کتاب " کورالین " کتاب یکی از انیمیشن های معروفه که تقریبا همه دیدنش. (جز من)
‌کتاب جالبی بود؛ ژانر ترسناک و معمایی رو به خوبی در خودش جای داده بود اما دو ایراد داشت:
‌اول اینکه کوتاه بود و خیلی زود کورالین کار رو تموم کرد که همین کار رو تموم کردن صد صفحه طول کشید. در حالی که اگه نویسنده کورالین رو بیشتر تو اون انباری نگه میداشت و روی حس غم گم شدن پدر و مادر کورالین تمرکز میکرد کمی بهتر میشد.
‌دوم اینکه کورالین کمی عجیب بود. خب این رو قبول دارم که باهوش بود و به دنبال هیجان و ماجراجویی. اما نویسنده حداقل باید بیشتر روی اون حس غم و ترسش کار میکرد.
‌درکل با همه اینا خوب بود و فکر میکنم رده سنی لازم داشته باشه چون برای من ۱۵ساله در اون حد جذاب نبود.
      

        کتاب "قلعه متحرک هاول" اثر دیانا وین جونز ئه کسی که تونسته با شخصیت پردازی قوی و ایده های فوق العاده و ایده های فرعی دقیق این شاهکار رو به وجود بیاره.
‌این داستان با هر داستان دیگه ای متفاوت و به معنای واقعی شاهکاره.
‌روند داستان بطوری پیش میره که نه گیج بشین و نه داستان خسته کننده ای بشه.
‌من در تعجبم که چه تخیل فوق العاده ای همچین داستان شاهکاری رو خلق کرده؟
‌شاهکار، فوق العاده زیبا، کتابی که از پایانش شگفت زده میشین.
      

        ‌کتاب " معجزه های خوار و بار فروشی نامیا " همونطور که قبلا گفتم هم وایب با رویا فروشی دالرگات ئه. این کتاب شاهکاری ئه که نباید از دستش بدین.
‌این کتاب از زبان افراد گوناگونی روایت میشه اما خط داستانی یکسانی رو دنبال میکنن و رابطه این افراد با هم اشکار میشه. هرچند اینکه چطور این اتفاقات مرموز و سفر در زمان می افته محفوظ می مونه.
‌این کتاب به ما یاد میده زندگی افراد متفاوته و هرکدوم سختی ها و مشکلات خودشون رو دارن وما نمیتونیم هیچ کدوم رو قضاوت کنیم.
‌شاهکار، معجزه وار، کتابی که قلب شما را گرم میکند.
      

        کتاب " سایه های میان ما "  یک کتاب از" تریشیا لونسلر " عه. کسی که به خوبی تونسته این احساس رو به وجود بیاره که شخصیت اصلی خیلی قوی عه. احساسی که معمولا با شخصیت پردازی قوی به وجود میاد اما این نویسنده سبک جدیدی رو امتحان کرده.
‌این کتاب احتمالا با هر کتابی که قبلاً خوندید متفاوته. به سلیقه تون بستگی داره که مثل من از شخصیت اصلی خوشتون بیاد؛ یا به خاطر سنگدلیش ازش متنفر بشید؛ از کتاب خوشتون بیاد یا تبدیل به بدترین کتاب عمرتون بشه.
‌تاریک، زیبا اما خطرناک، قرمز همچون خون
      

        کتاب فوق العاده زیبایی بود.
اصلا ی شاهکار بود.
اونقدر زیبا که تبدیل به کتاب مورد علاقه ام شده.
      

        کتاب فوق العاده ای بود.
با پیچش های غیر منتظره
من شروع به خواندن که کردم تنها وقتی تموم شد تونستم چشمم رو ازش دور کنم
و تقریبا کور شده بودم.
من از کتاب خدمتکار خوشم نیومد ولی این عالی بود.
      

        کتاب "رویا فروشی دالرگات" وایب  کتاب"مغازه خوار و بار فروشی نامیا" رو داره. پس اگه این کتاب رو دوست دارین از رویا فروشی دالرگات هم خوشتون میاد.
‌ شاید با شنیدن اسمش شما رو یاد داستان های خسته کننده بندازه اما کافیه تنها بیست صفحه از این کتاب بخونید تا ببینید نویسنده چطور شما رو در تخیل خودش غرق میکنه.
‌محشر، منحصر به فرد، دوست داشتنی