𝘏𝘢𝘮𝘦𝘥

𝘏𝘢𝘮𝘦𝘥

@ROBIN_HOOD
عضویت

اردیبهشت 1402

13 دنبال شده

13 دنبال کننده

                در حال خواندن...
(کتاب هایی که خوندم زیادن حال ثبت کردنشون رو ندارمD:)
              

یادداشت‌ها

𝘏𝘢𝘮𝘦𝘥

𝘏𝘢𝘮𝘦𝘥

3 روز پیش

        به نام خدا 
از لحظه ای که کتاب رو باز میکنی، کتاب تورو با خودش میبره تا وقتی که به لحظه ای میرسی که با وجود سوزش چشم نمیتونی کتاب رو زمین بزاری.

درود


این جلد دقیقا ادامه ی جلد قبله، اگر این جلد و جلد قبل، یه کتاب می شدن هیچکس حتی بو هم نمی برد. 

راستش رو بخواید، این جلد حتی از جلد 7 هم برای من جذابیت بیشتری از نظر داستان داشت، کاری به بقیه جنبه ها ندارم، داستانش کشش خیلی زیادی داشت.

البته همونطور که هم از اسم کتاب و هم از خلاصه ی پشت جلد معلومه،  همش منتظری تا هالت زخمی شه و به اون قسمت داستان زودتر برسی و همین هم باعث میشه که برای خلاص شدن از اون تعلیق به سرعت خواندنت اضافه کنی تا برسی به قسمت اصلی که این هم میشه یک نوع کشش بی نظیر.

 وقتی هم که میرسی به اواسط کتاب و بخش اصلی، داستان یقه تو رو میگیره و با خودش می بره و نمیتونی کتابو زمین بزاری.

اواخر کتاب هم کم کم میره به سمت پایان بندی قاعدتا.

فضا سازی ؟ شخصیت پردازی ؟ فراز و فرود ؟ 
بی نظیر، بی نظیر، بی نظیر.

بریم کمی هم به نقاط ضعف بپردازیم و اتمام یادداشت :

وای از ترجمه، وای از ترجمه، آقای مسعود ملک یاری از شما انتظار نداشتیم.

اسم ها اصلا یه چیز قاطی پاتی ای بودن بیاید چند تا مثال بزنم :
یه جا به مورگاراث در جلد های قبل اشاره شد که  در جلد های قبل مورگاراث ترجمه شده بود، گفته شد:  مارگارت(یه همچین چیزی بود) -_-
دپارنیو در جلد 3 رو یادتونه؟ ترجمه شده بود دپارنیکوس.
چند جا اشتباهی به اسکاندیایی ها گفته شده بود اسکاتلندی ها.
و ...

آقای مسعود ملک یاری ما از شما که این شخصیت هارو با ترجمه ی شما شناختیم انتظار نداشتیم، البته شاید بستگی به جنبه های دیگه ای مثل ویراستاری داشته باشه. 
یه ایراد دیگه از ترجمه هم این بود اشتباهی مثلا یه جا به هوراس گفته میشد رنجر :) و اشتباهاتی از این قبیل.
به هر حال، ترجمه ایراد داشت.

یک جای دیگه ی کتاب که من اون رو هم نقطه ضعف میدونم، هم آوردن قضیه ی تنیسان بود، یه جورایی انگار فلنگن قضیه رو سریع میخواست جمع و جور کنه و هم بیاره.

با وجود این نقطه ضعف ها، حس کردم اگه بهش 4/5 ندم کم لطفیه.

ممنونم که تا اینجا خوندید یا روزنامه وار رد کردید که حق دارید :) 

در پناه حق.
      

4

        به نام خدا 

سبک این کتاب، مثل جلد های قبلی نیست.

درود

قطعا کسی که تا جلد هفت رو خونده سبک کتاب های فلنگن دستش اومده.(منظورم سبک نوشتاری و روند پیش رویِ کتابه نه حال و فضای خود داستان.)

اما این یکی اینجوری نیست؛ تا صفحه 200 هربار که میای ورق میزنی میگی : خب که چی ؟ چی شد؟
اولا که داستان اصلی دیر شروع میشه
 که اینجاشو من مشکلی نداشتم.

