محمد مهدی اکبرزاده

محمد مهدی اکبرزاده

@M_akbarzade
عضویت

خرداد 1404

133 دنبال شده

115 دنبال کننده

                عظمت انسان به بینش اوست نه به دانش او
              

یادداشت‌ها

        این حس من از اولین تجربه تعامل با مدرسه زندگی آلن دوباتن هست و خب طبیعتا همین باعث میشه پذیرای انتقادات وارده به این حس باشم. 

من با اصل ایدهٔ عمومی‌سازی دانش، به ویژه دانش فلسفه که هنر خوب زیستن در آن نهفته کاملاً موافقم. این یک مشکل بزرگه که نظریه‌پردازان و متفکرین در یک سو کار خودشون رو می‌کنند و مردم و دولت ها هم در یک سوی دیگر کار خودشون، و بین این دو، عموماً ارتباط نزدیکی وجود ندارد.

و همین میشه که ما همیشه درحال  تکرار تجربه‌های پیشینیانیم. اما این نهضت عمومی‌سازی، ظرافت‌های خاص خودش رو داره: اینکه چه چیزی را، کجا، چگونه و با چه کیفیتی بیان کنیم. اگر هر یک از این موارد به درستی و بدون در نظر گرفتن همه این ملاحظات انجام نشه، به نوعی خیانت تبدیل می‌شه. 
و در این صورته که مخاطب عادی که تا دیروز زندگی معمولی خودش رو می‌کرده، ممکنه همون زندگی معمولی‌اش هم دچار اشتباه و خطا شه.

این حسیه که احتمالاً بعد از خواندن این کتاب به آدم دست می‌ده.

 البته نباید از اطلاعات عمومی خوبی که با جذابیت دربارهٔ زندگی متفکران بیان شده غافل شد. 
      

43

        باید اعتراف کنم این اثر، یکی از متفاوت‌ترین و تأمل‌برانگیزترین سفرنامه هایی بود که در طول سال‌های اخیر خوانده‌ام. امیرخانی در این کتاب، با نثری روان، پخته و گاهی هیجانی خواننده را نه‌تنها به کوچه‌پس‌کوچه‌های کابل و شهرهای افغانستان می‌برد، بلکه او را به ژرفای اندیشه‌های سیاسی، اقتصادی و دینیِ خود دعوت می‌کند.  
یکی از زیباترین بخش‌های کتاب، توصیف سبک زندگی مردمان شریف افغانستان و معرفی بناهای تاریخی این سرزمین است. امیرخانی با دقت و احترام فراوان از مردم افغانستان می‌گوید. او از بازارهای پررنگ‌و‌نقش کابل، از مساجد و مدارس علمیۀ قدیم، و از مهمان‌نوازی بی‌نظیر افغان‌ها می‌نویسد و خواننده را به تماشای فرهنگی می‌برد که ریشه در تمدن مشترک ما و افغان ها دارد. 
اما همونطور که از رضا امیرخانی عزیز انتظار میره این کتاب فقط سفرنامه نیست، جانستان کابلستان در فضای انتخابات 88 ایران و ایضا افغانستان نوشته شده و پر از تحلیل‌های تیزبینانه دربارۀ مدل‌ها و ظرفیت های اقتصادی، حکمرانی و کنشگری‌های دینی است. امیرخانی با نگاهی منتقدانه، هم به عملکرد نظام‌های سیاسی نگاه می‌کند و هم به نقش مردم و نخبگان در ساختن جامعه‌ای بر پایۀ عدالت و معنویت. او همچنین از انقلاب اسلامی و آرمان‌های آن دفاع می‌کند، اما این دفاع، سطحی و شعارزده نیست؛ بلکه با پرسش‌های جدی همراه است.  

در آخر هم باید اضافه کنم؛ خوندن این اثر در شرایطی که با بی تدبیری و بی مهری داریم با این همسایگان شریف و دلسوزمون بدون در نظر گرفتن پیوند های تاریخی و فرهنگی مشترک رفتار میکنیم بیشتر از همیشه ضروری به نظر میرسه 
      

22

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

نمایش همه

5

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.