صدرا..

صدرا..

@MSython

2 دنبال شده

5 دنبال کننده

یادداشت‌ها

صدرا..

صدرا..

1403/12/26

        نمی‌شود ادعای اسلام کرد و تلاش نکرد قرآن را شناخت
 حتی بالاتر از آن ، چطور می‌توان اسلام را رد کرد بدون حداقل یکبار  خواندن قرآن ؟ این است که حداقل برای هر ایرانی ، با هر میزان ایمان و گرایش به اسلام ضروری است که در جهت شناخت قرآن قدمی بردارد. 
این کتاب هم قدمی آغازی خوبیست ، سلسله بحث های مرتضی مطهری در باب « شناخت قرآن » ، به نوعی یک راهنمای شروع است.
مطهری ابتدا راجع به این بحث می‌کند که اصلا چطور می‌توان یک کتاب، یک مکتب و یک نویسنده را شناخت ؟ چه اقسامی دارد و هرکدام به چه نحو است 
بعد به سراغ قرآن می‌آید و یکی یکی این بخش هارا را باز می‌کند. درباره زبان ، مخاطب و هدف قرآن بحث می‌کند و راهی برای شناخت و خواندن و بررسی قرآن مطرح می‌کند.
البته در آغاز کتاب و در همان مقدمه ، موضوعی ناراحت کننده وجود دارد : این سخنرانی ها در روز های پایانی عمر شهید ایراد شده و ایشان هیچوقت فرصتی برای پایان دادن به آن مباحث نداشتند و قبل از پایان این سلسله بحث ها شهید شدند.
ولی با مطالعه کتاب می‌توان فهمید این موضوع چیزی از ارزش کتاب کم نمی‌کند ، محتوای کتاب همچنان منسجم است و پایان دارد ، هر چند تمام بحث هایی که قرار بود مطرح نمی‌شود ، اما موضوعات و سوالات آغازین به خوبی پاسخ داده می‌شود و همین دلایل کافیست تا خواندن این کتاب مفید و مهم شود.
همچنین این مجموعه به عنوان مقدمه ۱۳ جلد دیگر « آشنایی با قرآن» چاپ شده است که نویسنده در هر جلد به یک یا چند سوره  می‌پردازد. همین نشان می‌دهد این کتاب همان « مقدمه شناخت قرآن» است که باید باشد.
      

2

صدرا..

صدرا..

1403/12/24

        بعضی از معلم ها و اساتید ، به خاطر بیان و شیوه تدریس خاصشان همیشه در ذهن من می‌مانند. وقتی میخواهند راجع به یک موضوع صحبت کنند ، پیرامونش مثال می‌زنند ، داستان تعریف می‌کنند ، شعر و حدیث می‌آورند و... بدون اینکه از بحث دور شوند و به بیراهه ، درس هایی خارج از موضوع اصلی نیز می‌دهند. وقتی یک ساعت به درسشان گوش می‌دهی ، هم موضوع اصلی را متوجه می‌شوی و هم بسیار نکات اضافی یاد می‌گیری. 
مرحوم صفایی از آن معلم ها و این کتاب از آن درس هاست. کتاب در عین بیان موضوع اصلی به شکل ساختارمند و منظم ، بسیار نکاتی دارد که در ظاهر با عنوان و موضوع اصلی کتاب ناآشنا هستند.
برای من ( شاید صرفا بخاطر ترتیب مطالعه ام ) این کتاب مکمل اثر «رشد» بود ، مباحثی که در رشد از دور به آنها نگاه میکردیم ، حالا مفصلا مورد بحث قرار می‌گیرند.
کلماتی چون شرک، نفاق، توحید   و... قبل از این کتاب برایم معنی دیگری داشتند و الان با نگاهی دیگر آنها را می‌خوانم.
این کتاب هم ، با لذت خاص خودش، مرا به سمت مطالعه بیشتر آثار صفایی حائری سوق می‌دهد و علاقه من برای هرچه بیشتر شنیدن نظرات و بیانات نویسنده ، بیشتر می‌کند.
      

0

صدرا..

صدرا..