اما تقریبا از وقتی داستان اصلی شروع میشه تا صفحه ی 200، هیچ حس و حالی تو داستان نیست. انگار فلنگن داشته هر چی تو ذهنش هست رو میاورده تو داستان، مثل یه جور نشخوار فکری که همینجوری شروع شده و جلو رفته، خیلی سطحیه. امیدوارم تونسته باشم منظورو برسونم.

اما بعد از صفحه ی  200 تقریبا متحول میشه، انگار روح توی داستان دمیده میشه، مثل اینکه یه عکس سیاه و سفید رو رنگی کنی. آخراش هم که دیگه فوق العاده اس. یعنی حداقل من خیلی دوستش داشتم.

خب کلی گویی بسه بریم یکم از جزئیات بگیم.


هایبرنیا و دان کلیتی و قلعه ی پادشاه فریس(اونایی که میدوننD: )  رو بسیار دوست داشتم و باهاشون ارتباط برقرار کردم.

و اینکه بعضی از جاها واقعا میخندیدی از کتاب که اینش واقعا دوست داشتنی بود و امیدوارم ادامه پیدا کنه تو جلدای دیگه.

نقش هوراس رو بسیار، بسیار، بسیار دوست داشتم.

اشاره ای به اسراری که از هالت بزرگ شخصیت مورد علاقم که توی کتاب فاش شد نمیکنم برید بخونید، من  که مشکلی باهاشون نداشتم.

دیگه بیشتر به جزئیات بپردازیم هم حوصله سربر میشه هم نمیخوام اشتباهی اسپویل کنم :)

نقاط ضعف : 
ضعیف بودن کتاب تا صفحه 200 که انقدر ضعف بزرگیه ضعفای دیگه رو میپوشونه.

نگران امتیاز که 4 دادم نباشید آخراش به وجدتون میاره.

امیدوارم این یادداشت حتی کمی بهتون کمک کرده باشه.

ممنون که تا اینجا خوندی یا حتی روزنامه وار رد کردی که مشکلی نیست :) لطف کردی.

در پناه حق.
      

17

        به نام خدا
لایق پنج ستاره اس، با اینکه بدون نقص نیست.


درود

هممون با سبک کتابای فلنگن آشناییم، به اندازه ی کافی مقدمه چینی میکنه و حوصلتو سر نمیبره که بگی چرا نمیره سر اصل مطلب. داستان رو سریع شروع میکنه، به اواسط که میرسه داستان کمی در حالت سکون قرار میگیره(منظورم این نیست که حوصله سر بر میشه ها) و بعد آخر کتاب، وای، بی نظیر میشه، کتاب های فلنگن آخراش اصلا محشره مخصوصا، مخصوصا، مخصوصا این جلد.

خب کلی گویی بسه بریم وارد کتاب شیم

این بهترین جلد این مجموعه بود. 
کاری به اینکه کی بعد از 4 اینو خونده یا مثل خودم 5 و 6 رو خونده ندارم. قطعا از خوندنش به وجد میاد.
حالا چرا بهترین جلد بوده ؟ 
به این دلایل : 
چیزی که توی هر کتابی مهمه و توی خوب و بی نقص بودنش تاثیر به سزایی میزاره، فضا سازی و تصویر پردازیه که فلنگن اینکارو واقعا عالی انجام میده. اما این جلد یه چیزی دیگه اس، 
چرا ؟
فلنگن عوض نشده، این فضای داستانه که ما باهاش آشناییم.
این جلد همونطور که میدونید در آریدا اتفاق میفته که سرزمینی بیابونیه و حال و هوای عربیِ شدیدی داره. و ما چون ایرانی هستیم و با این فضا خیلی خوب آشناییم، حتی شاید میتونستیم خیلی بهتر از فلنگن تصویر پردازی کنیم. 
پس یکی از دلایل شد تصویر پردازی گیرا و حال هوای عربی.

یکی از دلایل دیگه، خود داستانه، داستان واقعا عالی بود. داستانی جذابه که خواننده با کتاب همراه بشه در فراز و فرود ها، نه اینکه خیلی راحت(متاسفانه جلد 6 یکم اینجوری بود) به هدفشون برسن و  با خوشی و راحتی داستان تموم شه. فراز و فرود ها و در کل، داستان واقعا بی نظیر یا بهتره بگم بی نقص بود.

یکی دیگه از دلایل، درگیر کردن احساسات خواننده بود. مثلا در بعصی از مواقع دوست داشتی یارو رو از کتاب بکشی بیرون و خفه اش کنی :) که این اتفاق توی جلد های قبلی نمی افتاد.

