اگه بخوام کلی تر به موضوع اشاره کنم، می‌تونم بگم :
• مطالب جامعی داره و هرموضوعی داخلش پیدا می‌شه
• بخش بندیش جالبه و هرفصل تبدیل به چندزیرشاخه با مطالب زیادی می‌شه.
• مطالب کاملا منطقی هستن و اگر چیز غیر طبیعی ای به چشم بخوره در ادامه می‌شه دید که نویسنده اون موضوع رو با پاورقی تحلیل کرده تا خواننده کامل متوجه موضوع بشه
• نویسنده در نوشتن مطالب اقرار نکرده و نظر خودش رو درقالب تعصب و کینه وارد پالت داستان نکرده.
• این کتاب کاملا به بحث دینی و منطقی معاد روز قیامت می‌پردازه و هیچ گونه افسانه و باورهای مردم قدیم و خرافاتی توش نیست و صرفا جهت یادآوری به اونها اشاره شده
• منابع کتاب کاملا معتبر هستن و مشخصا نویسنده از جاهای زیادی برای نوشتن کتابش استفاده کرده

و حالا بیاین از معایبش بگم :
• بعضی مطالب که هیچ ربطی به موضوع کتاب ندارن توی کتاب ذکر شدن و توضیحات زیادی دربارشون داده شده که متاسفانه به درد من نمی‌خوردن و مجبور بودم بدون خوندن مباحث رو رد کنم؛ گرچه اگه وقت بیشتری داشتم و تاریخ کنفرانسم باعث آزارم نمی‌شد، قطعا زمانی رو برای اون ها هم اختصاص می‌دادم.
• نظم و ترتیب بخش بندی هاش بعضی وقت ها برام غیرقابل درک بود مثلا نویسنده می‌تونست یک بخش کامل رو به نشانه هایی از روز قیامت بپردازه نه اینکه به صورت جدا جدا و غیرقابل فهم اون هارو توی سرفصل های دیگه قرار بده.
• گرچه نویسنده نظر شخصیش رو وارد داستان نکرده، تئوری های زیادی رو از اشخاص مختلف توی داستان شرح داده که بعضی هاشون ممکنه با عقاید مردم مشترک نباشه و باعث آزارشون بشه.

درنتیجه به این کتاب باید ۳ امتیاز از ۵ امتیاز تعلق بگیره، ولی من بخاطر تاثیر زیادی که این کتاب روم گذاشت، یک ستاره بیشتر می‌دم. ممنون که ریویو‌م رو خوندین ★
      

