یادداشت محمد مهدی اکبرزاده
7 روز پیش
این حس من از اولین تجربه تعامل با مدرسه زندگی آلن دوباتن هست و خب طبیعتا همین باعث میشه پذیرای انتقادات وارده به این حس باشم. من با اصل ایدهٔ عمومیسازی دانش، به ویژه دانش فلسفه که هنر خوب زیستن در آن نهفته کاملاً موافقم. این یک مشکل بزرگه که نظریهپردازان و متفکرین در یک سو کار خودشون رو میکنند و مردم و دولت ها هم در یک سوی دیگر کار خودشون، و بین این دو، عموماً ارتباط نزدیکی وجود ندارد. و همین میشه که ما همیشه درحال تکرار تجربههای پیشینیانیم. اما این نهضت عمومیسازی، ظرافتهای خاص خودش رو داره: اینکه چه چیزی را، کجا، چگونه و با چه کیفیتی بیان کنیم. اگر هر یک از این موارد به درستی و بدون در نظر گرفتن همه این ملاحظات انجام نشه، به نوعی خیانت تبدیل میشه. و در این صورته که مخاطب عادی که تا دیروز زندگی معمولی خودش رو میکرده، ممکنه همون زندگی معمولیاش هم دچار اشتباه و خطا شه. این حسیه که احتمالاً بعد از خواندن این کتاب به آدم دست میده. البته نباید از اطلاعات عمومی خوبی که با جذابیت دربارهٔ زندگی متفکران بیان شده غافل شد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.