یکی دیگه از دلایل وجود اسکاندیایی هاست، بی نظیرن، هر جا باشن داستان هیجان انگیزه. مخصوصا ایراک که البته این جلد به جز یه جا نقش کمرنگی داشت.

نقش اوانلین اواسط کتاب کمرنگ شده بود اما اول و مخصوصا آخرا عالی بود.

شخصیت پردازی هم که اصلا عالی (جلد قبلی با شخصیتای جدید بیشتر ارتباط برقرار کردم ولی)

نقطه قوت داره بازم ولی دیگه یادم نمیاد یادم اومد اضافه میکنم.

حالا نقاط ضعف : 
من جلدی رو خوندم که ترجمه ی خانم فائزه اثناعشری بود. 
 
 تر‌جمه واقعا بد بود.
وقتی که مجموعه با ترجمه آقای مسعود ملک‌یاری  شروع شده. و آقای مسعود ملک یاری اسم هارو  هم ترجمه کردن، مثلا شوالیه برگ بلوط، یک مترجم دیگه باید با همون اسم ترجمه کنه نباید بنویسه شوالیه اوکلیف که.
حالا تا بخواید براتون مثال میتونم بیارم.

اسم شهرا ها عوض شده بود مثلا؛ اصلا یه وضعی.
یه ایراد دیگه هم که داشت مثلا هالت یه چیزی میگفت بعد کسی که جوابش رو میداد دوباره هالت بود. چند جا اینجوری شده بود. 
و اصلا روان نبود و خوب نبود.

یه ضعف دیگه نبود نقشه بود، البته توی این جلدی که من خوندم با ترجمه خانم فائزه اثناعشری، نقشه نبود شاید تو نسخه ی دیگه باشه.
فک کنین اگه نقشه بود چی میشد، با نقشه ی صحرا دیگه عمرا کتابو زمین میزاشتی، قشنگ با دقت بالا میدونستی که هر کی الان کجاست، مثلا بدولینی ها  کجان و... . اصلا محشر میشد.
اما بدون نقشه و فقط با گفتن موقعیت های جغرافیایی،  هم نویسنده نمیتونه خوب منتقل کنه هم خواننده نمیتونه بی نقص درک کنه. حتی اگه خیلی خوب و مو به مو بخونه(اصلا برای کتاب داستان اینجوری لازم نیست.) بالاخره یه جایی غرب و شرقو اشتباه میکنه دیگه.

نقطه ضعف دیگه ای من یادم نمیاد اگر یادم اومد اضافه میکنم.

ممنون کسی تا اینجا خوندی ( یا شاید هم روزنامه وار فقط رد کردی که بهت حق میدم) خیلی لطف کردی.

امیدوارم این یادداشت مفید واقع شده باشه.
والسلام.
      

19

        به نام خدا 
خیلی سریع بریم سر اصل مطلب
همونطور که گفتم
جلد قبل، آخرش واقعا هیجان انگیز و جذاب میشه اما باز میمونه و مثل این جلد که در ادامه بهش میپردازیم نیست و این جلد پایان بندی درست و حسابی ای داره.

اون جذابیت آخرای جلد قبل توی داستان میمونه و در یک سوم اول کتاب هست.
(توی پرانتز: میشه اصلا جلد 5 و 6 رو به هم چسپوند و یک جلد کرد.)

بعد از اینکه یک سوم اول کتاب رو تموم میکنید و به یک سوم بعدی یا همون اواسط کتاب میرسید؛ تا میاید با خودتون بگید چرا داستان انقدر تکراری شده، داستان کم کم اوج میگیره و جذاب میشه و وقتی به آخرین یک سوم کتاب میرسید داستان یک قله ی جذابیت داره و بعد پایان بندی و جمع بندی شروع میشه و همه چیز سرجای خودش قرار میگیره.