11

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

لیست‌ها

گریشا: سایه و استخوانمحاصره و طوفانتباهی و خیزش

نحوه خواندن کتاب های لی باردوگو

9 کتاب

لی باردوگو رو اکثرا با دنیای گریشا می‌شناسیم؛ دنیایی که این نویسنده با کتاب گریشا شروع به تفسیر کرده و ردپاهایی ازش رو توی کتاب های دیگه‌ش به جا گذاشته. از دنیای کز برکر گرفته تا نیکولای لانتسوف که همه شون ریشه از دنیای گریشا دارند با این حال این امر باعث شده طرفداران مبهم بمونند که برای شروع کدوم کتاب رو بخونن، که گریشای پر پیچ و خم لی باردوگو موجب گیج شدن اونها نشه و داستان رو براشون بی مفهوم تر نکنه؛ توی این لیست میخوام گذری بزنم به کتاب های لی باردوگو و ترتیب خوندنشون، همچنین توضیحاتی درباره‌شون در ادامه می‌دم که بهتره خونده باشین ‌ داستان گریشا توی سه مجموعه روایت میشه به اسم "مجموعه گریشا، مجموعه شش کلاغ، مجموعه نیکولای" و کتاب های محفل نهم و واندروومن به دور از گریشا هستن که من آخر این لیست قرار دادم. اگر فکر میکنید فانتزی تو خوراکتون نیست و نمی‌تونید برای شروع گریشا رو بخونید، کتاب های باردوگو رو با محفل نهم شروع کنید و پس از اون رو به واندروومن و گریشا بیارید. مجموعه گریشا سه جلده که آغاز دنیای گریشاست و بدون خوندن گریشا به دنبال شش کلاغ یا نیکولای رفتن یه اشتباه محضه مثل اینکه توی یه مجموعه اول جلد چهارم رو بخونید بعد برید جلد اول! برای کسایی که گریشا رو نخوندن و میخوان شش کلاغ رو شروع کنن بهتره اول فیلم سایه و استخوان رو ببینن تا کامل متوجه قضیه بشن و توی تشخیص گریشاها مشکلی نداشته باشن بعد گریشا من مجموعه نیکولای رو قرار دادم چون داستانش بیشتر به گریشا و سرزمینش میپردازه برعکس شش کلاغ که فقط شامل هاله ای از گریشاعه و روایتگر گروه کز برکره همچنین خوندن نیکولای خیلی میتونه توی تفسیر شش کلاغ کمکتون کنه! این مجموعه یه دوگانه هست که هر دوتا جلدش رو نشر باژ ترجمه کرده. بعد از دوگانه نیکولای و احساس آمادگیتون می‌تونید مجموعه شش کلاغ رو شروع کنید که مجموعه جالب تری نسبت به دومجموعه قبلیه همونطور که گفتم این مجموعه بیشتر روایتگر زندگی یه گروهه تا دنیای گریشا! بعد خوندن این کتاب ها می‌تونید به سریال سایه و استخوان بپردازید که راجع به گریشا و شش کلاغه ❤ واندروومن هم طرفدار های مارول میتونن مطالعه کنن همچنین محفل نهم داستان جالبی برای کساییه که به بازی های میراث علاقه نشون دادن ‌ اگه مطالبم رو دوست داشتید ممنون می‌شم حمایت خودتون رو نشون بدید

78

شبح اپرا (ویلن و پیانو)همسری در طبقه بالازنی در کابین 10

مجموعه ای از کتاب های وحشت گوتیک

13 کتاب

سلام عزیزای دلم این لیست میتونه براتون تکراری باشه چون پستشو تو روبیکا گذاشته بودم ، ولی حیف میشد اگه اینجا ثبت نشه. تمام توضیحات درباره این ژانر رو توی هایلایت گوتیک پیج روبیکام گذاشته‌م @booktreasury اونجا همراه با توضیحات اضافه و پاسخ به سوالاتتون همچنین با عکس و ویدئو هایی از وایب این ژانر، بهتر میتونید به درکش برسید، اگه بخوام اینجا خلاصه‌ش کنم، میتونم بگم : گوتیک معروف ترین زیرشاخه از ژانر وحشت و عاشقانه هست و اکثر کتاب های معروف وحشت از ژانر گوتیک هستن. اتفاقا کم پیش میاد از زیرشاخه دیگه ای کتاب نوشته بشه چون اکثر زیرشاخه ها مثل هراس جسمانی، و.. توی فیلم ها هستن. (دقت کنید نمیگم اصلا وجود نداره) گوتیک به وایب قبل دهه ۲٠ یعنی توی سال های ۱۴٠٠ تا ۱۹۲۵ برمیگرده . این ژانر براساس معماری گوتیک که روی کلیسا ها و مدرسه ها استفاده میشه برگرفته شده. ۹٠ درصد رمان های خون آشامی و موجودات غیرطبیعی به این ژانر وصلن. رنگ های کلیدی این ژانر سیاه و قرمز هستن سبک لباس پوشیدن به سال های ۱۸٠٠ مربوطه تایپ ام بی تی ای این ژانر INTJ هستش فیلم های معروف گوتیک : • اسلیپی هالو • دراکولا • دوریان گری • من، فرانکشتاین • ون هلسینگ • هانسل و گرتل ۲٠۱۳ • عروس مرده • ادوارد دست قیچی • ویکتور فرانکشتاین • کنستانتین • زن سیاه پوش • ربکا • گرگینه • سایه های تاریک

22

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.