1403/12/15

        وقتی کودک‌تر از حالا بودم ، رابطه ام با شعر نو زیاد خوب نبود...
« اصلا مگه چند خط جمله زیبا پشت هم نوشتن اسمش شعر است ؟ حالا گیریم کمی هم موزون بود ، دلیل نمیشود که اسم شعر روش بزاریم. این متن های ادبی قشنگتان را برای خودتان نگهدارید و اسم شعر روش نزارید » 
ولی قیصر امین پور وساطت کرد و منو با این دست شعر ها آشنا کرد ، به هرحال به حرمت ریش سفیدش نمیشد این کدورت هارو ادامه داد. این شد که اولین بار با خوندن این دست اشعار قیصر کم کم اشعاری از این قالب هم توی قلبم جا پیدا کردن. تقصیر من بود ، شعر نو خوب نخوانده بودم و داشتم این رو به همه اشعار تعمیم میدادم.
ولی تجربه خواندن م.امید تجربه ای متفاوت بود ، اخوان شعر نو می‌گفت ولی با عطر و بوی مورد علاقه من ؛ عطر و بوی شعر کهن 
اشارات مختلف به شاهنامه ، مستقیم به سمت قلب من و تجربه های کودکی من از اولین تعامل من با ادبیات می‌رفت.
از این اوستا پر احساسات ، اتفاقات و هیجانات مختلف است و در این میان ، وجود اشاره ها ، طعنه ها ، روایت حماسی و بانمکی های به خصوص (  حتی زمانی که این نمک ها روی زخم ها مینشینند ) ، مهمترین عامل جاذبه این کتاب ، حداقل برای من است.
اخوان ثالث هم با جاذبه های زبانی و هم با روایت زیبایی میسازد.
چه بسا اشعاری از این دفتر که چه بخاطر بیان خاص و پیچیده اشان و چه به خاطر بار احساسی خاصشان ، بعدا با درک و لذت بیشتری با آنها مواجه شوم. 
همین است که « از این اوستا » برای من تمام نشده ، خیلی زود به سراغش برمی‌گردم و دوباره از اول اون رو میخونم و در این بین ، اشعاری که برایم جذاب ترند رو بارها و بارها خواهم خواند.
      

1

صدرا..

صدرا..

1403/12/13

        وقتی اولین بار با فهرست آثار مرحوم صفایی برخورد کردم ، هیجان زده شدم ، چه عنوان هایی! چه موضوعاتی ! انگار دقیقا مطابق میل من نوشته شده بودند 
ولی هر مقصدی مسیری داره و هر کاری مقدمه ای ، خیلی سخته که ذوقتو برای خوندن آخرین کتابای فهرست نگهداری و بری سراغ کتاب اول ، کتابی که عنوانش بنظر ساده میاد. ولی خب این همه تعریف قطعا برای یک کتاب کلیشه ای نیست. اونم تعریف از اون آدم ها 
ولی کتاب همون صفحه های اول جذابیتش رو نشونم داد ، پاراگراف هایی بود که مثل سطل آب سرد رو سرم ریخته می‌شد و حیرون تا چند دقیقه به جای خوندن به فکر فرو میرفتم.
جایی از الهی قمشه ای شنیده بودم که « کتاب خوب کتابیه که بعدش احساسات جدیدی رو تجربه کنید ، تصمیمات جدیدی بگیرید و بخواهید رویه زندگیتون رو تغییر بدید » ، چی بگم ؟ رشد همه این ها رو داشت.
۶۰ صفحه ، جای شرح و استدلال وسیع نیست ، کتاب فقط برای این فرصت دارد که دستتان را بگیرد و از پنجره ، منظره بیرون را نشان دهد ، ولی زیبایی منظره و توصیفات نویسنده از این منظره ، اشتیاق بیرون رفتن رو به خوبی ایجاد می‌کنه‌.
با خوندن صفحه آخر ، به سراغ کتابخونه میرم تا اثر بعدی رو بخونم ، این سوالات و احساسات ایجاد شده توسط رشد ، باید سریعتر سر و سامون بگیرن و به نتیجه برسند
      

4

صدرا..

صدرا..

1403/12/9

        داستان شب های روشن به قدری سادست که اگر یکی از دوستانتان بدون اشاره به نویسنده تعریفش کنه ، انتظار یک داستان پیش پا افتاده رو خواهید داشت و احتمالا اون رو نمیخونید 
واقعیت هم به همین شکله ، داستان بدون غافلگیری و قابل پیش بینیه ، اما... با گذشت چند دقیقه از پایان کتاب هنوز نمی‌دونم چی باعث میشه بعد از پایان کتاب لبخند بزنم و حس کنم وقتم رو پای کتاب قشنگی گذاشتم
دلیلش چه فضاسازی و عبارت های زیبای داستایوفسکی باشه ، چه ملموس بودن مکالمات و شخصیت ها ، این کتاب یه تجربه کوتاه و خوبه...
برخلاف انتظاری که از اسم نویسنده تو ذهن خواننده کم تجربه ای مثل من شکل میگیره ، خبری از بار فکری سنگین یا حتی داستان پیچیده نیست ،« شب های روشن » ، یه گشت کوتاه و شیرینه 
این شیرینی هم به نوبه خودش عجیبه.. حداقل برای شخصیت اصلی داستان ، و شاید خیلی دیگه از خواننده ها تلخ باشه. اما تجربه خوندنش برای من یه تجربه شیرینه و شاید انگیزه ای بشه که با سرعت بیشتری سراغ خوندن بقیه آثار داستایوفسکی برم.
      

1

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.