یه چیز بی نظیر این جلد، حضور اسکاندیایی هاست، عالین اصلا، هر جا هستن داستان جالب میشه.
بی نقص ترین بخش این کتاب، شخصیت پردازیشه، اصلا هرچی بگم کم گفتم.
شخصیت پردازی تروبار ؟ بی نظیر
اورمن؟ بی نظیر 
زاندر؟ بی نظیر 
مالکوم ؟ بی نظیر 
باتل؟ بی نظیر
و...
ویل، آلیس (دوغ عالیسD: ) و هوراس که شناخته شدن و همه میدونیم چقدر خوبن.
اوه یه چیزی داشت یادم میرفت، شوخی های بین هوراس و ویل عالی بود ولی به پای شوخی های ایراک و هالت نمیرسه :)
اون بخش های داستان که درمورد مک هادیش بود هم دوست داشتم. ولی مشتاق بودم ارتششون و نبرد با اونا هم ببینم که نشد.
تصویر پردازیش هم که همه میدونین چقدر خوبه.
حالا من چرا یه ستاره کم کردم ؟
به این دلایل : 
نقشه ی مالکوم ازش زیادی استفاده شده بود و حس اینو میداد که فلنگن ایده کم آورده.
خیلی راحت به دشمنان چیره شدن.(ببخشید اگه اسپویل شد.)
سنگ عقیق ستاره خیلی کلیشه ای بود.
چون که این جلد شیشه و شیش تا جلد دیگه باقی مونده و مجموعه نصف شده، میخوام یه رتبه بندی کنم شاید به کارتون اومد: 

1.نبرد اسکاندیا
2.ویرانه های گورلان 
3. سرزمین یخ زده 
4.محاصره ی مکینداو 
5. پل آتشین
6.جادوگر شمال 
خیلی کار سختیه رتبه بندیشون ولی اینو بدونین همشون عالین 

امیدوارم حوصلتون سر نرفته باشه :)
ممنونم.
      

8

        به نام خدا
خودمم تو اینکه اول نقاط ضعف رو بگم یا قوت موندم ولی به رسم همیشه بریم سراغ نقاط ضعفش :)
ضعف : 
1.آتیش گرفتن پل رو خوب به تصویر نکشیده و اینکه وقتی پل داشته آتیش میگرفته چرا این ویل و اوانلین روش بودن ؟
آیا وقتی رو پل بودن پل افتاده تو دره ؟
یا افتادن پایین
اوانلین خیلی مبهمه ولی ویل سنگ خورده تو کلش مثل اینکه.
یکی این جریان پل بود که خوب به تصویر نکشیده شده بود.
2.موقعیت های جغرافیایی رو زیاد اما مبهم توضیح داده، مخصوصا توی مسائل نظامی، درست توضیح نداده بود که مثلا مورگاراث از کجا میاد و اسکاندیایی ها از کجا.
 بعدشم مگه گذرگاه سه پله فریب نبود ؟
پس چرا از اونجا مورگاراث لشکر وارگال هارو برد؟ کلا اینجاش مبهم بود.

3.همون کلیشگی قدیمی، یعنی چی که هوراس میتونه ارباب تاریکی مورگاراث رو به این راحتی نابود کنه؟
4. چرا از هوراس بیشتر از ویل تعریف میکنه ؟ :/ (من که تو سری بعد اصلا چشم دیدن اینکه مردم هوراس رو تشویق زیاد میکنن ندارم، عشقم فقط ویل، گیلان و هالتِ بزرگ D: )

5.ماموریت هالت با آلیس به معنای واقعی چرت بود.به شخصیت هالتِ بزرگ خدشه وارد شد :)

خب زیاد حرف زدم زیادتر هم میشه 
بریم سراغ نقاط قوت 

1.تصویر پردازیِ محشر، مخصوصا توی تمرینات گیلان با هوراس و صدای چکاچک شمشیر ها. سربازا هم بد نبود اما اون ایراد موقعیت های جغرافیایی تو چشم بود.

2. هالت هم مثل همیشه بی نظیر توی نقشه ی پوشیدن لباس اسکاندیایی ها.

3.عاشق سفر گیلان،ویل و هوراس بودم تا قبل از اینکه اوانلین اضافه شه :) بعد از اون دیگه تبدیل به داستان جدی شد و اون حالت صمیمی از دست رفت.(فلنگن خدا بگم چیکارت کنه چرا اون صحنه ی پل رو خوب توضیح ندادییییی)
شاید موافق نباشید ولی من جلد قبل رو بیشتر دوست داشتم.

امیدوارم سرتون رو درد نیاورده باشم و کمک کرده باشم.
البته اینا فقط نظر منه و ممکنه اشتباه باشه :)
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

4

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

این کاربر هنوز بریده کتابی ننوشته است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.